هر تولدی، اشارتی است به اراده ی الهی تا آدمیان با هم زندگی کنند و با شفقت، آینده ی خود و جهان را رقم بزنند. حال اگر این پای به هستی نهادن، در باب انسانی باشد که با هنرمندی خود، دنیا را زیباتر کند، نشان دهنده ی موهبت خاص خداوند است كه حیات و حضور هنرمندان در جهان را به معنای خلق زیبایی ها و روشنایی ها قرار داده است. دفتر “تولد ماه” با یك ایده ســاده اما جذاب گشــوده شد. داستان از این قرار بود كه چند سال قبل و پس از درگذشت استاد محمود جوادی پور، مراسمی به یاد این هنرمند پیشكسوت نقاشی در موزه هنرهای دینی امام علی(ع) برگزار شد و هنرمندان برای گرامیداشت این چهره صاحب نام هنر تجسمی گرد هم آمدند و یادش را گرامی داشتند. اما شایسته تر آن بود كه به جای بزرگداشت هنرمندان پیشكسوت بعد از مرگشان، در زمان زندگی و حیاتشان قدردان وجودشان باشیم، از این رو گونه، “تولد ماه” شكل مناسبتی مد نظر بود تا هنرمندان به شادمانی گرد هم آیند، دیداری تازه كنند و از روز و روزگار یكدیكر خبری بگیرند و این گرفت.

هر ماه یك نشســت صمیمی هنرمندان به مناســبت زادروز یكی از هنرمندان “ماه”. و برای این دیدار هم چه مكانی بهتر از موزه هنرهای دینی امام علی(ع) كه هم مزین به نام پربركت امیرالمومنین(ع) اســت و هم موزه مهمی در عرصه هنرهای تجســمی به شمار می رود كه از این منظر به ارزش تاریخى و عیار موزه ای و گنجینه بودن هنرمند تولد ماه اشاره دارد. توجه به سن و سال و كسوت هنری هنرمند، خوش نام بودن در جامعه هنری، محبوبیت مردمی، اثربخش و جریان ساز بودن در رشته تخصصى هنر، الگو قلمداد شدن، كیفیت آثار هنری خلق شده توسط هنرمند، تاثیر و اهمیت آموزشی و پژوهشی و پرورشی، توجه و تأكید به اخلاق هنری، سال كار حرفه ای و… نیز در زمره گزینه هایی قلمداد شد كه در انتخاب روی “ماه” ٣٠ اهمیت به خانواده و سبك زندگى هنرمند، سابقه بیش از چهره هنری “ماه” مد نظر قرار گرفت.خلاصه آن كه “تولد ماه” قدردانی، قدرشناسی، نكوداشت و سپاسگزارى ساده، صمیمانه و بدون تشریفات از هنرمندان گرانقدر ایران عزیز در روز تولدشان است.

تا كنون سی امین صفحه این دفتر نیز ورق خورده و شور و نشاط و امید و انرژی و ایمان و لبخند رضایت هر كدام از هنرمندان و مهمانان و صاحبان “تولد ماه”، اجرای این ایده جذاب را برای همه ما لذت بخش، شادی آفرین و شایسته تكریم كرده است. در خاتمه سپاسگزار رییس محترم سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران و همچنین شورای معاونان و مدیران كل این سازمان هستم كه حمایت و همدلی شان بر غنا و رونق و برگزاری و تداوم شایسته این رویداد افزوده است و در ادامه از همراهی همه همكارانم در موزه هنرهای دینی امام علی(ع) و مدیران و همكاران مدیریت های تخصصی معاونت هنری (هنرهای نمایشی، موسیقي و سرود، آفرینش های ادبی، هنرهای تجسمی و امور موزه ها) تشكر و قدردانی می كنم و برای آنان و همه هنرمندان متعهد و اخلاق مدار ایران اسلامی سلامتی و سربلندی آرزومند و امیدوارم در سایه ی الطاف حضرت حق، همواره تندرست و شادمان و هنرآفرین باشند. آمین یا رب العالمین.

سی امین نشست صمیمی تولد ماه به مناسبت زادروز مسعود رايگان

سی‌امین تولد ماه به مناسبت سالروز میلاد مسعود رایگان هنرپیشه سینما و تلویزیون، با حضور جمعی از هنرمندان شامگاه پنجشنبه پنجم بهمن ماه ۹۶ با حضور محمود صلاحی رییس و امیر عبدالحسینی معاون هنری سازمان فرهنگی هنری و جمعی از هنرمندان برگزار شد.

رایگان از نظر فیزیک و بیان هویت خاص دارد

شهرام کرمی مدیر هنرهای نمایشی سازمان فرهنگی هنری پس از خوش آمدگویی به مهمانان مراسم گفت: این محفل بهانه‌ای است که به بهانه تولد دوست و استاد خوبم مسعود رایگان دور هم جمع شدیم. ویژه برنامه «تولدماه» سی‌امین دوره است که از سوی سازمان فرهنگی هنری برگزار می‌شود و تاکید برنامه بر صمیمی بودن آن است. این افتخار برای من بوده که بیشترین برنامه برای مفاخر هنر سرزمین در حوزه تئاتر باشد. همیشه با افتخار در آن شرکت می‌کنم و از همه بانیان و کسانی که مشارکت می‌کنند به سهم خودم متشکرم. وی به دوستی خود با رایگان اشاره کرد و گفت: خیلی با مسعود رایگان گپ می‌زنیم و افتخار دوستی داشتم. همیشه صادقانه و دوستانه درباره مسائل مختلف گفت‌وگو می‌کنیم. ایشان از منطقه زاگرس و با طینت و پاکی وجود هستند. البته پیش از آشنایی با مسعود رایگان با پدر او آشنا شدم. چون مسعود رایگان سال‌ها ایران نبود و در سوئد زندگی می‌کرد. تا اینکه این اتفاق خوب افتاد و این افتخار نصیبمان شد و مسعود رایگان برگشت. هر آدمی متعلق به سرزمینش است. خوشبختانه رایگان حضور موثر و بسیار خوبی داشت و خیلی زود با فیلم خاموشی دریا مطرح شد. رایگان در بازیگری از نظر فیزیک و بیان هویت خاص دارد. جدا از اینکه او را به عنوان بازیگر و کارگردان و معلم می‌شناسیم فعالیت خاص ایشان در ترجمه بسیار خوب است. ترجمه‌های او نشان از اشراف او در سرزمین ادبیات نمایشی است. امیدوارم فرصتی شود که وقت بیشتری برای ترجمه بگذارند و اتفاق‌های خوبی در این حوزه اتفاق بیافتد. من تولدتان را تبریک می‌گویم و امیدوارم ۱۱۶ ساله شوید یعنی سنی که به قول پدر بزرگم بتوانید وجود داشته باشید و کارهایتان را انجام دهید.

رایگان با حضور در هر اثر آن را تضمین میکند

سپس علی پویان کارگردان و مدرس تئاتر به عنوان دیگر مهمان این مراسم پشت تریبون حاضر شد. وی گفت: بسیار خوشحالم و افتخار می‌کنم که در این محفل انس و جمع صمیمی به انگیزه تولد عزیزی به نام مسعودخان رایگان دور هم جمع شدیم. کلماتی که من درباره او می‌گویم از قلب و وجود من است. خوشحالم که از خطه ایران زمین هنرمندان فروتن و بسیار مقتدر برآمدند. وقتی رایگان در هر اثری حضور پیدا می‌کند آن اثر را تضمین می‌کند و بینندگان با دست به استقبالش می‌روند. پویان ادامه داد: او بسیار آگاه، مطلع و اهل مطالعه است. چند سالی به ظاهر گمش کردیم و او به فراتر از این مرزها رفت و با کوله‌باری از دانش و مهارت برگشت. هر کاری از این بزرگ مرد عرصه هنر دیدم باورهای مرا فراتر از آنچه فکر می‌کردم با خودش می‌برد. هرگاه جلوی دوربین این بزرگ مرد را دیدم با تمام وجودش کار کرده. او فراتر از قلب‌های یک جمع خاص حرکت کرده و باورهایش را در صحنه ظاهر می‌کند. افتخار می‌کنم که در تولدت شرکت کردم. از بانیان این نشست صمیمانه هم بسیار تشکر می‌کنم.

مشوقی برای بچههای لرستان

وحید موساییان (کارگردان) نیز درباره مسعود رایگان بیان کرد: امیدوارم آقای رایگان کماکان برقرار و سلامت باشند و این افتخار نصیب ما بشود که با هم باشیم. حوالی سال ۸۱ بود که برای فیلم خاموشی دریا دنبال بازیگری از خطه خرم آباد می‌گشتم تا اینکه مسعود رایگان را پیدا کردم. البته خیلی مقاومت کرد که به ایران بیاید. وقتی آمد به شیوه بی‌برنامگی سینمای ایران سه ماه از ایران آمدنشان گذشت و هنوز کار شروع نشده بود تا اینکه بالاخره این اتفاق افتاد و بعدها هم چند فیلم دیگر با هم کار کردیم. امیدوارم بتوانی همچنان با فیلمسازان خیلی بهتری کار کنی و مشوقی برای بچه‌های دیگر لرستان باشی. تولدت مبارک.

احمد نجفی بازیگر سینما و تلویزیون میهمان دیگر این نشست بود. وی با اشاره به اینکه هیچ وقت افتخار همکاری با مسعود رایگان را نداشته است، گفت: ما باید از تفکرات غنی عزیزان سینما بهره ببریم. بهره‌مندی ما مواجه با این عزیزان است. هر وقت در کنارشان بودم لذت بردم. اسمش رایگان است ولی اصلا مجانی نیست. وجاهت بازیگری در دوستان تئاتر و سینما به چشم می‌خورد. یک عمقی در بازیگر و در رفتار او هست. می بینیم وقتی وارد می شود آن فیلم و سریال با لذت قابل احترامی همراه می شود این به خاطر حس درونی بازیگر با این سابقه درخشان است. وی ادامه داد: در تئاتر و سینما تفاوت‌های کوچکی هست. بازیگری که از تئاتر به سینما و یا تلویزیون بیاید زمانی موفق است که چشم سوم داشته باشد و دور و  بر را حس کند. همیشه مواظبم ببینم در اطراف این بازیگر چه می‌گذرد. روله خیلی خوش آمدی. همه ما به تو و کارت احترام می‌گذاریم. مظهر نگرش برای بازیگران جوان هستی. افتخاری است که اینجا هستم.

هنرمند عاشق هنر و کشورش است

محمود صلاحی رییس سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران پس از خیر مقدم به هنرمندان و حاضران گفت: اگرچه این سالن خیلی کوچک است و تولد هنرمندان باید در فضای بزرگتری برگزار شود اما به کمک فضای مجازی، سازمان فرهنگی هنری و صدا و سیما اخبار این نشست در کشور منعکس خواهد شد. هدف از این برنامه فقط تجلیل و تولد نیست. هدف یک باز معرفی به نسل جوان از داشته‌های خودمان است. از هنرمندانی که هرکدام از بین بقیه مردم این استعداد را داشتند و روی آن کار کردند تا به یک هنرمند تبدیل شدند. کسی که می‌تواند با هنرش حرف جامعه را بزند. استاد رایگان هم با بازیگری، هم ترجمه و هم کارگردانی و نویسندگی درخشیدند.
وی ادامه داد: کشور ما هنرمندان به نسبت زیادی دارد. همه اینها جای خودشان هستند. مثلا ما دیگر مثل احمد نجفی نداریم. آقای رایگان هم جای خودش است. خالق همه جهان بشریت خداست. اگر کسی برای کاری به کشور دیگری برود عیب ندارد اما اگر برنگردد عیب دارد. در هنر و علم تبادل وجود دارد. در عین حال یکی از ابزار هویت و تاریخ و فرهنگ یک ملت تبادل هنر است. ما باید تلاشمان باشد که برای ملت و فرهنگ خودمان کار کنیم. در هنر آنچنان پولی نیست. هنرمند عاشق هنرش و کشورش است.
صلاحی افزود: در سازمان فرهنگی هنری کمترین کار و وظیفه این بود که مراسمی ولو کوچک با آدم های بزرگ داشته باشیم که مردم کشور در جریان آن برنامه باشند. این تولد مبارک باشد. امیدوارم سالیان سال مردم از چهره شما، بازی شما استفاده کنند و از همه دوستانی که زحمت کشیدند تشکر می‌کنم.

باید بیشتر فعالیت میکردم

در ادامه مسعود رایگان با تشکر از برگزار کنندگان مراسم گفت: خوشحالم که شهرداری تهران مراسمی را برای قدردانی از هنرمندانش برگزار می‌کند. دیشب با همسرم صحبت می‌کردم و می گفتم احساس می‌کنم چیزی نمی‌دانم و کارهای زیادی است که موفق به انجامش نشدم. احساس می‌کنم زیاد نمی‌دانم. کم خواندم و کم تجربه کردم. حس غریبی داشتم. احساس می‌کنم دیر است و شاید به آن نرسم. آن عزیز فرزانه گفته بود خردمندی دردمندی است. در جهان بازیگران جهان اهل هنر انتها ندارد. هر چقدر می‌روی باید بروی تا به چیز دیگری برسی. بعضی وقت‌ها خودم از خودم شرمنده می‌شوم که باید بیشتر تکاپو و فعالیت می‌کردم. این بازیگر پیشکسوت با تشکر از برگزارکنندگان مراسم و میهمانان این شعر از حسین منزوی را خواند: و من دوباره دیر رسیدم شاید باید هر بار با قطار قبل می‌آمدم. در پایان مسعود رایگان با آرزوی سلامتی، صلح، آرامش و رفاه برای مردم ایران زمین کیک تولد ۶۳ سالگی خود را برید.

بیست و نهمین نشست صمیمی تولد ماه به مناسبت زادروز يدالله کابلی خوانساری

 بیست و نهمین تولد ماه با جشن ۶۷ سالگی یدالله کابلی خوانساری استاد خوشنویسی، با حضور جمعی از هنرمندان شامگاه سه‌شنبه پنج دی ۹۶ در موزه هنرهای دینی امام علی (ع) برگزار شد.

نقش کابلی درثبت، نگهداری و ترویج خط شکسته معاصر بر هیچ‌کس پوشیده نیست

محمد حیدری از  هنرمندان برجسته و صاحب نام خوشنویسی معاصر ایران، عضور شورای عالی ارزشیابی هنری انجمن خوشنویسان ایران و از دوستان صمیمی استاد کابلی نخستین سخنران این مراسم بود. وی در ستایش یدالله کابلی خوانساری و رفیق دیرین خود گفت: من خودم را سعادتمندترین آدم روی زمین می‌دانم چرا که در عصری زندگی می‌کنم که یدالله کابلی در آن حضور دارد، نقش شما در ثبت، نگهداری و ترویج خط شکسته معاصر بر هیچکس پوشیده نیست. وی افزود: بزرگترین تقدیر من از خانواده آقای کابلی است. کسانی که از سهم خودشان برای اعتلای بیشتر هنر گذشتند تا استاد کابلی، بتواند به پرورش شاگردانی بپردازد که امروز جزو برترین استادان خوشنویسی هستند. این هنرمند در پایان با تبریک تولد یدالله کابلی گفت: امروز را باید قدر بدانیم چرا که سالروز وزش نسیم مهرآمیزی است که از عشق‌آباد خوانسار وزیدن گرفت و در جای جای ایران و جهان ثمر داد.
مهدی فلاح خوشنویس، خواننده و نوازنده از دیگر سخنرانان این مراسم بود. وی با تبریک سالروز تولد کابلی خوانساری گفت: امروز روز مبارکی برای ایران است چراکه روز میلاد یکی از قله‌های رفیع هنر معاصر ایران است که در قله معرفت و مهربانی هم قرار دارد. بدون اغراق کابلی یکی از چهره‌های محبوب هنر است و حضور پرشور شاگردان و دوستدارانش در این جمع هم نشان دهنده همین امر است.  کابلی حافظ خط شکسته معاصر و  یکی از قله‌های رفیع هنر معاصر ایران است. فرهنگ و هنر ایرانی در قلم کابلی تجلی می‌کند. فلاح در ادامه آوازی را تقدیم به استاد کابلی کرد.

 

کابلی علاوه بر درجه بالای هنری، سلوک شخصی دارد

امیر احمد فلسفی استاد خوش‌نویس گفت: خیلی خوب است که ما ایرانیان هنگامی که می‌خواهیم درباره یکدیگر صحبت کنیم، از هم به نیکی یاد می‌کنیم. اما در دنیای تعارفات امروز شاید بد نباشد گاهی بدون تعارف و از نگاه حرفه‌ای درباره هنرمندان سخن بگویم.
وی افزود: من به این دلیل که در سال‌های ۵۷ برای دریافت مدرک ممتاز خود چند جلسه‌ای را در محضر استاد کابلی بودم. بدون تعارفات معمول می‌گویم که علاوه بر درجه بالای هنری، سلوک شخصی دارند، سلوکی که مشتاقان به او را، مشتاق‌تر می‌کند. درک این اتفاق که او زمانی قدم در این راه نهاد که هیچ منبعی در اختیار نداشت و ۴۰ سال تمام به طور مستمر آموزش داد. واقعیت این است که اگر استاد کابلی با همین شوق و روحیه به کار دیگری به جز خوش‌نویسی همت گذاشته بود، این روزها میزان مشتاقان به خط شکسته بسیار کمتر از حالا بود.

 حسام الدین سراج خواننده آواز ایرانی دیگر سخنران این مراسم بود. وی در تبریک تولد کابلی گفت: به نظر من تجلیل از هنرمندانی به بزرگی استاد کابلی در واقع بزرگداشت ایران و فرهنگ ایران است. من خط او را جدای از معماری، موسیقی و شعر ایرانی نمی‌دانم. همه این هنرها تنها یک چیز را روایت می‌کند: «یک نکته بیش نیست غم عشق و وین عجب، از هر زبان که می‌شنوم نامکرر است» سراج در پایان قطعه آوازی را تقدیم استاد کابلی کرد.

کابلی فرزندان بسیاری را در تمام نقاط کشور پرورش داده است

اکرم معماری همسر یدالله کابلی هم در روز میلاد او سخنرانی کرد. وی گفت: سپاس خداوندی را که خالق عشق است و شکر می‌گویم او را که در جان من ذوق هنر نهاد و در دستان یدالله، یداللهی نهاد تا با کوششی خستگی ناپذیر عمری را بنویسد و بنویسد و بنویسد.
وی افزود: من در این راه صعب، ۴۱ سال کنار یدالله بودم و تلاش‌های شبانه روزی‌اش را از نزدیک دیدم. او علاوه بر دو فرزند خودمان، فرزندان زیادی را در تمام نقاط کشور پرورش داد، فرزندانی که امروز شاهد شکوفا شدن و به ثمر رسیدنشان هستیم و از این تلاش بی‌وقفه چندین ساله خوشحالیم.

