نمایشگاه فروش آثار چند نسل از هنرمندان معاصر ایران - نگارخانه لاله

به سمت خصوصی شدن می رویم

 

 

این گفت‌وگو پس از انتشار در روزنامه جام‌جم در تاریخ ۵ اسفند ۸۸، در جا‌م‌جم آنلاین و آفتاب آنلاین هم بازنشر شده است.

اقتصاد هنر در گفتگو با امیر عبدالحسینی

 دبیر ۲ دوره اكسپوی ملی فروش آثار هنری ایران 

به سمت خصوصی شدن می‌رویم

 چهارشنبه ۵ اسفند ۱۳۸۸ ۲۶ : ۴۲ : ۱۰  جام جم آنلاین ( www jamejamonline ir )  

مهدی نورعلیشاهی

برپایی اكسپوی رسمی تهران را می‌توان قدمی جدی دانست كه در كشور ما برای مطرح شدن اقتصاد هنر برداشته شد. این گام، با همه افت و خیزهایش، رویدادی مبارك بود و آغاز راهی كه اگرچه طولانی و صعب می‌نماید، طی‌شدنی است. گفتگوی زیر با ‌امیر عبدالحسینی، دبیر ۲ دوره اكسپوی ملی تهران درباره اقتصاد هنر در ایران و لزوم توجه مسوولان به این مهم صورت گرفته است.

اگر موافق باشید از اكسپوی گذشته (سال ۸۷) شروع كنیم. چگونه شد كه نمایشگاه فروش آثار هنری در سال پیش شكل گرفت؟

ـ پس از تغییر مدیریت مركز هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و تصدی مدیریت آقای دكتر شالویی، برنامه‌های متعددی در دستور كار این مركز قرار گرفت و برگزاری نمایشگاه فروش آثار هنری با مشاركت نگارخانه‌داران هم به عنوان یكی از سیاست‌های كلان این مدیریت مطرح شد. پس از جلسات متعدد با مدیریت مركز و همچنین برخی نگارخانه‌داران، دبیری اكسپو به بنده واگذار و بر همین اساس با راه‌اندازی دبیرخانه و تشكیل شورای هنری و همچنین با مشورت نگارخانه‌داران مقدمات برگزاری اكسپوی ۸۷ فراهم شد. از جزییات اجرایی و برگزاری پرهیز و به این بسنده می‌كنم كه در نهایت با حضور ۶۳ نگارخانه و موسسه و نزدیك به ۱۵۰۰ اثر از ۶۰۰ هنرمند اكسپوی ۸۷ به مدت ۱۵ روز در تالار وحدت برگزار شد.

 با وجود حمایت‌های دولتی آیا میزان فروش آثار در اكسپوی ۸۷ كافی بود؟

ـ البته اگر منظورتان از حمایت دولتی، حضور و حمایت معاونت هنری و مركز هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باشد، پاسخم مثبت است و حضور و حمایت شایسته‌ای داشتند و خرید خوبی هم انجام دادند؛ اما نهادهای دیگر فقط به‌به و چه‌چه گفتند و عملا وارد بازار نشدند. بگذارید یك مطلب كلی را عرض كنم. وقتی تصمیم برگزاری اكسپو گرفته شد، بسیاری از صاحب‌نظران و كارشناسان معتقد بودند با توجه به شرایط فرهنگی جامعه، فعالیت واسطه‌ها و دلالان خرید و فروش طی سالیان اخیر و فعالیت گروه‌های خاص در عرصه بین‌المللی، برگزاری اكسپو و جذب مخاطب موفقیت‌آمیز نخواهد بود. گروهی دیگر هم بر این اعتقاد بودند كه خریداران و مجموعه‌داران با گالری‌داران و افراد خاصی در ارتباط هستند و آنها می‌توانند خارج از قواعد نمایشگاه و خرید و فروش به شكل خصوصی، نظرشان را تأمین كنند. عده‌ای دیگر مباحث قانون نیم‌درصدی در سال ۸۳ و فروش آثار، عملی نشدن وعده‌های مالی و عودت بیش از نیمی از آثار پس از یك سال را مطرح می‌كردند و بسیاری از موارد مشابه دیگر. حتی بحث وجود قیمت‌های كاذب و برخوردهای كاسب‌مآبانه نیز مطرح بود.