محمود صلاحی رییس سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران دیگر سخنران این مراسم بود. وی ضمن تبریک سال نو میلادی و تولد حضرت مسیح گفت: هر هنری که در وجود شخصی قرار دارد، ودیعه‌ای است که خدا در وجود او به امانت گذاشته است. به همین دلیل است که هنرمندان باید بیشتر از مردم عادی، قدر خودشان را بدانند و برای اعتلای این ودیعه تلاش کنند.
وی افزود: ما نیز باید قدردان این هنرمندان باشیم. چرا که اگر فرهنگی و تاریخی از ما به یادگار مانده و می‌ماند، از طریق هنر است که جاودان شده است. فرهنگ باشکوه ما در شعر حافظ، در نقاشی فرشچیان، در صدای سراج و جهاندار و در قلم یدالله کابلی تجلی می‌کند.
رییس سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران در خاتمه سخنان خود گفت: هدف ما از برگزاری این مراسم، نه فقط تجلیل از سال‌ها هنرورزی هنرمندان، که شناساندن آن‌ها به نسل جوان است. نسلی که شاید به واسطه این دنیای مجازی، اکثر هنرمندان شاخص دنیا را بشناسد، اما نباید از هنرمندان بزرگ میهمن خودشان غافل بمانند. به ویژه هنرمندانی چون یدالله کابلی که قله بلند و رفیعی است.

 

هنر خط را خودم آموختم و به نصحیت استاد امیرخانی در این مسیر کفش آهنین به پا کردم

یدالله کابلی در پایان مراسم با تقدیر از برگزارکنندگان این مراسم گفت: خوشحالم که فارغ از هر اتفاقی، سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران با حضور جناب امیر عبدالحسینی عزیز به محلی امن برای هنرمندان تبدیل شده است و اعتقادات بنیادینی در حوزه فرهنگ دارند و بدون هیچ موضعی، حرف هنرمندان را می‌شنوند. این مژده را هم بدهم که مجموعه «سماع در سماع» نیز به همت این مجموعه در دست انتشار است.
وی افزود: من خط را خودم آموختم و جز چند جلسه که در محضر استاد حسین  و استاد امیرخانی بودم. نخستین سرمشقی که استاد به من داد این بود «گویند سنگ لعل شود در مقام صبر، آری شود ولیک به خون جگر شود» استاد همان زمان می‌دانست که من برای این راه باید کفش آهنین به پا کنم و تلاش کنم. اولین سرمشقی که به من برای خط شکسته نستعلیق نیز دادند همین بیت حافظ بود. وی در پایان سخنان خود با تقدیر از همسر و فرزندانش گفت: چیزی که همیشه در کنار من بوده و به من به روحیه داده است، موسیقی بوده، به ویژه صدای استاد محمدرضا شجریان و از تمام شما می‌خواهم برای سلامتی این استاد بزرگ دعا کنید.

بیست و هشتمین نشست صمیمی تولد ماه به مناسبت زادروز کیومرث پوراحمد

بیست و هشتمین برنامه تولد ماه با جشن ۶۸ سالگی کیومرث پوراحمد شنبه ۲۵ آذر ۹۶ در موزه هنرهای دینی امام علی (ع) برگزار شد. شامگاه شنبه ۲۵ آذر بیست و هشتمین تولد ماه به مناسبت سالروز کیومرث پوراحمد، کارگردان با سابقه سینما و تلویزیون با حضور جمعی از هنرمندان برگزار شد.

در ابتدای مراسم مسعود فروتن نویسنده، مجری و کارگردان سینما و تلوزیون گفت: درباره پوراحمد صحبت کردن زمان زیادی میخواهد ‌و نمی‌توان در چند دقیقه از او سخن گفت. وقتی قصه‌های مجید پخش می‌شد همه مجید را بچه خودشان می‌دانستند. همه با مجید می‌خندیدیم، گریه می‌کردیم، نگران می‌شدیم. خوشحالم که متعلق به نسلی هستم که پور احمد در آن زندگی می‌کند. آرزوی سلامتی و انرژی برای ادامه کار برای کیومرث‌پور احمد دارم

کیومرث شبیه مردم است

سیروس الوند کارگردان و فیلمنامه‌نویس با تبریک زادروز پور‌احمد گفت: بارزترین خصوصیت کیومرث پور‌احمد ایرانی بودنش است. من ایرانی بودن را در تهران قدیم و دوران قاجاری نمی‌دانم. در این می‌دانم که وقتی من را با خودش به اصفهان، یزد، جنوب و به دوران جنگ می‌برد من در آنجا نفس می‌کشم. در حقیقت پور احمد با فیلم‌هایش یک اقلیم از کشورمان را نشان داده به طوری که مخاطب احساس می‌کند در آن مکان حضور دارد. کیومرث هیچ وقت شبیه ارشاد، حوزه هنری، تلوزیون و… نشد. کیومرث شبیه مردم است.

در ادامه هوشنگ مرادی کرمانی نویسنده قصه‌های مجید گفت:  بعد از ساخت سریال قصه‌های مجید من و کیومرث پور احمد شبیه هم شدیم. مخاطبان وقتی ما را در مراسم‌های مختلف می‌دیدند گاهی پور احمد را به نام مرادی کرمانی و من را به نام پور احمد صدا می‌کردند. ما هم از یک جایی به بعد سعی در تصحیح اشتباه مخاطبان نداشتیم چون قصه‌های مجید ما را شبیه هم کرده بود. روزی خانمی کتاب قصه‌های مجید را به من داد و گفت آقای پور احمد می‌شود برایم امضا کنید؟ من هم اول کتاب نوشتم تقدیم به خواهر عزیزم. هوشنگ مرادی کرمانی از طرف کیومرث پور احمد.
وی درباره ساخت سریال مجید گفت: خیلی از کارگردان‌ها قرار بود این سریال را بسازند. در حقیقت این قصه به مناقصه گذاشته شده بود و تلویزیون می‌خواست ساخت این سریال را به کسی بدهد که با کمترین درآمد قرار داد می‌بندد. یادم است ابتدا مرحوم کیارستمی قرار شد این سریال را بسازد اما بعد از مدتی نمی‌دانم به چه مشکلی برخورده بودند که قرار داد لغو شد و در نهایت کیومرث پور احمد کارگردان سریال قصه‌های مجید شد. بعد از ساخت فیلم به این نتیجه رسیدم که هیچ کسی مثل پور احمد نمی‌توانست قصه‌های مجید را بسازد.کرمانی گفت: به یاد نمی‌آورم فیلم یا سریالی با اسم نویسنده شروع شود. اما این اتفاق را پوراحمد رقم زد و من ممنون محبت او هستم. زیرا می‌دانم که در دنیای سینما و تلویزیون بر سر اینکه اول اسم چه کسی بیاید، چند ثانیه باشد و… همیشه بحث و دعوا بوده‌ است. هوشنگ مرادی کرمانی در پایان خطاب به کیومرث پور احمد گفت: شما قطعا نیاز به تعریف کردن من ندارید. من هرچه گفتم صادقانه و از ته قلبم بود.

حسین محجوبی هنرمند پیشکسوت حوزه نقاشی با تبریک تولد گفت: افتخار می‌کنم که در این مراسم حضور دارم زیرا پور احمد برای همه ما یادآور قصه‌های شیرین مجید و بی بی است.

پور احمد بزرگان را هم مخاطب فیلمهای نوجوان خود میکند

ناصر عنصری به نمایندگی از خانه سینما با تبریک تولد کیومرث پور احمد گفت: باید ابتدا از برگزار کنندگان مراسم «تولد ماه» تشکر کرد. مشکلی که ما در خانه سینما با آن مواجه هستیم این است که هرکسی که از دنیا می‌رود برای آن مراسم می‌گیریم و همیشه دنبال آن بودیم که یک جوری مراسم شادی را به خانه سینما بیاوریم.
وی افزود: کیومرث پور احمد از جمله افرادی بود که فراتر از فیلم‌هایش شخصیت خودش روی هم نسل‌های ما اثر گذاشت و چیزهای بسیاری از او آموختیم. پور احمد شخصیتی دوست داشتنی و آرام دارد و یکی از کسانی است که تک تک فیلم‌هایش برایم تاثیرگذار بوده است. همچنین او از معدود کارگردان‌هایی است که وقتی برای مخاطب کودک و نوجوان فیلم می سازد لبخند را روی لب بزرگ‌ترها هم می‌آورد و آن‌ها را هم مخاطب خود مي‌کند.
ناصر عنصری در پایان گفت: آرزوی سلامتی و طول عمر با عزت دارم. این روزها کیومرث پور احمد کم کار شده‌ است. امیدوارم خبر خوش ساختن یک فیلم جدید را به همین زودی بشنویم.

مجید یک نفر نیست، بیان کننده بخشی از جامعه است

محمود صلاحی رییس سازمان فرهنگی هنری با تبریک تولد ۶۸ سالگی کیومرث پور احمد گفت: بخشی از هنر یقینا اکتسابی است که با آموزش به دست می‌آید که با تجربه تکمیل می‌شود. همچنین بخشی از آن ذاتی است که خدا به ودیعه در وجود ما نهاده است. پس ما باید خدا را برای چنین نعمتی شکر کنیم. در فیلم و سریال‌ها استفاده از سوپر استارها مخاطب جذب می‌کند. اما وقتی بخواهید از یک دانش آموز مبتدی یک شخصیتی مثل مجید را بسازید که همه را مخاطب خود کند کار راحتی نیست. این دانش آموز بیش از این مجید نبود و با قصه های مرادی کرمانی و هنرمندی کیومرث پور احمد مجید شد. مجید هم یک نفر نیست بلکه بیان کننده یک بخشی از جامعه است.

وی افزود: هدف از تولد ماه معرفی شخصیت‌های خودمان برای نسل جوان است. نسلی که اسم هنرمندان جهان را می‌شناسد اما هنرمندان کشور خودش را نمی‌شناسد. قدر شناسی به این است که تا وقتی که هستند قدر بدانیم البته هنرمندان ما وقتی هم که در قید حیات نباشند باید قدردان آنها باشیم اما طوری نشود که از زنده‌ها غافل شویم. صلاحی بیان کرد: تولد ماه قصد دارد کل کشور را تشویق کند که از هنرمندان استانی خود تجلیل کنند. خداوند این استعداد را در وجود آنها گذاشته است. البته که آنها هم تقویت کردند تلاش کردند و زحمت کشیدند و ما باید این زحمات را ببینیم، برای مردم ترسیم کنیم و در نهایت از آنها تجلیل کنیم.

در پایان مراسم کیومرث پور احمد با تشکر ویژه از همسرش برای همراهی در این سال‌ها گفت: در زمان ما تولد به این شکل رسم نبود. من بعد از سی سالگی وقتی برای فرزندم تولد گرفتم با مفهوم تولد به این شکل جشن و کیک و… آشنا شدم. ممنون از همگی برای حضور و ابراز محبت و لطفشان. بریدن کیک تولد و اهدای هدایا و گرفتن عکس یادگاری پایان بخش این مراسم بود.

بیست و هفتمین نشست صمیمی تولد ماه به مناسبت زادروز فرهاد آئیش

شامگاه ۲۵ شهریورماه ۹۶، بیست و هفتمین تولد ماه به مناسبت سالروز فرهاد آئیش، بازیگر پیشکسوت سینما و تلویزیون با حضور جمعی از هنرمندان در موزه هنرهای دینی امام علی (ع) برگزار شد.

فرهاد آییش به معنای واقعی هنرمند است

شهرام کرمی بازیگر تئاتر و مدیر هنرهای نمایشی سازمان فرهنگی هنری ضمن تبریک تولد فرهاد آئیش گفت: خوشحالم که بیست‌وهفتمین تولد ماه فرصتی شد تا سازمان فرهنگی هنری مراسم کوچکی را برای ستایش یکی از هنرمندان خوب و شناخته شده برگزار کند. وی افزود: در‌خصوص فرهاد آئیش چه بگویم؟ فرهاد انسانی زلال، پاک، مهربان و بخشنده است. واقعا حرف زدن درباره فرهاد سخت است و نمی‌دانم چه واژه‌ای پیدا کنم. فرهاد آئیش به معنای واقعی هنرمند است.
کرمی درباره آشنایی خود با فرهاد آئیش گفت:  من ۲۰ سال است که فرهاد آئیش را می‌شناسم. با نمایش چمدان شیفته کار او شدم و از ۱۲ سال پیش رابطه‌ام با او نزدیک‌تر شد. فرهاد چند خصوصیت خوب دارد. دل پاک و صافی دارد و با خودش عهد کرده‌است که دلش در همان سن ۹، ۱۰ سالگی بماند. فرهاد با دل صاف و ساده‌اش این ویژگی را دارد که با هر مسئله‌ای ساده برخورد کند در صورتی که عقلی ۱۰۰ ساله دارد.
وی بیان کرد: فرهاد آئیش به شدت به موضوعات انسانی توجه می‌کند. در چند کاری که خودش کارگردانی کرده‌ به مفاهیم انسانی پرداخته و به رشد و تعالی جامعه کمک کرده‌ است.

در ادامه همایون ارشادی بازیگر سینما و تئاتر گفت: هرآنچه که باید درباره فرهاد آئیش گفته شد. من تجربه چند همکاری را با آئیش داشته‌ام. مناعت‌طبع و بزرگواری که ایشان در کار و اتفاق‌هایی که ‌می‌افتد دارد را من هیچ‌کجا ندیده‌ام. آقای آئیش تولد شما را تبریک می‌گویم و تشکر می‌کنم از اینکه من را به دوستی پذیرفته‌اید.

شبنم فرشادجو بازیگر تئاتر و سینما گفت: خیلی خوشحالم که عمو فرهاد آئیش از آمریکا به ایران برگشتند و خیلی خوشحالم که با ایشان آشنا شدم و همیشه از من دعوت می‌کنند در تئاتر در کنارش همکاری کنم. عمو فرهاد حامی محیط زیست و حیوانات است. تولد ۶۵ سالگی شما را تبریک می‌گویم و امیدوارم همیشه سلامت و خندان باشید. ایران بمانید و اجازه دهید ما از در کنار شما بودن بیاموزیم و لذت ببریم.

فرهاد آئیش مرد ورطههای سخت است

حمیدرضا نعیمی نمایشنامه‌نویس، بازیگر و کارگردان تئاتر ضمن تبریک تولد گفت: من فکر می‌کنم خیلی خوشبختم زیرا فرهاد آئیش از سال‌هایی که به ایران آمده است تنها برای چند کارگردان و هرکدام تنها یک‌کار در تئاتر کار کرده است. اما من در حال حاضر دارم دومین کارم را با فرهاد آئیش تجربه می‌کنم و بهترین روزهای زندگی من نه روزهای اجراست بلکه روزهای کشف و روزهایی است که صدای قرچ قرچ استخوان‌های فرهاد آئیش را می‌شنوم که چقدر سرسختانه برای خلق کاراکتر‌های سخت می‌جنگد. فرهاد مرد ورطه‌های سخت است. وی افزود: همه می‌گویند فرهاد یک روح اهورایی دارد و گذشت و قدرشناسی جزو ویژگی‌های بارز او است. الان از یک اجرای ۱۴۲ دقیقه‌ای می‌آییم که اقای آییش در این ۱۴۲ دقیقه واقعا کار بی نظیری کردند من هر روز از کنار ایشان بودن لذت می‌برم و یاد می‌گیرم. آقای آئیش سایه‌ شما مستدام و تولدتان مبارک.

آئیش سرمایه سرزمین مادری ماست

در ادامه اکبر عالمی عکاس، کارشناس تلوزیون و کارگردان گفت: هیچ کسی موفقیت را به کسی هدیه نمی‌دهد. خود فرد باید بتواند قله‌های موفقیت را بپیماید و بالا بیاید. آئیش یک سرمایه برای سرزمین مادری ما محسوب می‌شود که در سرزمین آمریکا تحصیل کرده و به سرزمین مادری خود برگشته ‌است و هیچ بازی او مثل دیگری نیست.
وی افزود: می‌دانید که بازی کردن در سینما گاهی تا چه اندازه سخت‌تر از بازی کردن در تئاتر و گاهی بازی کردن در تئاتر سخت‌تر از بازی در سینماست. در سینما دائما احساس شما قطع می‌شود و دائما می‌گویند کات و شما را مجبور می‌کنند به عدسی نگاه کنید و خشم و احساس خود را ابراز کنید. این اتفاق‌ها باعث می‌شود تداوم در بازی برای بازیگرسخت شود. در تئاتر خوشبختانه این اتفاق نمی‌افتد اما شما نفس تماشاگر را بر وجود خود احساس می‌کنید. اولین باری که من در دوران نوجوانی به روی صحنه رفتم از جمعیت می‌ترسیدم. با نفس تماشاگر بازیگر شکوفا می‌شود و جان می‌گیرد. اون موقع‌ها که من جوان بودم. اگر تماشاگر کم بود من جرات پیدا می‌کردم و حرف می‌زدم و اگر تماشاگر زیاد بود من می‌ترسیدم. اما الان که ۵۴ سال از فعالیت رسمی من می‌گذرد اگر جمعیت کم باشد می‌ترسم. به خودم می‌گویم چی شده که دیگر کالای تو خریدار ندارد. فرهاد آئیش هم در عرصه سینما، هم در عرصه تئاتر و تلوزیون و نویسندگی بسیار خوش درخشیده است. میراث عمیق فرهنگی سرزمین ما همین افرادی هستند که در این جلسه حاضرند و تمام نویسندگان، بازیگران موسیقیدانان و… که اینجا نیستند.

 

آشنایی با فرهاد بهترین خاطره خوب زندگی من است

مائده طهماسبی بازیگر تئاتر و تلویزیون و همسر فرهاد آئیش گفت: فرهاد آدم جالب و عجیبی است. من بیشتر در تئاتر با او هم بازی بوده‌ام. الان که کلیپی از نقش‌های مختلف فرهاد پخش شد دیدم که در این ۲۰ سال چقدر نقش‌های مختلف بازی کرده است. فرهاد نقشی را که دوست ندارد قبول نمی‌کند ولی نقشی را که قبول می‌کند از همان روز اول یک آدم جدید می‌شود. من همیشه یک بعد جدید از فرهاد را تجربه می‌کنم. وی در ادامه افزود: نقل قول می‌کنم از یکی از مصاحبه‌هایم که خبرنگار از من خواست یک خاطره تلخ و یک خاطره شیرین از زندگی‌ام تعریف کنم. همان موقع دیدم هرچه بگویم خیلی کلیشه‌ای است. گفتم بهترین خاطره خوب زندگی من آشنایی با فرهاد است و بدترین خاطره زندگی من می‌توانست آشنا نشدن با فرهاد باشد.

فرهاد آئیش فردی با استعداد و خلاق است

علی نصیریان بازیگر پیشکسوت سینما، تئاتر و تلویزیون گفت: باید تشکر کنم از سازمان فرهنگی هنری برای رقم زدن این اتفاق. جای شکر دارد. به بهانه تولد ماه حرمتی برای هنرمندان گذاشته می‌شود و همچنین دوستان همدیگر را می‌بینند. کاری مطلوب است و جای تشکر دارد. این مراسم برای فرهاد آئیش بجاست زیرا استحقاق آن را دارد. وی در خصوص آشنایی خود با آئیش گفت: من فرهاد را نمی‌شناختم. زمانی که برای دیدن فرزندانم به آمریکا رفته بودم فرهاد به من زنگ زد و با من قرار گذاشت. فرهاد خودش به سراغ من آمد و این آشنایی برای من بسیار شیرین و مطلوب بود زیرا یک بخش جذاب و جالب کار من در خارج با فرهاد گذشت. نه فقط از اینکه یک کار تئاتر انجام داده‌ایم به این دلیل که خلاقیت در کار بود. فرهاد خودش و کارش برای من متفاوت بود. وقتی به سراغ من آمد هیچ متنی نداشت. فقط یک قصه‌ای را برای من تعریف کرد و گفت من می‌خواهم بروم آلمان پیش همسرم آنجا متن این داستان را هم می‌نویسم. من از این صداقت و راحتی فرهاد خوشم آمد و نتیجه کار هم بسیار خوب شد. فرهاد آئیش در کنار همه صفات خوبی که دیگران گفتند باید بگویم فردی با استعداد و خلاق است. در ادامه گوهر خیراندیش گفت: چه خوش سعادت بودیم که فرهاد به ایران بازگشت. من تجربه چندین همکاری را با فرهاد داشته‌ام. فرهاد سالم زندگی می‌کند و به طبیعت و حیوانات بسیار اهمیت می‌دهد او به همان اندازه که دلسوز انسان‌هاست دلسوز حیوانات و طبیعت هم است. باید از مائده عزیز هم تشکر کرد که هم خودش بازیگر توانمندی است و هم در کنار فرهاد زندگی خوبی را ساخته‌اند.

شاعران جوان درباره هنرمندان شعر بگویند

محمود صلاحی رییس سازمان فرهنگی هنری با بیان اینکه هرآنچه که باید درباره فرهاد آئیش گفته شده است، گفت: می‌خواهم جمله استاد عزیز اکبر عالمی را تکرار کنم. «علم بدون خرد علم نیست و هنر بدون علم هنر نیست». یعنی هنرمند خودش هم علم و هم خرد دارد. من امشب می‌خواهم یک نکته جدید بگویم. ما در ادبیات رقیب نداریم. ما به شعرای جوان گفته‌ایم که تا به حال برای همه موجودات عالم شعر گفته‌ شده‌ است از درخت ماه ستاره گرفته تا دشت و دمن و سنگ و صخره و… اما این را بدانید که همه چیز برای خدمت به بشریت خلق شده‌ است. بشری که بعضی‌ از آنها الگو می‌شوند.  وی افزود: ما از جوانان شاعر خواسته‌ایم همین هنرمندان را سوژه کنند و برای آنها شعر بگویند. آنها می‌توانند زندگی‌نامه یک هنرمند را بخوانند و بر اساس آن شعر بگویند. ما بهترین اشعار را انتخاب و از آنها تقدیر می‌کنیم و کتاب شعر آنها را هم چاپ می‌کنیم. باید تا وقتی این بزرگواران هستند قدردان آنها باشیم. این‌ها امانت‌های الهی هستند که باید قدردان باشیم. وی افزود: برداشت یک کلمه‌ای من از آقای آئیش بر اساس آنچه دوستان گفته‌اند این است که ایشان مثل آب زلال، پاک و هنرمندی ماندگار است.

هنر راهی برای شناخت خود است

در پایان مراسم فرهاد آئیش گفت: من هیچ وقت نتوانستم خودم را در زندگی جدی بگیرم و نخواهم گرفت و از چیزهایی که دوستان درباره من گفتند تعجب می‌کنم. من از همه تشکر می‌کنم. از مائده عزیز که من را تحمل کرده است. هیچ چیزی به نظر من در زندگی به اندازه دوست و فامیل ارزش ندارد. من قبلا فکر می‌کردم که هنر مقوله مهم زندگی من است. اما حالا فهمیده‌ام که هنر یک چیز جدا نشدنی از زندگی من است و در واقع بازیگری، تئاتر و نویسندگی را به این دلیل دوست دارم که راهی برای شناخت خودم است. زمانی که بازی می‌کنم و می‌نویسم بیشتر زندگیم واقعیت دارد تا وقتی خودم هستم و کار نمی‌کنم. مهم‌تر از هنر خود زندگی و لحظات زندگی است. اینکه آدم در لحظه باشد و لمس کند. این اتفاق هم با حضور خانواده و دوستان شکل می‌گیرد. بزرگترین موهبت من کسانی هستند که با آنها زندگی می‌کنم. دوستشان دارم دوستم هستند. بریدن کیک تولد و اهدای هدایا و گرفتن عکس یادگاری پایان‌بخش این مراسم بود.

بیست و ششمین نشست صمیمی تولد ماه به مناسبت زادروز گوهر خیرانديش

شامگاه ۱۱ شهریورماه ۹۶، بیست و ششمین تولد ماه به مناسبت سالروز تولد گوهر‌خیراندیش، بازیگر پیشکسوت سینما و تلویزیون با حضور جمعی از هنرمندان در موزه هنرهای دینی امام علی (ع) برگزار شد.

 همایون ارشادی (بازیگر) با تبریک به گوهر خیراندیش به مناسبت زادروز او  گفت: افتخار داشتم تا در دو فیلم با گوهر خیراندیش همکاری داشته باشم و از مرحوم جمشید اسماعیل‌خانی (همسر گوهر خیراندیش) بسیار متشکرم که باعث شدند تا به عرصه هنری وارد شوید. ارشادی گوهر خیراندیش را رکورددار سینمای ایران دانست و گفت: بعید می‌دانم بازیگری در قبل و بعد از انقلاب به اندازه گوهر خیراندیش در زمینه هنر فعالیت کرده باشد. آخرین جایزه‌ای که گوهر خیراندیش دریافت کردند جایزه بین‌المللی بود و من برای وجود این هنرمند بسیار افتخار می‌کنم. تولدتان مبارک.

غلامرضا نامی، نقاش و کارشناس در حوزه اقتصاد هنر از مهمانان دیگر در این مراسم با تبریک به گوهر خیراندیش گفت: از خوشحالی‌های من این است که چندین سال پیش افتخار آشنایی با گوهر عزیز را داشتم. در تئاتری به همراه همسرشان درخشان‌ترین بازی‌شان را ارائه کردند. خوشحالم که امروز در خدمت شما عزیزان هستم و امیدوارم سایه این هنرمند سالیان سال بر سر کشور ما باشد. این نقاش با اشاره به جشن تولد ماه اظهار کرد: از آقای عبدالحسینی که دانه‌ای را کاشتند که برای بیست و ششمین بار رشد کرده‌ است؛ متشکرم. حداقل اثر این برنامه این است که همدیگر را ببینیم و از حال هم با خبر شویم. امیدوارم که شهردار جدید تهران هم بتواند این مراسم را برای هنرمندان زنده نگه دارد.

هر جایی که کار خیر در میان باشد نام گوهر میدرخشد

تهمینه میلانی کارگردان سینما از دیگر مهمانان حاضر در این مراسم پشت تریبون آمد و گفت: خوشبختانه همه بهتر از من گوهر خیراندیش را می‌شناسید و نیازی نیست تا کسی راجع به ایشان حرفی بزند. همه بازی‌های ایشان را دیده‌اید.
وی افزود: در روانشناسی امروز گفته می‌شود انسانی که خودش را دوست دارد آدمی‌ است که برای همه مفید است. خیراندیش هم خودش را دوست دارد و برای خود احترام قائل است و هر جایی که کار خیر در میان باشد نام گوهر می‌درخشد. میلانی به همکاری خود با گوهر خیراندیش اشاره کرد و گفت: افتخار همکاری در دو فیلم آتش‌بس ۲ و واکنش پنجم را با خیراندیش داشتم. او برای بهتر شدن آن آثار به من کمک کردند. از مسئولان برگزاری این مراسم هم تشکر می کنم.

مسعود فروتن نیز به خاطره اولین برخورد خود با گوهر خیراندیش در دهه ۶۰ اشاره کرد و گفت: اولین بار گوهر خیراندیش جلوی دوربین‌های من ظاهر شد و این افتخار را داشتم که هنرشان را به منصه ظهور بگذارم.

اکرم محمدی بازیگر سینما و تلویزیون که در این مراسم حضور داشت، گفت: بانو گوهر خیراندیش بانویی از خطه هنرپرور و هنر دوست شیراز است. من کوچک‌تر از آن هستم که بخواهم درباره گوهر خیراندیش که امروز گوهری در سینمای ایران است صحبت کنم. او در پایان سخنانش با تبریک برای آخرین جایزه‌ای که خیراندیش دریافت کرده برای او آرزوی سلامتی کرد.

ایشان بانوی هزار چهره سینمای ایران هستند

حمیدرضا نعیمی نویسنده و کارگردان تئاتر صحبت‌هایش را با خاطره‌ای از دوران دانشجویی و زمانی که شاگرد استاد سمندریان بود آغاز کرد و گفت: من استاد نیستم اما استادانی داشتم که نمی‌دانستم روزگاری اعتبار و آبروی من شوند. زمانی که در کلاس کارگردانی دانشجوی استاد سمندریان بودم از بزرگان و تجربیاتشان خاطراتی را در کلاس تعریف می‌کردند. اما وقتی که از گوهر نام برده می‌شد برایم جالب بود که چرا هیچ وقت با گوهر خیراندیش همکاری نداشته‌اند اما انگار می‌دانستند که قرار است در نمایش ملاقات با بانوی سالخورده با ایشان همکاری کنند. فکر نمی‌کنم در تاریخ سینمای ایران هیچ بانویی اجازه داده باشد اینقدر گریم‌های عجیب و غریب و سنگینی برایش انجام شود. ایثار و فداکاری گوهر خیراندیش در عرصه سینما قابل ستایش است و ایشان بانوی هزار چهره سینمای ایران هستند.

شبنم فرشادجو بازیگر تلویزیون با بیان اینکه گوهر خیراندیش برای سینما و تئاتر مبارک است، گفت: خیراندیش در سریال میوه ممنوعه نقش مادر من را داشتند و همیشه در پشت صحنه توصیه‌هایی را در زمینه بازیگری به من می‌کردند و من از ایشان درس‌های زیادی گرفتم که با این توصیه‌ها خیلی‌ها به من گفتند شبیه گوهر خیراندیش هستی که وقتی این را می شنوم خیلی خوشحال می‌شوم. امیدوارم سال‌های سال زنده باشید و برای ما کار کنید.

در ادامه مراسم داود شهیدی کاریکاتوریست، با تبریک به گوهر خیراندیش گفت: بسیار خوشحالم که در تولد ماه هم برای خانم‌ها تولد گرفته می‌شود و این باعث می‌شود تا ارزش بانوان را هم بدانیم. افتخار می‌کنم که به عنوان طراح مجموعه‌ای داشتم که به خانم‌ها پرداخته است. تولد اخیر نیز مربوط به بانویی دیگر بود. ما باید ارزش خانم‌ها را بدانیم. باعث افتخارم است که امروز بهانه‌ای شد که خانم هنرمندی را ستایش کنم.

سپس محمد ماهی قائم مقام بنیاد نیک‌ورزی شریان گفت: به عنوان نماینده نیک‌ورزی شریان در این مراسم حضور دارم و به مناسبت تولد گوهر خیراندیش در خدمت شما هستم. همچنین از گوهر خیراندیش، سفیر بنیاد نیک‌ورزی شریان که حامی کودکانی هستند که مشکل قلبی مادرزادی دارند، تشکر می‌کنم. کودکانی که به حمایت‌های کسانی چون گوهر خیراندیش نیاز دارند تا مشکل آنها برطرف شود. از اهالی هنر درخواست می کنم از سرکار خانم گوهر خیراندیش حمایت کنند.

سپس محمود صلاحی رییس سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران با ابراز خوشحالی از برگزاری بیست‌وششمین تولدماه گفت: من بازی‌های گوهر خیراندیش را دوست دارم و همیشه شاهد نقش‌های جدی و در عین حال هنرمندانه ایشان هستم. وی با اشاره به هدف از برگزاری تولد ماه بیان کرد: تولد گرفتن برای همه هنرمندان وظیفه ماست اما گلچین کردن هنرمندانی که برای ما زحمت کشیده‌اند، بسیار سخت است. هنرمندان محتوای فرهنگ را به نسل ما و نسل آینده منتقل می‌کنند. این مراسم یک یادآوری به همه جامعه کشور است که کسانی هم هستند که برای این جامعه زحمت کشیده‌اند. یادمان باشد که هنرمندانی که خاک صحنه را می‌خورند در این جامعه حضور دارند. وی با اشاره به گوهر خیراندیش گفت: این هنرمند نقش‌های بسیار حرفه‌ای برای کشورمان آفریدند و ما با این نقش‌ها زندگی کردیم. همچنین برای گوهر خیراندیش آرزوی سلامتی می‌کنم. ما این مراسم را برای اینکه بگوییم به یاد هنرمندان کشور هستیم برگزار می‌کنیم

گوهر خیراندیش بازیگر سینما و تلویزیون از همه مهمانان تشکر کرد و به صحبت‌های مسعود فروتن اشاره کرد و گفت: زمانی که اولین کار خود را با مسعود عزیز انجام دادم، برخورد بسیار جالبی با هم داشتیم و من می‌بینم که بعد از این سال‌ها چقدر این عزیز فعال بوده و تلویزیون کارهای درخشانی را از فروتن ثبت کرده است. او در ادامه از امید محمدنژاد به عنوان مجری این برنامه تشکر کرد و گفت: از جناب محمدنژاد به خاطر این اجرای بسیار خوب بسیار متشکرم.
این بازیگر سینما و تلویزیون در ادامه گفت: دو سال پیش توسط فریدون خسروانیان (عکاس) و سارا خسرونیان با موسسه بنیادی شریان آشنا شدم. این موسسه به مدت دو سال در حال فعالیت است و در آن ۱۷۰۰ کودکی که به طور مادرزادی دچار مشکل قلبی شده‌اند، حضور دارند. موسسه‌ای که هنوز شناخته شده نیست. من خواستم تا به جای برگزاری این مراسم، هزینه آن صرف این موسسه شود که دکتر عبدالحسینی با این موضوع مخالفت کردند و در ابتدا بسیار ناراحت شدم. اما به خاطر طرز فکر خود از ایشان عذرخواهی می‌کنم چرا که این مراسم تا به حال برای ۲۵ هنرمند برگزار شده است و این برنامه باعث شناخت بیشتر این موسسه شد.
گوهر خیراندیش ادامه داد: از برگزاری این مراسم استقبال کردم تا بتوانم در اینجا صدای خودم را به گوش مسئولان و حاکمیت برسانم که به ساخت بیمارستان، داشتن پزشک و تجهیزات نیاز مبرمی داریم. فقط یک لحظه تصور کنید که آشنایانی در میان شما هستند که امکان دارد هر لحظه قلبشان از تپش بیفتد.

او در پایان صحبت‌هایش گفت: مهربانانه و انسان‌دوستانه در مقابل شما و همکاران و همه عزیزانی که دغدغه آنها مردم هستند سر تعظیم فرود می‌آورم. در پایان این مراسم پس از آن که خیراندیش شمع۶۳ سالگی خود را فوت کرد، مهمانان هدایای خود را به این هنرمند اهدا کردند.

بیست و پنجمین نشست صمیمی تولد ماه به مناسبت زادروز مهرانه مهین ترابی

۲۰ مردادماه ۹۶، بیست و پنجمین تولد ماه به مناسبت سالروز تولد مهرانه مهین ترابی، بازیگر سینما و تلویزیون با حضور جمعی از هنرمندان در موزه هنرهای دینی امام علی (ع) برگزار شد.

شهرام کرمی، نمایش‌نامه‌نویس، کارگردان و مدیر هنرهای نمایشی سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران اولین سخنران این مراسم بود. وی ضمن خوشامدگویی به مهمانان گفت: در شهرداری تهران برنامه‌های مختلف و متنوعی برگزار می‌شود، اما برنامه تولد ماه همیشه برای من باعث خوشحالی و مایه فخر است که باعث می‌شود بتوانیم از بزرگان کشور قدردانی کنیم.

بانو مهینترابی نماد واقعی یک زن ایرانی است

شهرام کرمی افزود: همیشه صحبت از این است که همه ایرانیان به مفاخر خود افتخار می‌کنند و خوشحالم که در این روزگار پیشکسوتان و بزرگان در فرهنگ و هنر این سرزمین سهم زیادی دارند. وی مهرانه مهین ترابی را به عنوان یکی از هنرمندان نیک این سرزمین معرفی کرد و گفت: مهین‌ترابی در عرصه تئا‌تر به عنوان کسی است که کار‌هایش همیشه قابل احترام بوده است. اگر از مرحومه یزدانیان به عنوان مادر ایرانی یاد کنیم، بانو مهین‌ترابی نماد واقعی یک زن ایرانی است که چهره معصوم و مهربان او در تمام صحنه‌ها و فیلم‌ها یادآور یک شخصیت پرمحبت ایرانی است. به شخصه از حضور هنرمندانه این زن باشکوه ایرانی در عرصه هنر تشکر می‌کنم و امیدوارم باز هم شاهد حضور ایشان در همه عرصه‌های هنری باشیم.

سپس امیر سماواتی – تهیه‌کننده و کارگردان – با تبریک به مناسبت تولد مهرانه مهین‌ترابی، به او گفت: از شما به خاطر زحماتی که این سال‌ها کشیده‌اید و باعث ارتقای جامعه ما شدید، قدردانی می‌کنم. ان‌شاءالله بتوانیم دوباره شما را در عرصه هنر پیروز و درخشان ببینیم.

الهام پاوه‌نژاد، بازیگر،  نیز به عنوان همبازی مهین ترابی در سریال به یادماندنی همسران پشت تریبون آمد و گفت: مهرانه مهین‌ترابی حق بزرگی گردن من دارند. امروز جای خیلی‌ها اینجا خالی است. تمام دوستانی که در مجموعه همسران و خانه سبز در کنار بانو مهین ترابی برایمان خاطره ساختند.
او در ادامه با تعریف خاطره‌ای از دوران فیلمبرداری سریال‌ همسران افزود: مهرانه عزیز علاوه بر تمام ویژگی‌های حرفه‌ای که دارند یک ویژگی جالب داشتند و آن این بود که راحت می‌خوابیدند. این حسرت برانگیز‌ترین ویژگی ایشان است. من امروز با عشق و علاقه قلبی، تولدتان را تبریک می‌گویم. شما حق خواهر بزرگ صنفی مرا دارید و همیشه در قلب من جای ویژه‌ای دارید.