برگردم به پاسخ پرسش‌تان، هدف برگزاركنندگان، اشاعه و ترویج فرهنگ و خرید و فروش آثار هنری بود تا درآمدزایی، همچنین ساماندهی به مقوله اقتصاد هنرهای تجسمی از جمله مهم‌ترین اهداف برگزاری آرت‌اكسپو بود. به نظر من علی‌رغم برخی تبلیغات منفی و جریان‌سازی‌ها، در آن شرایط اجتماعی و زمان كوتاه تجهیز دبیرخانه تا برگزاری اكسپو، فروش خوبی صورت گرفت. دیگر آن‌كه شرط اصلی واگذاری آثار در اكسپوی۸۷، فروش نقدی بود.

در هر حال رضایت بیشتر نگارخانه‌داران حاضر در اكسپو، به جریان انداختن مصوبات بودجه‌ای، تأسیس دبیرخانه دائمی، فعالیت‌های سالانه دبیرخانه برای مصوبات جدید، قیمت‌گذاری كارشناسانه و صدور شناسنامه اثر را باید از نكات قابل توجه و دستاوردهای برگزاری اكسپو دانست.

ضمن‌ آن‌كه فروش هم با توجه به تمامی شرایط موجود و مناسبات دیگری كه عرصه فرهنگ و هنر را تحت‌‌‌تاثیر قرار می‌داد، مناسب و برای شروع برنامه‌ریزی خوب بود. علاوه بر آن، موضوع مهم دیگر این است كه برگزاری اكسپوی تهران توانست هاله كاذبی از قیمت‌های سرسام‌آوری كه در دور برخی آثار هنرمندان كشیده بود، كمرنگ كند و تصویر واقعی‌تری از قیمت آثار هنری پیش روی خریداران و مخاطبان قرار دهد.

آیا اكسپوی امسال در خانه هنرمندان یا به تعبیری اكسپوی۸۸ را باید ادامه آن جریان دانست؟

– در هر حال اولین گام در برگزاری مستمر آرت‌اكسپوی تهران را باید دوره‌های گذشته آن (یكی در سال ۸۳ و دیگری در سال۸۷) دانست و اكسپوی سال ۸۸ نیز به نوعی ادامه آنها‌ست. با این تفاوت كه در هر دوره چگونگی برگزاری با توجه به تجربه‌های گذشته و بر اساس شرایط روز شكل می‌گیرد و ممكن است این رویداد در هر دوره تغییراتی را شاهد باشد. اكسپوی ۸۸ با همان اهداف و با تأكید بر ساماندهی اقتصاد هنر شكل گرفته ولی تفاوت‌های عمده‌ای با دوره گذشته دارد كه مهم‌ترین آن حركت به سمت خصوصی شدن برگزاری است. در اكسپوی گذشته مركز هنرهای تجسمی برگزاركننده اصلی این رویداد بود و حتی پس از اتمام اكسپو دبیرخانه دائمی را نیز تأسیس كرد.

خریدار دولتی باید بپذیرد كه آثار هنری علاوه بر ارزش افزوده می‌تواند در زیباسازی محل كارش نیز تأثیر مثبت بگذارداما براساس اهداف اكسپو و نظرات كارشناسی قرار بر این بود تا اكسپو به سمت خصوصی شدن پیش برود و بخش دولتی به عنوان حمایت‌كننده ایفای نقش كند و از همین رو بود كه دبیرخانه دائمی بخش دولتی شكل نگرفت و مباحث حول محور فعال شدن بخش خصوصی پیش رفت.

از سوی دیگر، با مُد شدن برگزاری اكسپوهای متعدد فارغ از مباحث كارشناسی و بی‌توجهی به جنبه‌های هنری و بازاری از سوی برگزاركنندگان و همچنین كم ‌توجهی به حضور نگارخانه‌داران به عنوان بخش خصوصی فعال در اقتصاد هنرهای تجسمی، ضرورت ساماندهی اكسپو بیشتر احساس شد. اكسپوی ۸۸ را باید گام جدی درخصوص غیردولتی شدن اكسپو قلمداد كرد. خانه هنرمندان در این میان، نقش مهمی را در تحقق این هدف به عهده دارد و معاونت هنری و مركز هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز با حمایت جدی بر غنای این رویداد افزودند.