اکرم محمدی به عنوان دیگر بازیگری که سابقه همکاری با مهرانه مهین ترابی را داشته است، پشت تریبون آمد و بیان کرد: واقعاً شایسته است که برای مهرانه واژه بانو را به کار ببریم. مهرانه عزیز را مثل خواهر دوست دارم. گاهی اوقات آدم‌ها در ارتباطات همدیگر را کم می‌بینند ولی ارتباط به قدری قوی است که من ایشان را هر وقت ببینم مثل روز اول دوست دارم و امیدوارم همیشه باشند و از کار‌هایش لذت ببریم.

مهین ترابی با تکنیک و باهوش است

همچنین، مرضیه برومند، نویسنده و کارگردان تئا‌تر، که سابقه دو همکاری با مهین ترابی را دارد، اظهار کرد: کتابفروشی هدهد و سریال همه بچه‌های من کارهایی بودند که افتخار همکاری با مهرانه را داشتم. تنها کسی که در جامعه ایران از نظر فیزیک، صدا و بازی برای سریال همه بچه‌های من مناسب بود، ایشان بودند و اگر این سریال را بازی نمی‌کردند این فیلم ساخته نمی‌شد. برومند ادامه داد: خوشحالم در محفلی هستم که همه درس خوانده هستند و هنرمندانی که ریشه در تئا‌تر دارند. متاسفانه اکنون دو سوم کسانی که مشغول به کار هستند اطلاعاتی ندارند ولی مهرانه کسی است که بسیار با تکنیک و باهوش است و من دوست دارم که مهرانه کار کند. امیدوارم سریال‌های بهتری ساخته شود و قدر این دوستان دانسته شود.  مرضیه برومند در پایان سخنانش هدیه خود را به مهرانه مهین ترابی تقدیم کرد.

تولد یک هنرمند زمانی شروع میشود که کار هنریاش در معرض دید قرار بگیرد

در ادامه، هوشنگ مرادی کرمانی ، قصه‌گو و قصه‌پرداز،گفت: تولد یک هنرمند زمانی شروع می‌شود که کار هنری‌اش در معرض دید قرار بگیرد. شما جذابیت و کاریزمایی دارید که روی پرده می‌درخشید. روز و روزگارتان خوش!

بهروز بقایی، نویسنده، کارگردان و بازیگر تلویزیون، نیز با عرض تبریک تولد به مهین ترابی گفت: هرچه باید درباره مهرانه گفت دیگران گفتند. فقط می‌گویم خیلی دوستت داریم.

قباد شیوا دیگر هنرمندی بود که به پاس تلاش و قدردانی از زحمات بیش از سی سال مهرانه مهین ترابی پشت تریبون آمد و گفت: من از اینکه آمدم تولد پدیده‌ای زیبا، خوش فکر و هنرمند را تبریک بگویم بسیار خوشحالم. من هم مثل بقیه شما را خیلی دوست دارم. امیدوارم سال‌های سال به این ایران خوب خدمت کنید. به خودم هم تبریک می‌گویم که در خدمت شما هستم. تولد شما مبارک.

مهرانه مرا دو بامبی میزد

پرستو گلستانی، بازیگر سینما و تلویزیون،  نیز با ابراز خوشحالی از حضور در این مراسم و تبریک تولد مهین ترابی به خاطره‌ای از سال ۱۳۶۸ اشاره کرد و گفت: در تئا‌تر بلبل سرگشته نقش ماه‌گل را بازی می‌کردم و مهرانه نقش زن‌بابای من را داشت که هر شب در این نمایش من را دو بامبی کتک می‌زد اما در پایان اجرا و پشت صحنه از من عذرخواهی می‌کرد و من را ماچ می‌کرد. من هم خوشحال می‌شدم که با من این کار را می‌کند. این بازیگر در ادامه افزود: مهرانه جان بسیار بازیگر توانا و حرفه‌ای هستند که اخلاق بسیار حرفه‌ای و انسانی دارند و هرچه بگویم کم گفته‌ام. ایشان همیشه نان بازویشان را می‌خورند.

 در ادامه حسین محجوبی، نقاش نیز گفت: خوشحالم که بیست و پنجمین برنامه تولد ماه را برای یک بانوی نازنین جشن می‌گیریم. خانم مهین ترابی سال‌های سال است که کارهای درخشان شما را دیده‌ایم. شما جایگاه ویژه‌ای دارید. از اینکه به این زمان رسیدیم که جایگاه زن را در سرزمین ایران قدر بدانیم خوشحالم. از صمیم قلب سلامتی برایتان می‌خواهم و به وجود عزیزانی مثل شما افتخار می‌کنم.

سیامک اطلسی، بازیگر و کارگردان، نیز با اشاره به ساخت فیلم دومین سفر پرماجرا با بازی مهرانه مهین ترابی و فردوس کاویانی گفت: بیشتر طنز آن فیلم را این دو عزیز تنظیم کردند و کمک کردند این فیلم را ساختیم. تولدت را صمیمانه تبریک می‌گویم. همچنین، افسر اسدی، بازیگر، در ادامه این مراسم گفت: من هیچ وقت سعادت این را نداشتم که با ایشان در یک کار مشارکت داشته باشم. البته خاطرات من از مهرانه کم نیست، خاطره مشترک اخیر ما مربوط می‌شود به سفری روحانی به مکه که مهرانه با یکی از خصلت‌های خوب همیشگی‌اش صبورانه و با حوصله تجربیات معنوی من را گوش می‌کرد. برای مهرانه عزیز آرزوی سلامتی و توفیق روزافزون دارم. در ادامه این مراسم، کلیپی از عکس‌های مهرانه مهین‌ترابی پخش شد.

مهین ترابی هنرمندی تراز اول

در ادامه، محمود صلاحی رئیس سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران گفت: خوشحالم که در بیست و پنجمین تولدماه بالاخره تولد یکی از بانوان هنرمند هم در این برنامه گرفته شد. مهرانه مهین‌ترابی یکی از هنرمندان تراز اول کشور است و نظیر سریال‌های همسران، دیگر در این سطح سریال نداشتیم. هدف اصلی از اجرای این برنامه تجلیل و معرفی هنرمندان عزیز کشور به نسل جوان است. ما خیلی خوشحال می‌شویم که جوانان کشور ما هنرمندان دنیا را بشناسند اما بد است که هنرمندان کشور خود را نشناسند و کارهایی را که کردند، ندانند. وی افزود: شهرداری‌ها در سایر شهر‌ها هم می‌توانند به تأثیر از شهرداری تهران هر ماه برای هنرمندان شهرشان نیز تولد برگزار کنند. از هنرمندانی که اینجا شرف حضور دارند تشکر می‌کنم و تولد این هنرمند بزرگ را به خودشان و همه هنرمندان و جامعه عزیزمان و خانواده محترمشان تبریک می‌گویم و برایشان عمر طولانی آرزو می‌کنم.

سرنوشت ما انسانها به هم گره خورده است

در پایان این مراسم مهرانه مهین‌ترابی ضمن تشکر از مهمانان گفت: من خیلی خوشحالم که دعوت به این برنامه را پذیرفتم و از اینکه دوستانم را دیدم خوشحالم. با مرضیه برومند بعضی وقت‌ها کل کل داشتیم اما عاشقش هستم و برای من یک هنرمند به تمام معناست. خلاق است و خودش خلق می‌کند. اگر کار‌هایش را مرور کنید دنیایی را برایتان خلق کرده که منحصر به فرد است. من به کار کردن با مرضیه برومند افتخار می‌کنم. از برادرم، خواهر و همه کسانی که ۶۰ سال من را در زندگی تحمل کردند، تشکر می‌کنم.  وی ادامه داد: از بهزاد فراهانی که صدایش خاطره بچگی‌های من است تشکر می‌کنم. او از اولین آدم‌هایی است که من را به دنیای رویا و خیال‌پردازی برد آن هم با داستان شب در رادیو. در حقیقت ما انسان‌ها به صورت ناخواسته روی هم تاثیر می‌گذاریم. همیشه دوست داشتم تا خیلی بیشتر هوای یکدیگر را داشته باشیم چون همه ما به هم وابسته‌ایم و سرنوشت ما به هم گره خورده است. در پایان این مراسم مهرانه مهین‌ترابی شمع کیک تولد خود را فوت کرد و مهمانان هدایای خود را تقدیم او کردند. بهزاد فرهانی، سیامک اطلسی، اکبر عالمی و حسین محجوبی از دیگر مهمانان حاضر در این مراسم بودند.

بیست وچهارمین نشست صمیمی تولد ماه به مناسبت زادروز استاد اکبر عالمی

بیست و چهارمین تولد ماه به مناسبت زادروز استاد اکبر عالمی، پیشکسوت سینمایی روز دوشنبه ۱۹ تیر ماه ۹۶ با حضور محمود صلاحی، رییس و امیر عبدالحسینی، معاون هنری سازمان فرهنگی هنری و جمعی از هنرمندان در موزه هنرهای دینی امام علی (ع) برگزار شد.
در ابتدای مراسم اسماعیل عباسی عکاس با تبریک زادروز اکبر عالمی گفت: اکبر عالمی چندین تاثیر در زندگی من داشته است که مهم‌ترین آن زمانی بود که من کتاب  فرهنگ عکاسی را نوشته بودم و برای انتشار آن دنبال ناشر می‌گشتم. یک روز از انتشارات سروش با من تماس گرفتند که فلان روز جلسه اعضای شوراست و اگر می‌خواهی کتابت را بیاور تا برای بررسی به اعضا بدهیم. من آن روز رفتم. پشت در اتاق بودم و می‌خواستم کتاب را بدهم که دکتر عالمی من را دید و به سمت در آمد و گفت: آقای عباسی ببخشید. ما باید می‌آمدیم در خانه شما و در خواست می‌کردیم که کتاب شما را منتشر کنیم نه اینکه شما به سراغ ما بیایید. دکتر اکبر عالمی برای هنرمندان ارزش قائل بود چیزی که به آن بی‌توجهی می‌کنیم.

شاگرد اکبر عالمی بودن برای ما دانشجو ها مایه افتخار بود

در ادامه مسعود زنده‌روح کرمانی از استادان حوزه عکاسی و یکی از شاگرادان اکبر عالمی گفت: تصویری که همیشه از استاد در ذهن دارم به ورودی ساختمان دانشکده صدا و سیما بر می‌گردد. یک استاد خوش تیپ که در یک دستش آپارات ۱۶ میلی متری و در دست دیگرش پوشه دارد. شاگرد اکبر عالمی بودن برای ما دانشجوها مایه افتخار بود. یادم است یک بار سر کلاس یک فیلم از کمپانی کداک برای ما پخش کرد که همزمان خودشان هم ترجمه می‌‌کردند.

وی افزود: افتخار می‌کنم که ۳۴ سال شاگرد ایشان بوده‌ام و در دوره‌ای زندگی کردم که استاد اکبر عالمی حضور داشتند. بی شک وجود این بزرگوار مایه افتخار جامعه عکاسان ایران است.

عالَمی درست است یا عالِمی؟

افشین شاهرودی استاد عکاسی و یکی از شاگردان اکبر عالمی گفت: هرچه به گذشته بر می‌گردم جز زیبایی و خوبی درباره اکبر عالمی در ذهنم پیدا نمی‌کنم. خاطره‌ای تعریف می‌کنم از آقای دستوری که روزی یکی از شاگردان از ایشان می‌پرسد: اکبر عالَمی درست است یا عالِمی؟ آقای دستوری پاسخ می‌دهد: عالِمی درست است زیرا ایشان سرشار از معرفت و آگاهی است و عالَمی درست است زیرا یک عالم شور، شوق، عشق و زندگی است.
در ادامه بهمن عبدی کاریکاتوریست از اولین آشنایی خود با اکبر عالمی گفت: سابقه آشنایی ما به دوران سربازی بر‌می‌گردد. همیشه یک فرمانده خوشتیپ کنار سرگرد بود که بیشتر از او خودنمایی می‌کرد. من در دوران سربازی همیشه کاریکاتور می‌کشیدم که خبر این موضوع به گوش اکبر عالمی رسید. من را صدا زدند تا یک کاریکاتور هم از سرگرد بکشم. از آنجا باب آشنایی ما آغاز شد که با همکاری در برنامه تلویزیونی ادامه پیدا کرد و تا امروز که افتخار پیدا کردم در این جمع حضور دارم.
احمد نجفی بازیگر سینما و مجری برنامه‌ تلویزیونی گفت: ما وقتی فیلم‌هایمان را به تلویزیون می‌دادیم نگران بودیم اکبر عالمی چه می‌گوید؟ چه نقد و تشویقی می‌کند؟ اکبر عالمی ماندگار شده‌است به خاطر علاقه، لبخند و نگاه زیبا و اجرای فوق‌العاده‌اش. مگر آدم  در زندگی خود باید چه کار کند؟ ما می‌خواهیم دل به‌دست آوریم. ساده هم به دست بیاریم. اکبر عالمی همه این کارها را کرد.

آدم نباید خودش را جدی بگیرد بلکه باید کارش را جدی بگیرد

لوریس چکناواریان آهنگساز و رهبر ارکستر ایرانی خطاب به اکبر عالمی گفت: شما شخصیت بزرگی در هنر هستید من از شما خیلی یاد گرفته‌ام. یاد گرفتم که آدم نباید خودش را جدی بگیرد بلکه باید کارش را جدی بگیرد و اجازه دهد تا دیگران و آینده درباره او سخن بگویند. مهم این است که شما خدمت بزرگی کرده‌اید و من از صمیم قلب دوستتان دارم.
در ادامه خسرو سینایی کارگردان و فیلمنامه نویس ایرانی گفت: اولین سکانس آشنایی من با اکبر عالمی در دانشکده دراماتیک بود. سمت راست انتهای کلاس جوانی با چشم‌های روشن، خنده رو و با لحن صمیمی و پیگیر نشسته بود و تا زمانی که مفهومی را متوجه نمی‌شد به بحث کردن ادامه می‌داد. بعد از آن همان جوان را با لباسی سفید در راهروی لابراتوار وزارت فرهنگ دیدم. اکبر عالمی برنامه تلویزیونی داشتند به نام  آن روی سکه که از من هم دعوت کردند. آنجا درباره فیلم مرد سوم بحث طولانی بین ما شکل گرفت که بعدا هم جنجال شد. سعه صدر اکبر عالمی را هیچ وقت فراموش نمی‌کنم با وجود نظر مخالفی که داشتم عصبانی نشدند. وی افزود: اکبر عالمی حرمت فرهنگ را در کشور خود حفظ و سعی کرده تجربه عملی خود را به نسل جوان منتقل کند.
فخرالدین فخرالدینی پیشکوست عکاسی گفت: اکبر عالمی برای جامعه عکاسی ایران وزنه‌ای است که همانندش پیدا نمی‌شود. در طول سال‌ها آدم‌های بزرگی می‌آیند و می‌روند که هیچ جایگزینی ندارند. اقای عالمی شما برای من همیشه جاویدان خواهید بود.
سعید محمودی ازناوه نایب رییس انجمن عکاسان میراث فرهنگی گفت: درباره اکبر‌عالمی حرف زدن برایم خیلی سخت است. فقط باید بگویم وقتی می‌خواستم اولین نمایشگاه خود را برگزار کنم دکتر عالمی در لابراتوار کودک عکس‌های من را دید و با شوق و علاقه آن ها را ورق زد و من را تشویق کرد. همچنان لذت آن در دل من است. در ابتدای تاسیس انجمن عکاسان میراث فرهنگی ما دوست داشتیم دکتر عالمی عضو افتخاری انجمن ما باشد ولی به دلیل نوپا بودن انجمن به خودمان اجازه نمی‌دادیم این موضوع را با دکتر مطرح کنیم. روزی خودشان تماس گرفتند که عضو انجمن شوند. مایه افتخار من است که نشان درجه یک هنری خود را از دست ایشان گرفته‌ام.

 

سه نسل دربارهاش گفتهاند

در ادامه محمود صلاحی رییس سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران گفت: خوشحالم که توفیق شد و توانستیم تولد دکتر عالمی را در موزه امام علی (ع) برگزار کنیم. خیلی از جوان‌های ما با کنکاش در شبکه‌های اجتماعی، درباره هنرمندان دنیا اطلاعات کافی دارند. این موضوع هیچ مشکلی ندارد اما عیب آنجاست که این جوان‌ها درباره بزرگان کشور خود هیچ شناختی نداشته باشند.وی افزود: بهانه تولد گرفتن این است که همه دنیا مطلع شوند که دکتر اکبر عالمی ۷۲ ساله شده است و ۶۰ سال است که به هنر این کشور خدمت می‌کند. این بهانه باعث می‌شود اسم آن را بدانند، عکسش را ببینند و با کارهایش آشنا شوند. این از واجبات است که ما بزرگان را بشناسیم. وقتی که شناختیم آنها را تکریم می‌کنیم. من قبلا هم گفته‌ام که فقط شهرداری تهران نباید این کار را انجام دهد. بلکه شهرداری استان‌ها و شهرستان‌ها هم باید الگو برداری کنند و به جایی برسد که در یک ماه ۱۰۰ تولد برگزار شود که باعث می‌شود ۱۰۰ هنرمند بزرگ شناخته شود.
صلاحی بیان کرد: ویژگی که درباره آقای عالمی گفته نشد این است که ایشان مقام دانشیاری در دانشگاه‌های بزرگ دنیا را دارند و از همه مهم‌تر که در این جمع سه نسل درباره‌اش گفته‌اند این است که استاد بزرگ و آدم تاثیرگذار در رشته خودش است. خیلی‌ها وارد یک رشته می‌شوند خیلی ها مغز عمل می‌کنند اما دکتر سمیعی یک نفر است.
رییس سازمان فرهنگی هنری در پایان گفت: از همه این نکات مهم‌تر، اخلاق، رفتار انسانی داشتن و با معرفت بودن است با صحبت‌های دوستان کاملا مشخص بود این خصایص در وجود دکتر عالمی وجود دارد و همین موضوع است که ایشان را ماندگار و محبوب کرده‌است. من تولد دکتر عالمی را به همه جامعه ایران تبریک می‌گویم و امیدوارم سال‌های متمادی همچنان بدرخشند.