یعنی معتقدید خصوصی‌سازی برگزاری و ساماندهی اكسپو، شرایط مطلوبی را فراهم می‌آورد؟ در صورتی كه اگر برگزاری از سوی بخش دولتی انجام پذیرد، شاید خریداران دولتی كه عمده هدف شماست، حضور پررنگ‌تری داشته باشند.

-خریدار دولتی ابتدا باید بپذیرد كه خرید آثار علاوه بر ارزش افزوده و سود مادی آن می‌تواند در زیباسازی محل كارش نیز تأثیر مثبت روحی، روانی و البته فرهنگی بگذارد. وقتی برای خرید متقاعد شود، دیگر برایش فرقی نمی‌كند كه چگونه خرید كند. می‌تواند با استفاده از مشاوران هنری خود، آثار مطلوب و با كیفیت با قیمت مناسب را خریداری كند. ضمن آن‌كه بخش خصوصی می‌تواند به بخش دولتی جهت خرید آثار مشاوره دهد. دوره گذشته هم كه برگزاری كاملاً دولتی بود، غیر از خود متولیان كه به این باور رسیدند كه اقتصاد هنر باید رشد كند، ارگان‌ها و نهادهای دیگر توجه آن‌چنانی نداشتند و فقط به تشویق لفظی اكتفا كردند. من كاملاً با خصوصی شدن برگزاری و مدیریت اكسپو موافقم، مشروط بر آن‌كه متولی اصلی رونق اقتصاد هنر یعنی دفتر تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بر اساس آیین‌نامه اكسپو، آن را به عنوان یك كانون غیردولتی مستقل فعال در امر اقتصاد هنر بپذیرد و امتیازات خاصی را به این بخش واگذار كند.

حال كه به سمت خصوصی شدن پیش رفته‌اید، آیا به خریداران خصوصی و مردم عادی هم فكر كرده‌اید و جایگاهی برای حضور و خرید آنها در نظر گرفته‌اید؟

ـ این اتفاق تا حدی افتاده است. در اكسپوی گذشته حدود یك سوم خرید آثار از سوی بخش خصوصی یا مردم عادی كه مخاطب و بیننده اكسپو بودند، اتفاق افتاد. حتی به یاد دارم كه از جوان‌ترین خریدار در مراسم اختتامیه اكسپو تجلیل شد. به هر حال فردی كه با سرمایه شخصی اثری خریداری می‌كند، در فرهنگ‌سازی آن ارزشمندتر است. اما ابتدا باید ذائقه تصویری، هنری و فرهنگی افراد جامعه تغییر كند تا بتدریج ارزش معنوی آثار هنری برای او جلوه نماید و دست از خرید تابلوهای چاپی و چوبی و متفرقه ساخت چین و تایلند كه فقط ارزش تزئینی دارد، دست بردارد. نكته مهم دیگر آن‌كه یك كارمند با حقوق ماهانه ثابت كه حتی برای خرید محصولات فرهنگی مثل كتاب و CD و… به سختی پول می‌دهد، آیا می‌تواند به خرید اثر هنری بپردازد؟

این مثلث هنرمند (خالق اثر)، گالری‌دار (مدیر هنری یا بازرگانی) و خریدار (دولتی، خصوصی و افراد جامعه) باید با برگزاری مداوم اكسپو و ساماندهی كارشناسانه آن دوام و قوام بیابد. آن موقع و طی سال‌های دیگر می‌توان به تكمیل این مباحث و رسیدن به سطح مطلوب پرداخت و جایگاهی هم برای خرید آثار هنری در سبد كالای خانواده‌ها در نظر گرفت. اما ابتدا باید قدم‌های اول را محكم برداشت. باز هم تأكید می‌كنم مهم‌ترین مقوله در عرصه اقتصاد هنرهای تجسمی، فرهنگ‌سازی آن در تمامی سطوح جامعه است و این اتفاق هم یكشبه به وجود نمی‌آید و نیازمند تداوم و حركت پله به پله است.

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سیزده − 11 =