هیچ وقت با معیار پول گام برنداشته ام

در پایان مراسم اکبر عالمی گفت: ۴۳ سال سابقه تدریس دارم و اولین چک را برای یک ترمی که چهار و نیم ماه است به مبلغ ۲۷۰ تومان دریافت کردم، نگه داشته‌ام. تا بگوییم هیچ وقت با معیار پول گام برنداشته‌ام. خداوند جهان را با عدالت خلق کرده‌است و حتما یک چشم عادل مثل شماها، تو را می‌بیند.
یعنی۲۷۰ تومانی که گرفتی بعد از ۴۳ سال یک چشم عادل تو را دید و دکتر محمود صلاحی که برای اولین بار در ایران گامی بسیار مثبت برداشته‌اند و من بیست و چهارمین نفری هستم که این جشن برایش گرفته می‌شود. محمود صلاحی و امیر عبدالحسینی به حرمت رشته تخصصی شما، برای آنهایی که مویی سفید کرده‌اند تولد می‌گیرد تا دیده شوند.

بیست و سومین نشست صمیمی تولد ماه به مناسبت زادروز استاد غلامرضا نامی

بیست و سومین تولد ماه به مناسبت زادروز استاد غلامرضا نامی، پیشکسوت هنر نقاشی روز یکشنبه ۱۷ اردیبهشت ماه ۹۶ با حضور محمود صلاحی، رییس و امیر عبدالحسینی، معاون هنری سازمان فرهنگی هنری و جمعی از هنرمندان در موزه هنرهای دینی امام علی (ع) برگزار شد.

رضا بانگیز، نقاش پیشکسوت نخستین کسی بود که پشت تریبون رفت و با تبریک زادروز غلامرضا نامی، از برگزاری این مراسم ابراز خرسندی کرد. پس از آن حسین محجوبی، هنرمند شناخته شده نقاشی عنوان کرد: خوشحالم که در ۸۷ سالگی خودم دوره‌ای از شهرداری را می‌بینم که از نظر فرهنگی کارهای خوبی در آن صورت گرفته و کارهای رییس سازمان فرهنگی هنری باعث افتخار است. وی ادامه داد: آقای نامی از زمان قدیم از بزرگان نقاشی بود، در زمانی که در ایران بیش از ۶۰-۷۰ نقاش نداشتیم. امیدوارم این سرزمین باز هم فرزندانی مانند ایشان به دنیا عرضه کند. خوشحالم که این سرزمین و این فرهنگ هیچ وقت از بین نخواهد رفت و به وجود تک تک هنرمندان ایرانی افتخار می کنم. همچنین به آقای نامی تبریک می گویم که برای اعتلای هنر ایران تلاش می کند.

افرادی مانند استاد نامی سرمایههای کشور هستند

 محمود صلاحی، رییس سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران سخنران بعدی بود که با خوشامد گفتن به غلامرضا نامی و خانواده ایشان عنوان کرد: خوشبختانه فرصتی فراهم شد که منت دار حضور کسانی باشیم که بیش از ۶۰ سال عمرشان را صرف هویت فرهنگی این کشور کرده‌اند. اشکالی ندارد که فرزندان ما اسم و رسم همه هنرمندان خارجی را بدانند، عیب این است که هنرمندان ایرانی را نشناسند. ما هویتی داریم که چند هزار سال پیش شکل گرفته و هنرمند وظیفه اش این است که با جلوه های هنر هویت تاریخی کشورش را نگه دارد.
وی اضافه کرد: اگر نگاهمان را وسیع کنیم، آینده را هم می‌بینیم. تمام زمان‌هایی که یک جنگ کوچک بر ما تحمیل شد، اگر ترسیدیم شکست خوردیم. اما یک بار ایستادیم و ذره‌ای از این خاک از بین نرفت. هنر هم همین است، ما باید برای هنرمند ارزش قائل باشیم. اگر یک جوان ببیند به هنرمندان پیشکسوت احترام نمی‌گذاریم، چه انگیزه‌ای برای او می‌ماند؟ در «تولد ماه» هنرمندان افتخار برگزاری تولدشان را به ما می‌دهند و از آنها سپاسگزاریم.
مشاور شهردار تهران تصریح کرد: تولد ۷۲ سالگی استاد نامی است که هم نقاش هستند، هم طراح صحنه، هم فوق لیسانس اقتصاد هنر دارند، سال‌ها به عنوان کارشناس فعالیت کرده‌اند. افرادی مانند استاد نامی سرمایه‌های کشور ما هستند. تولد ایشان را تبریک می‌گویم و امیدوارم همیشه در سلامت و سعادت مشغول کار هنری باشند.
وی در پایان گفت: در کنار تجلیل از هنرمندان ایرانی، تعامل با هنرمندان خارجی هم حتما باید انجام شود. هر چند وقت یک بار یکی از هنرمندان بین‌المللی به دعوت سازمان فرهنگی هنری به ایران می‌آید. آقای گونتر اوکر به عنوان یکی از ۱۰۰ هنرمند برتر جهان عاشق حافظ می شود، بعد فارسی می‌خواند تا حافظ بخواند و آثار نقاشی‌ای خلق می‌کند با عنوان «کرنش به حافظ» که به مدت یک ماه در موزه امام علی (ع) به نمایش گذاشته شد.
غلامحسین نامی، هنرمند برجسته تجسمی و برادر بزرگ‌تر غلامرضا نامی با بیان اینکه بعد از ۸۱ سال برای اولین بار است که در تولد برادرم پشت تریبون حرف می زنم و از این بابت خوشحالم، بیان کرد: این خوشحالی را مدیون آقای عبدالحسینی معاون هنری سازمان فرهنگی هنری هستیم که به این نکته توجه کرده و جشن تولد گرفتن برای هنرمندان در شرایط امروز جامعه ارزش بسیاری دارد.
وی افزود: به برادر عزیزم رضا واقعا تبریک می‌گویم. خاطرات زیادی دارم که راجع به ایشان بگویم، ولی اینجا جایش نیست. امیدوارم همه برای اعتلای فرهنگ و هنر این سرزمین مقدس تلاش کنیم و در زمینه هنر فعال باشیم.
غلامرضا نامی، در تولد ۷۲ سالگی‌اش با اشاره به اینکه تولد ماه تقدیر از هنر است و هنرمند تنها یک وسیله است، گفت: تولد ماه ابداع خوبی بود که با عنایت آقای صلاحی رییس سازمان فرهنگی هنری ادامه پیدا کرد و به بیست و سومین نوبت رسید. سازمان فرهنگی هنری چند سال است که واقعا متحول شده و به هنر توجه دارد. از مدیران این سازمان سپاسگزارم و امیدوارم این کار ادامه پیدا کند و سازمان فرهنگی هنری بتواند در هنر ایران تاثیرگذار باشد.
استاد غلامرضا نامی از کارشناسان ارشد هنر و تخصص ارزشگذاری و ارزیابی آثار هنری است. او عکاسی و فیلمبرداری را در مدرسه سینمایی جونتوی رم آموخته و از آکادمی هنرهای زیبای این شهر فارغ‌التحصیل شده است. این هنرمند نقاش فعالیت حرفه‌ای خود را در عرصه سینما را از سال ۱۳۶۳ آغاز کرد و در فیلم‌های متعدد از جمله بی بی چلچله به عنوان طراح صحنه و لباس، دکور و عکاس حضور یافته است. غلامرضا نامی مدت ۳۰ سال به عنوان کارشناس ارشد هنر در مرکز هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مشغول به خدمت بوده و  حدود ۲۰ سال هم به عنوان معاون موزه هنرهای معاصر تهران همکاری داشته است.

بیست و دومین نشست صمیمی تولد ماه به مناسبت زادروز استاد محمد علی بهمنی

بیست و دومین نشست صمیمانه هنرمندان به مناسبت زادروز استاد محمدعلی بهمنی با حضور محمود صلاحی رییس و امیر عبدالحسینی معاون هنری سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران و چهره‌های برجسته ادبی چون علی موسوی‌گرمارودی، مرتضی امیری اسفندقه، مصطفی محدثی خراسانی، جواد محقق، محمد سریر، فاضل نظری، امیرحسین سمیعی و جمعی از دوست‌داران فرهنگ و هنر عصر سه‌شنبه ۲۹ فروردین‌ماه ۹۶ در موزه هنرهای دینی امام علی(ع) برگزار شد. در ابتدای این نشست، به عنوان سورپرایز و شگفتانه آیه بهمنی دختر استاد محمدعلی بهمنی که تازه از سفر رسیده بود، وارد سالن شد و در میان تشویق حاضران برای تبریک تولد پدرش، دست او را بوسید.

گویی نام او را در تاریخ ادبیات خواندهایم

نخستین سخنران این برنامه مصطفی محدثی خراسانی بود. او سخنرانی خود را با دو بیت از اشعار خودش آغاز کرد: رسیدی و پر و بال فرشته‌ها وا شد / شب از کرانه هستی گذشت و فردا شد / به یمن نام بهارآور تو ای خورشید / گره زکار فرو بسته زمین وا شد. وی در سخنان کوتاهی تولد استاد بهمنی را تبریک گفت: سالروز تولد استادم، وجود نازنین و زلال محمدعلی بهمنی که تولد طراوت، مهر، روشنی و خرد است را تبریک می‌گویم. نام پر طنین محمدعلی بهمنی آنقدر در جان ما زمزمه شده که فکر می‌کنیم این نام را در تاریخ ادبیات خوانده‌ایم. نامی که به تکرار این سال‌ها در هر کجا که فضایی از مهر، معلمی و خردمندی است حضور و درخشش دارد.  وی در پایان یک دو بیتی را تقدیم به استاد بهمنی کرد: گرچه شاعر شنیدنی باشد، بهتر آن است دیدنی باشد/ در یکی این دو گر شود مجموع، شک ندارم که بهمنی باشد.

 

همه تولدهایت مبارک

مرتضی امیری اسفندقه دیگر سخنران این مراسم بود. اسفندقه با اشاره به اینکه شاعر تنها یک بار متولد نمی‌شود، گفت: همه هنرمندان خودشان درک کرده‌اند که بعد از هر شعر انگار خودشان متولد شده‌اند. مانند این بخش از شعر مولوی که: «زادن اولم بشد، زاده عشقم این نفس/ من به خودم زیادتم، زان که دوبار زاده‌‌ام/ مانند طفل اندر شکام، من پرورش دارم به خم / یک بار زاید آدمی، من بارها ‌زاییده‌ام» استاد محمدعلی بهمنی نیز به تعداد تک تک ابیات خوبشان یک بار دیگر متولد شده‌اند، همه تولدهایشان مبارک. وی در پایان قطعه‌واره‌ای را که برای تولد استاد محمدعلی بهمنی سروده بود، برای او و دیگران حاضران خواند:

تو شاعری نه شعری، شعری زلال و روشن

شعری که سبز و سرخوش چون داربست تاک است

گفتم زلال و روشن اما نه زخمی و زار

گفتم که سبز و سرخوش، اما نه دردناک است

شعری که چهار عنصر در آن رفیق دیرین

شعری که آب و آتش شعری که باد و خاک است

شعری که هیچ ترسی از هیچ کس ندارد

از دوست هرکه پر شد از دشمنش چه باک است

شعری شبیه دریا سرشار از تلاطم

شعری که بی قرار است شعری که سینه چاک است

شعری جلیل و جذاب، شط جمیل مهتاب

شعری که بس که زیباست، آیینه‌اش هلاک است

چشم جهان به رویت وا شد، ترانه گل کرد

روز تولد تو میلاد عشق پاک است

 

تا شاعران در انزوا نمانند

استاد علی موسوی‌گرمارودی دیگر سخنران این مراسم بود. او که دوستی دیرینی با محمدعلی بهمنی دارد بخشی از یادداشت خود در مقدمه کتاب «گاهی دلم برای خودم تنگ می‌شود» را برای حاضران خواند. وی در این یادداشت به نیمایی بودن و امروزی بودن غزل‌های بهمنی اشاره کرد. وی در پایان سخنان خود با تقدیر از برگزارکنندگان این محفل گفت: برگزاری چنین محافلی باعث می‌شود که هنرمندان در انزوای خود نمانند، نیرو و انگیزه بگیرند. در پایان سخنان او حاضران برای تبریک ۷۷ سالگی استاد موسوی گرمارودی او را مورد تشویق قرار دادند.
رسول نجفیان نیز برای تبریک تولد استاد بهمنی روی صحنه رفت و با تقدیر از برگزاری این مراسم گفت: وجود انسان‌هایی که مثمر ثمر هستند در جامعه، که مهربانی می‌بخشند، همچون انوار الهی همه جا را روشن می‌کنند. اینکه در جامعه خشونت بالا می‌رود و گروه‌های تروریستی چون داعش سر بلند می‌کنند به این دلیل است که آن جامعه از هنر و معنویت خالی شده است. وی با بیان خاطره‌ای از لذت بی حد یک راننده تاکسی از یکی از اشعار محمدعلی بهمنی که توسط علیرضا قربانی خوانده شده بود گفت: این لذت‌ها و این انرژی‌ها تا آخر تاریخ می‌ماند.

 

ارتباط اشعار بهمنی با موسیقی امروز

محمد سریر آهنگ‌ساز و موسیقی‌دان ایرانی نیز برای تبریک گفتن به استاد بهمنی روی صحنه حاضر شد. وی با اشاره به رفاقت ۵۰ساله با استاد بهمنی گفت: سال ۵۵ شعری از او به دست من رسید که جایی منتشر نشده بود «دل من یه روز به دریا زد و رفت» این شعر چنان روی من تاثر گذاشت که با وجودی که تنها چند روز در ایران بودم و در حال مهاجرت، قطعه‌ای را برای آن نوشتم و به دوستان سپردم که کسی این اثر را بخواند. البته بعد از بازگشت با سختی فراوان و چند سال بعد توانستم آن نسخه را پیدا کنم.
وی با اشاره به استفاده بسیاری از هنرمندان موسیقی از اشعار بهمنی گفت: اشعار بهمنی هم از نظر تصویرسازی و هم از نظر روانی و عمق به گونه‌ای هستند که به خوبی می‌توان آن را به زبان موسیقی بیان کرد. تصویرسازی که ما را به یاد شاعران برجسته پیشین می‌اندازد و روانی و عمقی که می‌تواند به سادگی معنا اشعار را به مخاطب امروزی بیان کند. دکتر سوگل مشایخی حافظ پژوه نیز در ادامه شعری را با این مطلع تقدیم به استاد بهمنی کرد:

پُرم از شعر ولی واژه ندارم استاد، که بزرگی شما را بسرایم استاد

کاخ و دربار ندارید که مداح شوم، به چه سبکی دل خود را بنگارم استاد

 

بهمنی، اسطوره شاعران نسل جدید است

فاضل نظری دیگر سخنران این جمع بود. وی با تقدیر از برگزارکنندگان این مراسم گفت: چه بهانه‌ای از این بهتر که برای تولد محمدعلی بهمنی عزیز که خیلی‌ها او را دوست دارند و این جمع، بخشی از خیل بسیارانی هستند گرد هم جمع شویم. وی با اشاره به تاثیر اشعار محمدعلی بهمنی بر خود و شاعران نسل جدیدتر گفت: ما که نوجوانی‌هایمان را با اشعار بهمنی سپری کرده‌ایم، هنوز هم گاهی دلمان برای خودمان تنگ می‌شود. خیلی از خلوت‌های ما اشعار ایشان رقم خورد؛ من و هم نسلان من آقای بهمنی را یک اسطوره می‌بینیم.

۷۵ سال را صرف جاودانگی کرد

رییس سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران نیز برای تبریک تولد استاد بهمنی روی سن حاضر شد. صلاحی در ابتدا غزلی از بهمنی خواند و از او خواست تا زمان سخنرانی خود، مخاطب این شعر را مشخص کند. وی در ادامه با اشاره به برگزاری بیست و دومین تولد ماه گفت: برای ما افتخار بزرگی است که در قالب «تولد ماه» هر ماه به تقدیر از یکی از بزرگان هنر می‌پردازیم. تلاشمان این بوده که از تمام جلوه‌های هنر، هنرمندی را برگزینیم، گرچه این سالن کوچک برای تجلیل از هنرمندان بزرگ حقیر است اما این بهانه برای همه ما یک یادآوری است. رییس سازمان فرهنگی هنری با اشاره به گذر ۷۵ سال از عمر استاد بهمنی گفت: بزرگانی چون بهمنی، نباید نگران عمر رفته باشند چرا که این عمر صرف ترویج مهر و ادب و خرد شده است. پس این عمر نرفته است، بلکه به جاودانگی شما منجر شده است. این ۷۵ سال صرف جاودانگی شده است.

 

شعرهایم را برای همسرم میگویم

آوازخوانی قاسم رفعتی خواننده آواز سنتی مقدمه حضور محمدعلی بهمنی شد. استاد بهمنی در میان تشویق علاقه‌مندانش روی صحنه حاضر شد. او در ابتدا با تقدیر از فعالیت‌های سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران گفت: مهر این سازمان به من و به بسیاری از هنرمندان دیگر اتفاقی نیست که یک بار بیافتد و دیگر تکرار نشود، اگر به پیرامون خود نگاه کنیم می‌بینیم یک حرکت در جریان و همیشگی است.

وی در پاسخ به پرسش رییس سازمان درباره مخاطبان شعرهایش گفت: من همه شعرهایم را برای همسرم می‌گویم. چه آنجایی که به او اشاره کرده‌ام، چه جایی که نه. شوخی‌ها و دلخوری‌هایمان هم در همین قالب است. او مدیر انتشارات چیچیکا و ناشر بیشتر آثار من است. بهمنی ادامه داد: ما ۶ فرزند داریم، یک پسر و پنج بانو. من حتما که پدر شایسته‌ای برایشان نبودم اما بسیار دوستشان دارم و در عالم دوستی عاشقشان هستم و خوشحالم که یکی از آنها امروز در این جمع حضور دارد.در بخش پایانی این برنامه، کیک تولد ۷۵ سالگی استاد محمدعلی باحضور دخترش آیه بهمنی بریده شد.

بیست ويکمین نشست صمیمی تولد ماه به مناسبت زادروز استاد فخرالدين فخرالدينی

بیست و یکمین تولد ماه به مناسبت زادروز عکاس برجسته و پیشکسوت، استاد فخرالدین فخرالدینی سه شنبه ۱۷ اسفند ماه ۹۵ با حضور جمعی از هنرمندان در موزه هنرهای دینی امام علی (ع) برگزار شد. محمود صلاحی، رییس و امیر عبدالحسینی، معاون هنری سازمان فرهنگی هنری در این مراسم حضور داشتند.

استاد فخرالدین فخرالدینی، از ۱۸ سالگی عکاسی را در کنار پدرش که عکاس بود شروع کرد و عکاسی پرتره را نزد او آموخت. بعد از تجربه‌های محدودی در ایران، به کشورهای آمریکا و آلمان سفر کرد و در زمینه شخصیت‌گرایی در عکاسی پرتره کار کرد. مطالعه چندین جلد کتاب از عکاسان معاصر جهان عامل گرایش‌اش به عکاسی پرتره بود، وي تمايل خود را در عكاسي بيش‌تر به پرتره مي‌داند و مي‌گوید: تمايل من به پرتره و شخصيت‌گرايي در افراد است. مي‌خواستم شخصيت افراد را آنطور كه هست نشان دهم نه چهره‌هايي با ژست‌هاي غيرطبيعي. هدف من اين بوده است كه شخصيت‌هاي انسان‌ها را با لحني ساده و آنچه كه در قالب خودشان است نشان دهم. من سعي كرده‌ام كه سادگي كار را در نظر بگيرم
مسعود زنده روح کرمانی – عکاس – نخستین سخنران این مراسم بود که با بیان جایگاه بالای فخرالدین فخرالدینی در هنر گفت: یک جامعه باید خیلی خوشبخت و خوشحال باشد که در طول دورانش افراد استثنایی در آن به دنیا می‌آیند و تاثیرگذار می‌شوند. ما انسان‌های خوشبختی هستیم که در زمانی زندگی می‌کنیم که استادان عکاسی‌ای داریم که تأثیر زیادی روی جامعه دارند. یکی از این استادان فخرالدین فخرالدینی است که فقط عکاسی نمی‌کند و نقاشی و شعر هم از هنرهای ایشان است. ایشان در عکاسی خیلی سرآمد هستند، ولی در نقاشی هم سبک خاص خودشان را دارند.
وی افزود: به جرأت می‌گویم در تاریخ عکاسی ایران از انگشتان دست کمتر هستند کسانی که با این کیفیت کار می‌کنند. امیدوارم نسل‌های آینده هم استادانی مثل او داشته باشند و بتوانند به این استادان افتخار کنند. خیلی لذت‌بخش است که سازمان فرهنگی هنری برای هنرمندان بزرگ تولد می گیرد و از آنها قدردانی می کند.

فخرالدینی فخر عکاسی ایران در دنیاست

علی قلمسیاه، پیشکسوت عکاسی عنوان کرد: افتخارآمیز است که برای شخصیتی مثل آقای فخرالدینی صحبت می‌کنم. برای بعضی از امور واژگان کم می‌آورند. شخصیت‌هایی هستند که مؤلف یک فرهنگ می شوند و همه کلمات را که جمع کنیم، توان توصیفشان را ندارد. وی اضافه کرد: استاد فخرالدینی به تنهایی یک دایره‌المعارف است. شخصیت، توانمندی ذهنی و اجرایی، نوع نگاه، ایجاد کلاس خاص در عکاسی چهره و مجموعه توانمندی‌های ایشان در کلمات قابل وصف نیستند. استاد در خانواده‌ای بزرگ شده که هر کدام از اعضایش در شاخه‌ای از هنر موفق عمل کرده‌اند و حتی یکی از برادرانشان در تیم ملی والیبال عضو بوده و ایشان می‌گفت فخرالدین هم کار ورزشی کرده است. قلمسیاه با بیان اینکه فخرالدینی آدمی نیست که با این تعریف ها دچار غرور شود و مسیرش را تغییر دهد، عنوان کرد: در پایان به ایشان عرض می‌کنم آقای فخرالدینی! اگر قرار است فخری برای عکاسی ایران در دنیا معرفی کرده باشیم، آن فخر آقای فخرالدینی است.
امیرعلی جوادیان، عکاس دوران دفاع مقدس هم با بیان اینکه تولد ماه کار قشنگی است، گفت: اینکه از هم تکریم می‌کنیم، عرف ایرانیان است. امیدوارم یاد بگیریم همدیگر را در آغوش بگیریم و به هم مهر بدهیم. ما همیشه دغدغه ایران را داریم، خوب است در این مناسبت‌ها ایران را بشناسیم. ما اولین کشور اسلامی هستیم که عکاسی را شروع کردیم، یعنی فقط پنج سال بعد از اختراع عکاسی. وی ادامه داد: خودم را در جایگاهی نمی‌دانم که درباره استاد صحبت کنم، فقط آمدم که به ایشان تبریک بگویم. حضور در این مراسم برای من افتخار بزرگی بود.

فخرالدینی تکسوار خستگی ناپذیر عرصه تصویر است

سیف‌الله صمدیان، عکاس و فیلمساز سخنران دیگر مراسم بود که با اشاره به رابطه خوب با استاد فخرالدینی گفت: ایشان برای من مثل برادری است که حس‌های فکرنشده و رهایی به من می‌دهد که باعث می‌شود حس کنم از یک ریشه هستیم. فخرالدینی از نظر من تکسوار خستگی ناپذیر عرصه تصویر است. وی اضافه کرد: استاد فخرالدینی کارهای مشعشعی انجام داده و سعی کرده ثابت کند آدم‌ها با هویتشان در تاریخ می‌مانند، نه با حرف و سخن. دیگر اثبات شده که تصویر حرف اول را در جهان  می‌زند و این مرد ثابت کرده هنر خود بودن را دارد و همیشه خودش است. این خود بودن به ما یاد می‌دهد که برای موفقیت لازم نیست به راه‌های دیگر برویم و کافی است خودمان باشیم. در ادامه این نشست محمد سریر، موسیقی‌دان پیشکسوت با اشاره به وضعیت امروز کار هنری عنوان کرد: در روزگار ما قضایای هنری شکل دیگری پیدا کرده و با کامپیوترها و سیستم‌هایی که آمده، همه می‌توانند ادعای هنرمندی کنند، ولی نمی‌شود به راحتی انسان بود.
وی افزود: هدف هنر انسان بودن است و فخرالدین عزیز از کسانی است که من همیشه دوست دارم در مکتبش شاگردی کنم. من به آثار فخرالدین نگاه انسانی دارم و تکنیک در خدمت  آن نگاه انسانی است. مردم در نگارخانه‌ها و موزه‌های جهان به دنبال انسانیت هستند. سریر در پایان گفت: استاد فخرالدینی چند سال پیش لطف کرد و از من عکس گرفت، در عکس خودم هم انسانیت او را دیدم. امروز بسیار خوشحالم و به فخرالدین و خانواده محترمش تبریک عرض می‌کنم.

 هر کس به هنر خدمت کرد ماندگار است

محمود صلاحی، رییس سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، یکی از سنت‌های خوب معاونت هنری را تولد ماه دانست و گفت: این عنوان تولد ماه دو معنی دارد، یکی اینکه این ماه مثلاً تولد آقای فخرالدینی است، یکی هم اینکه ایشان خودش مثل ماه است. نه فقط ایشان، هر کس که برای هنر این مملکت زحمت کشیده، برایمان ارزشمند است. چه برسد به ایشان که چند دهه کار کرده‌اند و اتفاقات و افراد گوناگون را ثبت کرده‌اند.
وی افزود: یکی از جلسات خیلی شیرین من دیدار با آقای فخرالدینی بود که سه کتاب از آثارشان به من اهدا کردند و هر چند بار این کتاب‌ها را می بینم، سیر نمی‌شوم. حس دیدن آدم‌هایی که پا به سن گذاشته‌اند در ۴۰ سال پیش و مقایسه آن با تصویر امروزشان کار ارزشمندی است و حس جالبی دارد.  صلاحی در پایان عنوان کرد: شما نمی‌توانید تاریخ را به عقب برگردانید، ولی عکس می‌تواند این کار را انجام دهد. هر کس به هنر خدمت کرد، ماندگار است و کسی می‌میرد که هنری ندارد. آقای فخرالدینی هم مثل همه کسانی که برای این کشور زحمت کشیدند، در تاریخ ماندگار می‌شوند.
در پایان استاد فخرالدین فخرالدینی روی صحنه رفت و از رییس و معاون سازمان فرهنگی هنری و همچنین دوستان و همکارانش تشکر کرد. مهشید امینی، نویسنده و همسر استاد فخرالدینی و فرزندانشان نیز روی صحنه رفتند و شمع تولد را فوت کردند. اهدای هدایا و عکس یادگاری پایان بخش بیست و یکمین تولد ماه بود.

بیستمین نشست صمیصی تولد ماه به مناسبت زادروز استاد غلامحسین امیرخانی

بيستمين ويژه برنامه تولد ماه به مناسبت زادروز ۷۷ سالگي استاد غلامحسين اميرخاني، هنرمند پيشکسوت عرصه خوشنويسي ۱۵ بهمن ماه با حضور محمود صلاحي رييس و امير عبدالحسيني معاون هنري سازمان فرهنگي هنري، علي شيرازي، احمد فلسفي، يدالله کابلي خوانساري، رسول مرادي، داريوش ارجمند، احمد نجفي، کيوان ساکت، سوگل مشايخي، مجتبي حسيني و جمعي از هنرمندان و علاقه مندان در موزه هنرهاي ديني امام علي (ع) برگزار شد.

استاد اميرخاني شخصيتي جامع است

نخستين سخنران اين محفل علي شيرازي بود. او با اشاره به تأسيس انجمن خوشنويسان ايران به همت و تلاش استاد اميرخاني، گفت: استاد اميرخاني ويژگي‌هاي خاصي دارند و اين ويژگي‌ها منحصر به استاد اميرخاني است و جايگزيني براي ايشان نيست. در واقع او شخصيتي است که جامعيت دارد و هم در هنر و هم تاريخ و ادبيات کشور خود را مي‌شناسد، روانشناسي همکاري و همکاران خودش را مي‌داند. با افراد بسيار زيادي که در کشور موقعيت و اعتبار داشتند، مصاحبت داشته است که هم استاد از آنها تأثير گرفته و هم تأثير گذاشته است. وي افزود: شان و مرتبت والاي استاد در هنر خوشنويسي براي همه و من نيز که شاگردشان هستم مشخص است و من کمتر به آن مي‌پردازم. هنرمندي که اين‌قدر از آثارش استقبال مي‌شود و از ۳-۴ سال قبل از انقلاب تا امروز شيوه غالب خوشنويسي شيوه نستعليق استاد اميرخاني بوده است. پشتوانه استاد اميرخاني مي‌تواند در مستندي توسط سازمان فرهنگي هنري پرداخته شود و به عنوان الگوي يک انسان ايراني به تمام معنا مورد تجزيه و تحليل قرار بگيرد. استاد اميرخاني از يک طرف هنرمند، از طرف ديگر عارف، از سوي ديگر روشنفکر است. من از طرف خودم و همسرم تولد استاد اميرخاني را تبريک مي‌گويم. در ضمن به نقش همسر استاد نيز بايد پرداخت. بانوي مهربان و دوست داشتني و با احساس که چه نقشي در زندگي استاد ايفا کردند. سپس سيد مجتبي حسيني از هنرمندان خوشنويس و مدير موزه ملک پشت تريبون آمد. او به ۲۸ سال آشنايي خود با استاد اشاره کرد و از تجربياتي که از ايشان بهره برده است قدرداني کرد.

بخشي از هويت خط ايران مديون استاد اميرخاني است

بعد از او محمود صلاحي رييس سازمان فرهنگي هنري شهرداري تهران ضمن تبريک ميلاد حضرت زينب کبري(س) و تولد استاد اميرخاني گفت: اتفاقي نيست که بيستمين تولد ماه تولد استاد اميرخاني شده است. استاد واقعاً نمره‌شان بيست است و تا به حال مشابه ايشان در کشور نداشتيم. بسيار خوشحالم و تشکر مي‌کنم که وجود گرم ايشان موجب افتخار سازمان فرهنگي هنري شهرداري تهران شده است.
وي افزود: اين مراسم يادآوري کوچکي است که ما قدردان تلاش هاي بيش از ۶۰ سال ايشان هستيم. بخشي از هويت خط ايران را از ايشان مي‌دانيم. آيات کلام الله مجيد را که ايشان به زيبايي نوشتند و اشعار حافظ و شعرهاي بزرگان ادب فارسي با سرانگشتان هنرمند استاد بي‌بديل خط ماندگار شد. هرکس امروز از طريق خبرگزاري‌ها و رسانه‌ها از اين جلسه با خبر شود در دلش تولد استاد را تبريک خواهد گفت. ميليون‌ها نفر دوست داشتند که اين لحظه اين‌جا باشند و به استاد تبريک بگويند. من تولد ايشان را به همه کساني را که در فرهنگ و هنر دست دارند، تبريک مي‌گويم.
در اين محفل از هنرمندان بزرگ سينما، موسيقي و البته خوشنويسي هم حضور دارند و به نظرم يکي از کم‌نظيرترين تولدهايي است که برگزار شده است. صلاحي در اشاره به يکي از دلايل برگزاري ويژه برنامه «تولد ماه» بيان کرد: اصل اين برنامه براي اين است که به دختران و پسران ايراني بگوييم که ابتدا کساني را که به مملکت خودمان خدمت کردند، بشناسند. خوب است که آنها درباره هنرمندان دنيا اطلاع داشته باشند اما بد است که ديگران را بشناسيم و خودمان را نه. در واقع همه جلوه‌هاي هنري هديه، عطيه و تحفه‌اي از جانب خداست. خدا خواسته اين هديه خط را به استاد اميرخاني به امانت بسپارد و ايشان هم به خوبي قدر اين هديه را دانسته و از پس آن برآمده است. ما هم بايد قدردان باشيم. دوباره به ايشان و خانواده‌شان تبريک مي‌گويم و آرزوي سلامتي و تندرستي برايشان دارم.

 استاد اميرخاني صاحب مکتب است

اميراحمد فلسفي ديگر استاد خوشنويسي نيز دقايقي در وصف استاد اميرخاني صحبت کرد. وي گفت: سخن گفتن درباره استاد اميرخاني باوجود اينکه ساده مي‌نمايد، بسيار دشوار است. صحبت کردن درباره ايشان نيازمند فرصت و امکانات گسترده‌اي است تا حق مطلب ادا شود. در مقدمه آخرين کتابي که از آثار استاد چاپ شده، استاد اميرخاني را پدر خوشنويسي ناميدم. اين صفتي بوده که خود ايشان کسب کردند. همه اذعان دارند در اين ۴ دهه تنها کسي که تأثير اساسي در فرهنگ و هنر خوشنويسي داشته استاد اميرخاني بوده است.
استاد اميرخاني را مي‌توان صاحب مکتب دانست. يکي از ويژگي‌هايي که يک فرد را صاحب مکتب مي‌کند اين است که تعدد و آثار خلاقيت و ماندگاري و مقلدان بسيار داشته باشد. در ۴۰ سال اخير شاهد هستيم که استاد در خوشنويسي تغيير و تصرف ايجاد کردند. وي ادامه داد: امروز شاگردان شاخص استاد با شيوه شخصي خودشان مي‌نويسند اما با اين همه خط استاد کيفيتش از همه ما بالاتر است. و اين يکي ديگر از خصوصياتي است که اين خط را و اين شخص را صاحب مکتب مي‌کند. ما پيروان ايشان و تاثيرگذاري ايشان را در تمام کشور به عينه مشاهده مي‌کنيم. حتي من در مقام مقايسه مي‌توانم نشان دهم که بعضي از استادان تراز اول کشور هم تحت تأثير قطعه‌نويسي استاد قرار گرفته‌اند که اين موضوع نبوغ استاد را در درک خوشنويسي نشان مي‌دهد و ترکيب مناسب و کامل از اين‌ها به وجود آوردند. بسياري از خوشنويسان تحت تأثير او قرار گرفته يا عيناً تقليد مي‌کنند. قطعه‌نويسي‌هاي خاص استاد پديده‌اي در عالم خوشنويسي است که خاص اوست. اگر قرار باشد درباره هنر خوشنويسي استاد حق مطلب ادا شود بايد سمينارهاي خاص ترتيب دهيم. اميدوارم ۱۲۰ سال سايه‌شان بر سرهمه و بر فرهنگ و هنر کشور مستدام باشد.

 تولد ماه يک دوربين متفاوت است

سوگل مشايخي حافظ شناس و شاعر معاصر فرد ديگري بود که در اين ويژه برنامه صحبت کرد. وي درباره ويژه برنامه تولد ماه بيان کرد: من پيش از اين در برنامه‌هاي تولد ماه ديگري نيز حضور داشته‌ام. اين برنامه يک دوربين متفاوت است که از منظري صميمي جلوه‌ها و گوشه‌هايي از هنرمندان را نشان مي‌دهد و از برگزارکنندگان آن متشکرم. همچنين بايد از همسر استاد اميرخاني که در کنار او صبورانه و فداکارانه حضور داشتند، تشکر کنم. همچنين فرزندان و دامادها و عروس‌هاي ايشان نيز شايسته تقدير هستند. اين افراد خانواده و رفتارهاي‌شان جريان‌هاي متفاوت فرهنگي مي‌سازد.
کساني که در جايگاه رفيع اجتماعي و فرهنگي قرار مي گيرند، هر تصميم، انتخاب، سخن و يا حتي سکوتشان جريان و امواجي مي‌سازد که در تاريخ و انديشه انساني تاثيرگزار و ماندگار است. استاد اميرخاني اين شان خطير را مي‌شناسد و دقت و تامل ايشان بر روي انتخاب بازخوردهايشان گواه اين مطلب است.

خوشنويسي ما را به عمق معنا مي‌برد

داريوش ارجمند که چهاردهمين تولد ماه به نام او رقم خورده بود، هنرمند ديگري بود که براي سخنراني پشت تريبون آمد. وي گفت: سخن گفتن بعد از سخنان استادان بزرگ خيلي دشوار است. اما من زاويه ديد ديگري براي صحبت درباره استاد انتخاب مي‌کنم و مي‌خواهم درباره رابطه خط و انديشه و قداست آن صحبت کنم. در خط او تمام انديشه نمايان است و ظهور و بروز پيدا کرده است.
مطالبي که خطاطان و خوشنويسان انتخاب مي‌کنند نشانگر انديشه‌اي است که دارند. با اين خط چشم را به سمت خودشان مي‌کشانند. خوشنويسي ما را به عمق معنا مي‌برد. شناخت والاي انديشه به خوشنويس معنا و جان مي‌دهد و ما از همين است که لذت مي‌بريم. از انديشه‌اي که به وسيله خوشنويس و کاغذ تجلي پيدا مي‌کند. فرق بين شنيدن و ديدن وجود دارد. انديشه در قاب محبوس مي‌شود و ما را به سمت خود مي‌کشاند.
وي افزود: در نمايشگاه‌هاي خوشنويسي بارها جلوي تابلويي ايستادم و حس شعف به من دست داده است. استاد اميرخاني يک هنرمند تمام عيار است که در نمايشگاه‌ها و کتاب‌هايش شما را ميخکوب ميکند و اجازه نمي‌دهد تکان بخوريد و اين همه در استاد اميرخاني حاصل تواضع و فروتني‌شان است. هنرمنداني هستند که يک شبه ره صدساله مي‌روند و يک‌باره ديگر کسي را قبول ندارند. ايشان خداوندگار خط سرزمين من هستند ولي به اندازه خاک اين سرزمين متواضع و فروتن هستند. اين تواضع و فروتني در رفتار و گفتار و حرکاتشان ديده مي‌شود. بزرگ‌ترين شاخصه يک هنرمند تواضع اوست. همين باعث رشد هنرمند است. خداوند به ايشان طول عمر و سلامتي بدهد. خط او يک فرم و يک لباس به تن انديشه است. از استاد اميرخاني کسي زيباتر انديشه را نمي‌آرايد و مارا به دنبال معنا نمي‌برد. اين حاصل  تواضع و عشق او به اين خاک و زادگاه است.

احمد نجفي هنرمند بازيگر نيز ديگر فردي بود که در اين محفل سخن گفت. او به بيان خاطره‌اي از زمان نوجواني خود و همچنين ارتباط خطاطي و انسانيت پرداخت.

پدر و مادرم نخستين معلم من بودند

استاد غلامحسين اميرخاني نيز به عنوان آخرين سخنران اين مراسم پشت تريبون آمد. وي در ابتدا از کساني که درباره او صحبت کردند، قدرداني کرد و گفت: با هيچ زباني نمي‌توانم از عهده بيان احساسي که دارم بر بيايم. در چنين موقعيتي که سرشار از احساس است کمتر کسي مي‌تواند سخني بر زبان بياورد و احساس فروتني باعث سکوت مي‌شود. وي ادامه داد: رسم است که در اين مراسم هر کسي که زاد روز اوست از سرگذشت خود سخن بگويد. بنده اول راجع به موضوعي صحبت مي‌کنم که عظمتي است که کمتر به چشم مي‌آيد. من مي‌خواهم از معلم‌هايي که داشته‌ام صحبت کنم و ياد آن‌ها را زنده نگه دارم. معلم حضور بسيار درخشان در زندگي هر فردي دارد، هر کدام از ما معلم‌هاي بسياري در زندگي خود داشته‌ايم. البته من هم جزو کساني بوده‌ام که سعادت و توفيق معلم بودن را داشته‌ام. اول از همه معلمي را به ياد مي‌آورم که پدر و مادرم هستند. معلمي که در سکوت معلمي مي‌کند و در کسوت معلم‌هاي معمولي قرار ندارد اما چيزي را که عرضه مي‌کند در هيچ دانشگاه دنيا قابل تحصيل نيست.
وي با اشاره سختي و تلخي‌هاي زندگي به عنوان دومين معلم هر انسان، به حضور خود در انجمن خوشنويسان ايران و استادان خود در آنجا اشاره کرد و گفت: در انجمن خوشنويسان ۶۰ سال حضور خدماتي داشتم. اين موضوع فرصت و توفيق عجيبي بود که نصيب من شد. مرحوم استاد حسين و استاد حسن ميرخاني از استادان من بودند. استاد حسين عارف تام و تمامي بود. در اين انجمن معلم‌هاي ديگري هم داشته‌ام. هرچه از ايشان بگويم کم گفته ام. خانم بهرامي زاده نيز فرد ديگري بود که من در خدمت او قرار گرفتم. اين خانم سرتاپاي وجودش حالت خدمت‌رساني داشت. من به عنوان شاگرد هر روز از او ياد مي‌گرفتم.
استاد اميرخاني حضور در خانه هنرمندان، انجمن طالقاني‌ها و جامعه ياوري خراسان را به عنوان ديگر مکان‌هايي که استاداني در آنجا داشته است معرفي کرد و افزود: ما هر چقدر درباره معلم و اين که چقدر مديونيم بگوييم کم گفته‌ايم. بايد راه آنها را ادامه دهيم و بايد سخن گفتن با هم را تمرين کنيم. ما ثروتمندترين کشور جهان به لحاظ ادبيات غني هستيم. اگر اين بزرگان را فراموش نکنيم هميشه فروتن مي‌مانيم.

وي ضمن تشکر از برگزار‌کنندگان برنامه گفت: اين برنامه در کشور کم‌ياب است و اين رويه خوب است که در همه جاي کشور تعميم پيدا کند تا به جوانان کمک کند بهره کافي را ببرند.
اين استاد خوشنويسي در پايان به قدرداني و تشکر از همسر خود پرداخت و گفت: او هميشه و در هر شرايطي با من همراه بوده است. زماني که پدر من بيمار و خانه‌نشين بود اين زن ۱۳ سال او را پذيرايي کرد و از مادرم نيز ۱۸ سال پرستاري و پذيرايي کرده است. اگر اخلاق، مرام و دل پاک اين زن نبود خانه ما محفل انس و الفت دوستان متعدد نمي‌شد. در واقع عاطفه اساس و پايه شخصيت او است. فرزندانم هم از اين بابت همين طور هستند. همچنين از مديران سازمان فرهنگي هنري شهرداري تهران به ویژه جناب عبدالحسینی هم تشکر مي‌کنم. اميدوارم برنامه‌هايشان روز به روز با معناتر و عميق‌تر شود.

اجراي موسيقي سنتي با آواز فاضل جمشيدي از بخش‌هاي ديگر اين ويژه برنامه بود که پيش از آن کيوان ساکت از جانب اهالي موسيقي زادروز استاد را تبريک گفت. در پايان مراسم استاد اميرخاني کيک تولد ۷۷ سالگي‌اش را در کنار خانواده بريد و هدايايي از سوي سازمان، انجمن خوشنويسان ايران، نگارخانه ترانه باران، دوستان و آشنايان دريافت کرد.

نوزدهمین نشست صمیمی تولد ماه به مناسبت زادروز استاد جواد علیزاده

نوزدهمین ویژه برنامه تولد ماه به مناسبت زادروز ۶۴ سالگی استاد «جواد علیزاده»، هنرمند پیشکسوت عرصه کاریکاتور عصر روز ۲۶ دی ماه ۹۵ به همت معاونت هنری سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران با حضور محمود صلاحی رییس و امیر عبدالحسینی معاون هنری سازمان فرهنگی هنری، کامبیز درم بخش، بهرام عظیمی، ایرج میرزا علیخانی، داوود شهیدی، احمد عربانی، محمد ابراهیم جعفری، مسعود شجاعی طباطبایی و جمعی از هنرمندان و علاقه‌مندان در موزه هنرهای دینی امام علی (ع) برگزار شد.

 

علیزاده از استعداد بالایی برخوردار است

در این مراسم کامبیز درم بخش به عنوان یکی از پیشکسوت‌های عرصه کاریکاتور و از دوستان جواد علیزاده پشت تریبون آمد و گفت: دوستی من با جواد علیزاده چهل و خورده‌ای سال است. در مجله کاریکاتور محسن دولو که از هنرمندان درجه یک بودند، با هم آشنا شدیم. او جوانی زیبا با موهای بلند بود. او از همان موقع شروع کرد به کارهایی که از او انتظار می‌رفت. علیزاده آمده بود که کاریکاتوریست بشود که شد.
وی ادامه داد: بعد از انقلاب موقعی که خارج از کشور بودم در یک مجله سوییسی که خیلی هم معروف است و ۱۴۰ سال سابقه انتشار دارد، یکی از کارهای علیزاده را دیدم. خیلی خیلی خوشحال شدم که کار هموطنم کار شده است. همین نشان می‌داد که جواد علیزاده از استعداد بالایی برخوردار است. او سال‌هاست که مجله طنز و کاریکاتور را در می‌آورد. در واقع کار او یک جنگ بدون سر و صداست که ادامه می‌دهد و تحمل می‌کند.
درم‌بخش به بخشی از مشکلات پیش روی هنرمندان تجسمی اشاره کرد و گفت: هم علیزاده و هم من بعد از این همه سال یک آتلیه نداریم و هنوز مستاجریم. این مشکل بزرگی است که اکثر هنرمندان ما دارند. اما این باعث نمی‌شود که ما علاقه و عشق را از دست دهیم. چون به خاطر پول کار نمی‌کنیم. با این همه تولدش را تبریک می‌گویم و امیدوارم خوب و خوش و سلامت باشد.

 

نسل من مدیون آقای علیزاده است

بهرام عظیمی کاریکاتوریست و کارگردان انیمیشن نیز به عنوان یکی از شاگردان استاد علیزاده، درباره او گفت: افتخار می‌کنم که در این جمع حضور دارم. قدیمی‌ترین خاطره من مربوط است به سال ۱۳۵۷ یکی از کارهای استاد را که فکر می‌کردم کسی ندیده، کپی کردم. جالبش اینجاست که امضای ایشان هم خیلی قشنگ بود و آن را هم کپی کردم. اما همه فهمیدند و کلی ماجرا پیش آمد. این یکی از افتخارات من است که از سال ۵۷ با کار ایشان آشنا شدم. البته او هیچ وقت کار من را در مجله‌اش چاپ نکرد. عظیمی افزود: هم‌نسل‌های من همه مدیون آقای علیزاده هستیم. مجله طنز و کاریکاتور او باعث شده که خیلی از هم‌نسل‌های من خیلی چیزها یاد بگیریم. هر کاری برای ایشان و هم‌نسل‌های ایشان انجام دهیم، کم است. امیدوارم قدر این استادان را بدانیم و سال‌های سال سایه‌شان مستدام باشد.

علیزاده در کنار بچه ها لذت می برد

ایرج میرزا علیخانی هنرمند عرصه گرافیک نیز از مهمانان دیگری بود که در برنامه «تولد ماه» صحبت کرد. وی در ابتدا از محمود صلاحی رییس سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران و امیر عبدالحسینی معاون هنری سازمان فرهنگی هنری به خاطر برگزاری ویژه برنامه «تولد ماه» تشکر کرد و گفت: این اقدام بسیار ارزشمند است. باید تا وقتی که خود این بزرگان هستند و می‌توان آنها را از نزدیک دید، از ایشان تجلیل شود. این برنامه باعث می‌شود خاطره‌ای به جا بماند و یاد می‌گیریم که ارج بدانیم.
این هنرمند به خاطره آشنایی خود با استاد علیزاده اشاره کرد و گفت: یکی از خاطره‌های من با استاد به زمانی بر می‌گردد که مسابقاتی هرساله برگزار می‌شد، من او را اولین بار آنجا دیدم و شناختم. البته پیش از آن با کارهایشان آشنا بودم اما از نزدیک ندیده بودم. در ورکشاپ هایی که برگزار می‌کردیم، من خیلی دوست داشتم ورکشاپ خودم را تمام کنم و بروم پهلوی ایشان تا ببینم کارشان با بچه‌ها چگونه است. لذتی را که ایشان در کنار بچه‌ها می‌بردند، خیلی خوب می‌دیدم. آن آشنایی واقعاً برایم ارزشمند بود و یاد گرفتم اگر جایی می روم، چطور ارتباط برقرار می‌کنم. حالا هم خیلی خوشحالم که در این جمع هستم.

 

مجله طنز و کاریکاتور مجله ای متفاوت است

داوود شهیدی هنرمند کاریکاتوریست دیگری بود که لحظاتی پیرامون استاد علیزاده سخن گفت. وی پس از اظهار شادی خود به دلیل تولد جواد علیزاده، به بیان ویژگی‌های متمایز کننده مجله طنز و کاریکاتور که علیزاده سردبیری آن را برعهده دارد از سایر مجلات هم سطح پرداخت. وی درباره عنوان مجله یعنی واژه «طنز و کاریکاتور» گفت: حتی اسم مجله هم جنبه‌های آموزشی خیلی مهمی دارد که این جنبه‌های آن خیلی مهم است. ایشان با طنز انیشتین را به عنوان یک آدم پیچیده به عرصه کاریکاتور و طنز آوردند و راه را باز کردند تا در یک مجله طنز که مخاطب عام دارد، مطرح شود. مجله طنز و کاریکاتور مجله مهمی است که از ایشان به خاطر این کار مهم فرهنگی و با قدرتش تشکر می‌کنم.

 

آثار علیزاده یکتاست

محسن نوری نجفی کاریکاتوریست، آشنایی خود با جواد علیزاده را مربوط به سال ۵۸ و در روزنامه کیهان عنوان کرد و گفت: کارهای علیزاده را از سه منظر می‌توان بررسی کرد. هنری، سیاسی و اجتماعی. او فقط منحصر به مجله طنز و کاریکاتور نیست. کارهای اوایل انقلاب ایشان در زمان حکومت نظامی خیلی مطرح است. آثار علیزاده آن موقع بسیار یکتا بود. ایشان کارهای متعددی با مضامین سیاسی (به عنوان نمونه کاری از دکتر شریعتی)، جنگ و … داشتند. وی ادامه داد: متاسفانه برخی فکر می‌کنند که کاریکاتور مثلاً یعنی بزرگ کشیدن دماغ کسی، اما کاریکاتور تنها هنری است که سینه‌اش را بر روی ناملایمات روزگار باز کرده است و با ترسیم موضوعات به زبان ساده بار معنایی تاثیرگذاری را منتقل می‌کند.

 

تبریک تولد دوست دیرین رنج کشیده

احمد عربانی دیگر هنرمند پیشکسوت طنز و کاریکاتور نیز با ابراز خرسندی از حضور در این مراسم و پیش از بیان خاطره ای از استاد و خواندن «تولد تولد تولدت مبارک»، گفت: تولد دوست دیرین و کاریکاتوریست رنج کشیده را تبریک می‌گویم و امیدوارم به زودی زود رنج‌هایش پایان بیابد.

 هدف از برگزاری تولد ماه معرفی هنرمندان به نسل جوان است

محمود صلاحی رییس سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران نیز با اشاره به هدف برگزاری از تولد ماه گفت: هدف این است که کسی که ۶۴ سال از عمر مبارکش را در چنین راهی می‌گذارد، ناملایمات دیده و شب و روز زحمت کشیده را به نسل جوان معرفی کنیم. من از اینکه جوانان ما اسم هنرمندان دنیا را می‌دانند، ناراحت نیستم اما بد این است که قبل از اینکه اسم هنرمندان خودمان را بدانند، آنها را می‌دانند. صلاحی افزود: هنر برای بشریت است نه برای یک کشور. ذوق هنر را خداوند داده که در ابتدا باید شکرگذار درگاه او بود. باید او را خوب معرفی کرد. این تولد یک بهانه است. خوب است که در اردبیل زادگاه این هنرمند هم برای ایشان جشن بگیرند. در واقع خوب است به جای برگزاری همایش‌ها، از هنرمندان تجلیل کرد که بیایند آنها هم حرف‌هایشان را بزنند.
رییس سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران در بیان اهمیت قدردانی از بزرگان کشور گفت: باید تا زمانی فرهیختگان عرصه فرهنگ و هنر هستند، قدرشان را بدانیم. وقتی کسی به یک درجه نبوغ و فرهیختگی رسید و به کشور خدمتی کرد باید قدرش دانسته شود. به بعضی از رشته‌ها خیلی توجه شده، در واقع افراط و تفریط صورت گرفته است اما باید انصاف و عدالت در همه کارها داشت. این موضوع اصل بشریت همه آدم هاست.
امیدوارم همه مردم به خصوص جوانان قدر کسانی را که مویی سفید کردند، بدانند. مهم این است که از لحظه لحظه و هر روز عمر به نفع مردم و کشور و در راه خدا استفاده کرد و از آنچه کردید، پشیمان نشوید. هنرمندان خیلی خوشحالند و پشیمان نیستند. بار دیگر تولد جواد علیزاده را که ۱۹ دی ماه است در نوزدهمین برنامه تولد ماه تبریک می گویم. امیدوارم سالهای سال سلامت، تندرست و موفق باشند و به فرهنگ و هنر کشور عزیزمان خدمت کنند.

 

کم رو و خجالتی هستم

جواد علیزاده هنرمند پیشکسوت کاریکاتور نیز در پایان به سخنرانی پرداخت. وی با تشکر و قدردانی از دوستان و استادانی که صحبت کردند، گفت: شخصاً وقتی روز تولدم می‌شود، نه خیلی شاد هستم و نه خیلی غمگین. نمی‌دانم وقت تولد یک سال از عمر کم می‌شود یا اضافه می‌شود. این تناقض‌ها همیشه بخشی از زندگی من بوده است.  وی به یادآورد: زمانی که محصل بودم در مدرسه کاریکاتور معلم‌ها را می‌کشیدم، یک عده تشویق می‌کردند و یک عده اخراج. این برخوردها هنوز هم جریان دارد که بسته به آستانه تحمل و انتقاد پذیری افراد دارد. من مترجمی زبان خواندم و معتقدم هنر کاریکاتور هم ترجمه‌ای است از سختی‌های زندگی به زبان طنز. علیزاده به تعدادی از خاطرات خود از کودکی تا به حال اشاره کرد و گفت: من کم رو و کم صحبت بودم و از جلب توجه کردن خیلی خجالت می‌کشیدم. در طول این سال‌ها تنها یکی دوبار نمایشگاه برگزار کردم. همه این‌ها بود که باعث شد به کاریکاتور روی بیاورم. بخشی از کار من ابداع طنز چهار بعدی است. با اینکه در درس فیزیک خیلی ضعیف بودم، اما این طنز را ابداع کردم. خیلی جدی هستم و کمتر می‌خندم و توصیه‌ام به جوانان علاقه‌مند به کاریکاتور این است که آن را به عنوان شغل دوم انتخاب کنند. من هیچ وقت خط فکری‌ام را عوض نکردم و همیشه سعی کردم خودم باشم. در بخش پایانی این مراسم جواد علیزاده کیک تولد ۶۴ سالگی خود را در کنار خانواده خود برید و هدایایی از دوستان و آشنایان دریافت کرد.

هجدهمین نشست صمیمی تولد ماه به مناسبت زادروز استاد جمشید مشايخی

هجدهمین ویژه برنامه تولد ماه به مناسبت زادروز ۸۲ سالگی استاد جمشید مشایخی، کمال الملک سینمای ایران عصر روز ۱۶ آذرماه ۹۵ با حضور دکتر محمود صلاحی رییس و امیر عبدالحسینی معاون هنری سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران در موزه هنرهای دینی امام علی(ع) برگزار شد. در این مراسم هنرمندان بسیاری از جمله بهزاد فراهانی، یداله صمدی، کامران قدکچیان، محمد شیری، غلامحسین لطفی، مسعود فروتن، حسین محجوبی و  جمع دیگری از هنرمندان و علاقه مندان حضور داشتند.

ما نسل خوشبختی هستیم که با مشایخی در یک دوره زندگی میکنیم

مسعود فروتن نویسنده و کارگردان پیشکسوت تلویزیون نخستین کسی بود که برای تبریک تولد پشت تریبون رفت. او در سخنانی کوتاه درباره استاد مشایخی گفت: امروز به خودمان می‌بالیم که الگوی بازیگری، خلاقیت و انسانیت را به چشم خودمان می‌بینیم. ما چه نسل خوشبختی هستیم که با استاد مشایخی در یک دوره زمانی زندگی می‌کنیم. برای من هر روزی که خود استاد مشایخی را ببینم یا اثری از ایشان را مشاهده کنم، روز تولدشان است. چرا که حضور او در هر اثری نوید تولد یک اثر هنری فاخر را می‌دهد. فروتن با اشاره به فیلم «قیصر» گفت: باید از مسعود کیمیایی تشکر کنیم که فیلم قیصر را ساخت تا نسل ما بتواند فیلم فارسی را باز بشناسد. هیچ وقت دایی فیلم «قیصر» را فراموش نمی کنیم.

اول هر ماه به یاد استاد مشایخی می‌افتم

غلامحسین لطفی نیز دیگر هنرمندی بود که برای تبریک روی سن رفت. او نیز ضمن تبریک تولد گفت: استاد مشایخی نیازی به این تعاریف ندارند. آقای مشایخی مرا از دور می شناسند، ولی من هر ماهی که حقوق می‌گیرم یاد ایشان می افتم. این کارگردان و نویسنده نام آشنا ادامه داد: اوایل انقلاب در تئاتری به نام «سربازها» ایفای نقش می‌کردم و چندان شناخته شده نبودم. یک شب استاد مشایخی برای تماشای تئاتر تشریف آورده بودند و همه سعی می‌کردیم بهترین بازی‌مان را انجام دهیم و با وجود مشکلاتی که از بدشانسی برایم در آن شب اتفاق افتاد و به سختی خودم را به صحنه رساندم، پس از پایان اجرا استاد مشایخی گفتند که فردا به اداره تئاتر بروم و من بعد از یک ماه کارمند رسمی اداره تئاتر شدم و الان هم چند سالی است که بازنشسته شدم، حقوق ماهانه امروزم را از ایشان دارم.
لطفی ضمن تقدیر از سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران برای برگزاری چنین مراسمی گفت: تولد استاد مشایخی تولد من در بازیگری است و از این بابت بسیار خوشحالم ولی چیزی که مرا بیش از این خوشحال می‌کند حضور مدیران فرهنگی است که پیش از دست دادن بزرگان، از آنها یاد می‌کنند.

 

همیشه ژست کارکردن با مشایخی را می گیرم

کامران قدکچیان کارگردان و فیلمنامه‌نویس از دیگر سخنرانان مراسم جشن تولد استاد جمشید مشایخی بود، وی در سخنانی اظهار کرد: امروز در سینما اینکه کسی با جمشید مشایخی کار کند، یک ژست شده است که به نظر من هم ژست خوبی است و من هم افتخار دارم که با ایشان همکار بوده ام. او ادامه داد: در برخی از آثار آقای علی حاتمی من دستیار ایشان بودم و از آنجا افتخار همکاری با آقای مشایخی را داشتم و از ایشان یاد می‌گرفتم و پس از انقلاب هم در چند اثر مدتی در کنار ایشان انجام وظیفه کردم و از ایشان واقعا آموختم. من به این ژست کار کردن با مشایخی افتخار می‌کنم.

 

مشایخی در مقابل هیج دولتمردی خم نمیشود

بهزاد فراهانی نیز که از دیگر سخنرانان این مراسم  بود، یادآور شد: صحبت کردن در این مراسم شجاعت شرقی خاصی را می طلبد؛ چرا که در این مراسم سلطان اخلاق، منش، شرافت، تدبیر و فضیلت حضور دارند؛ ما در جوانی آرزو داشتیم جمشید مشایخی روی صحنه بیاید تا او را ببینیم. این هنرمند اظهار کرد: در این دوران پنجاه و چند ساله من داوطلب شاگردی بعضی از پیشکسوتان مثل جمشید مشایخی بودم، از این جهت می‌گویم چون صفت پیشکسوتی را برای همه قبول ندارم؛ چراکه فضیلت پیشکسوتی پدیده‌ای نیست که به راحتی به دست بیاید و خیلی چیزها می‌طلبد که در جمشید مشایخی هست. این بازیگر پیشکسوت با اشاره به ویژگی فردیت خلاق هنرمندان، گفت: این ویژگی شاید برای نسل جوان به خوبی معنا نشده است. هنرمندان فراوانی هستند که قد و قواره استاد مشایخی را دارند و شاید بیان او را داشته باشند، اما به این مسأله که چرا جمشید مشایخی به چنان توانی روی صحنه می‌رسد که هر آکتوری نمی‌تواند جلوی او خوب بازی کند چون محو نگاه او می شود، فردیت خلاق هنرمند نام می‌دهم.
بهزاد فراهانی در ادامه گفت: در تمام این مدت نه دیدم و نه شنیدم که جمشید مشایخی در مقابل دولتمردی خم شود. پیش از انقلاب وزیر فرهنگ از نزدیکان دربار بود و ما می‌دیدیم که هنرمندان پیش از ما جلوی این دولتمردان سر خم می‌کردند یا نه؛ که آیا لبیک می‌گفتند یا غرور شریف هنرمندیشان را حفظ می کردند و جمشید مشایخی از این دست هنرمندان بود.
او با بیان اینکه بخشی از هنر تئاتر که بیشتر درام‌نویسان کشور ما در گذشته بیشترین گرایش را به آن داشتند، عرفان است، گفت: ولی متاسفانه این بخش برای نسل جوان کمتر تحلیل عمیق می شود. عرفان اشراقی در جمشید مشایخی نه تنها بعد علمی دارد، بلکه به آن واقعیت بخشیده و در زندگی از آن استفاده می‌کند. جمشید مشایخی شعر می‌گوید و می‌خواند، او شعر را خوش می‌نویسد و مهم‌تر از همه برای مردم می‌گرید و نمایندگی مردم را در برابر دشمنان مردم عهده‌داری میکند. هرگز ندیدم که او در سخنانش این جمله که «همیشه در خدمت مردم هستم»، یادی نکند و این را در عمل هم نشان داده است.
او در ادامه سخنانش به بیان خاطره‌ای از جمشید مشایخی زمانی که مدیریت اداره تئاتر را برعهده داشت، پرداخت و گفت: در آن زمان او به تئاتر ما که هیچ‌کس به آن اجازه نمی‌داد تا روی صحنه برود، اجازه داد؛ تئاتری که امروز اگر پوستر آن را ببینند، برخی شاید اصلا میزشان را ترک کنند و به گوشه‌ای بخزند. من این شجاعت را ستایش می‌کنم؛ ولی در همان اداره تئاتر کسانی هم بودند که ما را به دلیل داشتن اندیشه عدالت اجتماعی از اداره تئاتر اخراجمان کردند که به همراه بنده، محمود دولت‌آبادی و پرویز فنی‌زاده هم بودند و به همین دلیل است که هر کسی را پیشکسوت نمی‌دانم.
این بازیگر با سابقه یادآور شد که از جمشید مشایخی آموختم که آدم نباید در مقابل هیچ دولتمردی خم شود و ارج مردم را کم کند.

 

مشایخی سراسر عشق است

یدالله صمدی در سخنان کوتاهی به تمجید از استاد مشایخی پرداخت و گفت: مشایخی خط فوق‌العاده‌ای دارد و یکی از بهترین هدیه‌هایی که تاکنون به مناسبت روز تولدم دریافت کرده‌ام، خط خوش اوست که این غزل حافظ را برایم نوشته «از ازل پرتو حسنت ز تجلی دم زد» من هم می‌خواهم امروز مصرع دوم این بیت را تقدیمش کنم «عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد» چرا که مشایخی سراسر عشق است و شور و شعور.

مشایخی یکی از بزرگ‌ترین سرمایه های کشور ماست

محمود صلاحی رییس سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران در سخنان کوتاهی درباره استاد جمشید مشایخی گفت: همه تعاریفی که امروز از این استاد بزرگ شد، حتی گوشه‌ای از شخصیت والای این هنرمند را بروز نداد و خوشحالم که ما این افتخار را داشتیم که در جمع کوچک‌مان جشن تولد بزرگ مردی چون مشایخی را برپا کنیم تا او را به جوان‌ترها بیش از پیش معرفی کنیم. وی افزود: بزرگترین سرمایه‌های ملی یک کشور نه منابع صنعتی و معدنی که شخصیت‌های بزرگ انسانی آن کشور هستند و به همین دلیل استاد جمشید مشایخی را می‌توان یکی از بزرگ‌ترین سرمایه‌های کشور دانست. سرمایه‌ای که ما باید قدر آن را بدانیم، از او بیش از پیش بگوییم و بازتابی از اخلاقیات، منش، زندگی شخصی و دیگر صفات بارز او را به همه به ویژه به جوانان علاقه‌مند به عرصه هنر بیاموزیم. چرا که شخصیت انسانی استاد مشایخی چه بسا بالاتر و والاتر از شخصیت هنری اوست.

مشایخی: زندگی خصوصی هنرمندان به مردم ربط دارد

جمشید مشایخی با همان جمله همیشگی «من خاک پای ملت ایران هستم» سخنانش را آغاز کرد و با بیان خاطره‌ای، گفت: در جایی شنیدم که برخی گفته اند زندگی خصوصی هنرمند به مردم ارتباطی ندارد، اصلاً این چنین نیست و زندگی خصوصی هنرمند به مردم ربط دارد. هنرمند باید بتواند برای جامعه معلم اخلاق باشد و نباید فکر کند که از همه مهم‌تر است. الان اگر بنده کوچک با استاد شفیعی کدکنی در خیابان راه برویم من را بیشتر می شناسند، درحالی که آرزوی من این است که پنج دقیقه در خدمت ایشان و امثال ایشان کسب فیض کنم. در بخش پایانی این مراسم استاد مشایخی ضمن تشکر از سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران برای برگزاری این مراسم کیک تولد ۸۲ سالگی خود را برید و هدایای از سوی سازمان، خانه سینما و هنرمندان و علاقه‌مندان خود دریافت کرد.

هفدهمین نشست صمیمی تولد ماه به مناسبت زادروز استاد هوشنگ مرادی کرمانی

هفدهمین ویژه برنامه تولد ماه به جشن تولد ۷۲ سالگی «هوشنگ مرادی کرمانی»، نویسنده پیشکسوت ادبیات اختصاص داشت. در این مراسم محمود صلاحی، امیر عبدالحسینی، داریوش ارجمند، ایرج راد، کامبیز درمبخش، داوود فتحعلی بیگی، حسین ترابی، حسین محجوبی، ایرج میرزاعلیخانی، مسعود فروتن و جمعی از هنرمندان و علاقه‌مندان به ایشان حضور داشتند. همچنین خانواده هوشنگ مرادی کرمانی او را در این مراسم همراهی کردند.

از آثار شاخص این هنرمند ادیب، قصه‌هاي مجيد، شما كه غريبه نيستيد، خمره، لبخند انار، بچه‌هاي قاليباف‌خانه، تنور، ماه شب چهارده و پلوخورشت می باشد. نخل، چکمه، مشت بر پوست،و مهمان مامان، از ديگر آثار اين نويسنده‌اند. آثار او تا کنون به زبان‌های آلمانی، انگلیسی، فرانسوی، اسپانیایی، هلندی، عربی، ارمنی و هندی ترجمه شده است. اما اولین اثری که از او به زبان انگلیسی ترجمه شده بود داستان سماور از قصه‌های مجید بود که برای یونیسف فرستاده شد.

آثار اقتباس شده از داستان‌های مرادی کرمانی جایگاه ویژه ای دارد

ایرج راد، هنرمند باسابقه تئاتر با بیان اینکه صحبت کردن درباره هوشنگ مرادی کرمانی یک کار سهل و ممتنع است، گفت: سخت است به خاطر اینکه ایشان شخصیتی با ارزش، بزرگ و جهانی دارد و آسان است به خاطر اینکه آقای مرادی کرمانی اینقدر عزیز و دوست داشتنی و باوقار و دور از هر نوع تکبر است. من تولد هوشنگ مرادی کرمانی را به همه هنرمندان و فرهنگ دوستان این مملکت و به ادبای جهان کودک تبریک می‌گویم.
وی اضافه کرد: هوشنگ مرادی کرمانی جایگاهی دارد به دلیل تحصیلاتش در اداره هنرهای دراماتیک که زمینه هنر نمایش را از آن‌جا با خودش به همراه دارد. به همین دلیل در اکثر آثارش ما تحصیل در هنر نمایش را به ویژه در شخصیت‌پردازی‌های داستان‌هایش می‌بینیم. حتی جایی که بسیاری از شخصیت‌ها شکل و شمایل شخصیت را ندارند و در حقیقت تیپ هستند، ولی هرگز تنها تیپ نیستند و دارای شخصیت و خصوصیات قابل ملاحظه‌ای هستند.
ایرج راد با اشاره به تبحر مرادی کرمانی در زمینه نوشتن نمایشنامه عنوان کرد: ارتباط من با ایشان به چند سال پیش مربوط می‌شود؛ یک نمایشنامه به نام «کبوتر توی کوزه» بود که می‌خواستم آن را کار کنم، ولی متاسفانه امکان آن فراهم نشد. ولی خیلی‌ها این نمایشنامه را کار کردند و با موفقیت‌های زیادی رو به رو شد. مرادی کرمانی سه نمایشنامه بیشتر ندارد و نمی‌دانم با این توان بالا در این زمینه چرا اینقدر کم نمایشنامه نوشته است. گر چه آثارش به صورت‌های مختلف چه در سینما، چه در تلویزیون و شکل‌های مختلف همواره منبع اقتباس کارگردانان بزرگ بوده است و هر کدام از آنها جایگاه ویژه‌ای دارد.

مرادی کرمانی دوسنت اگزوپری سرزمین ماست

داریوش ارجمند، بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون یکی دیگر از سخنرانان این بزرگداشت بود. ارجمند با بیان اینکه در برنامه «طلوع ماه» با هوشنگ مرادی کرمانی هم‌صحبت بوده بیان کرد: در آن برنامه با اصرار آقای مرادی کرمانی را آوردیم و نزدیک به ۹۰ دقیقه با ایشان گفت‌وگو کردیم و چیزی غیر از صداقت و درستی در او ندیدم. چیزی که در ایشان بسیار برای من با ارزش است، شهرستانی بودن ایشان است. همه بزرگان ما شهرستانی هستند و از شهرهای کوچک و دهات برخاسته‌اند.
وی اظهار کرد: هوشنگ مرادی کرمانی به اعتقاد من دوسنت اگزوپری سرزمین ماست و شاید از او بزرگتر باشد. همه دنیا ایشان را می‌شناسند، برای اینکه موفق شد به یک بخش از ادبیات ما که هرگز توجه نشد و هنوز هم نمی‌شود، توجه کند. ایشان ایستاده و فکر می‌کند باید برای بچه‌ها نوشت و ادبیات را به آنها شناساند. با اینکه آموزش و پرورش، فرهنگ و هنر و حتی تلویزیون ما در این زمینه‌ها خیلی کم‌کاری می‌کنند. ارجمند ادامه داد: امتیاز دیگری که من در ایشان می‌بینم این است که از طایفه روشنفکرها نیست، نویسندگانی که تیر و تخته سر هم میکنند و بعد به عنوان هنر چه برای کودک و چه برای بزرگسال به خورد جامعه می‌دهند. آدم صادق و روراستی است، همین که در قصه‌هایش می‌بینید. این بازیگر باتجربه با بیان اینکه داستان‌های مرادی کرمانی در شکل ساده‌ای که می‌بینیم نیست و باید به تأویل و عمق این قصه‌ها پی ببریم، تصریح کرد: از کارهای ایشان در سینما خیلی استفاده شد و مثل همه آثار ادبی که وقتی به سینما تبدیل می‌شوند، یک پوسته‌ای از آنها می‌ماند، آثار آقای مرادی کرمانی هم در اقتباس هیچ کس به آن عمق نرسید. وی افزود: یک لطف دیگر کارشان این است که آدم‌های بزرگ هم به اندازه بچه‌ها از آثارشان لذت می‌برند و این توفیق عجیبی است. در کارهایشان انتقادات تاریخی دقیقی صورت می‌گیرد، به عنوان مثال قصه‌های مجید را در نظر بگیرید؛ بهترین انتقاد به نظام آموزش و پرورش در این قصه به نمایش گذاشته می‌شود.

در تراز ایشان به تعداد انگشتان دست هم نداریم

محمود صلاحی، رئیس سازمان فرهنگی هنری قلم روان را از ویژگی های آثار مرادی کرمانی دانست و گفت: مثل بعضی‌ها که شعر را بداهه می‌ سرایند، ایشان قصه را بداهه می‌گوید. چهار پنج تا موضوع به ایشان بدهید، شب این را قصه می‌کند و تحویل می‌دهد. سال گذشته هفته فرهنگی تهران در مسکو برگزار شد و یک روز به قصه اختصاص داشت و استاد مرادی کرمانی آنجا در نمایشگاه  بین‌المللی کتاب مسکو قصه می‌گفت. این قصه‌گویی بسیار مورد استقبال قرار گرفت.  وی افزود: قلم مرادی کرمانی ساده و صمیمی است و برای همین بچه‌ها زود با داستان‌های ایشان انس می‌گیرند. حدود ۱۷ جلد کتاب و بالغ بر ۷۰ قصه نوشته‌اند و می‌ دانید که کار برای کودک و نوجوان سخت است؛ چه در فیلم و سریال، چه در برنامه کودک و چه در قصه کودک. ما بزرگسالان برای تفریح داستان می‌خوانیم یا فیلم می بینیم، ولی بچه ها با قصه زندگی میکنند و تا ابد در ذهنشان می‌ماند.

هوشنگ مرادی کرمانی باید آینده بچه ها را با همین قصه ها بسازد و مسئولیت بسیار سختی است. صلاحی تصریح کرد: امیدوارم در تراز ایشان زیاد داشته باشیم، ولی الان به تعداد انگشتان دست هم این طور روان‌نویس برای کودک نداریم. کمترین وظیفه ما بود که از بزرگان هنر و فرهنگ تجلیل کنیم، تجلیل در زمان حیات شیرین و قشنگ است. برای معرفی این استاد عزیز به نسل جوان این مراسم را برگزار کردیم و امیدواریم مفید واقع شود و انشالله هر ماه چهره ماه شما را در این تولدها ببینیم.

اگر نمینوشتم و سختی نمیکشیدم در بیکسی و تنهایی میمردم

در پایان، هوشنگ مرادی کرمانی روی صحنه رفت و با تشکر از حضور علاقه‌مندان به ادبیات در این مراسم، اظهار کرد: بارها در تولدها یا زمانی که خواستم راجع به خودم صحبت کنم، انواع و اقسام موضوعات به نظرم آمده و گفته‌ام. مثلاً یکی از این مطالب چیزی بود که خودم کشف کردم. یک گربه در تئاتر شهر بود که از بچگی آنجا بزرگ شده بود و کسانی که آنجا کار می‌کردند به آن غذا می‌دادند. این بچه گربه یواش یواش بزرگ شد و تنها سرگرمی‌اش این بود که آخر نمایش وقتی همه می‌آمدند و به سمت تماشاگران تعظیم می کردند، این هم یواشکی می آمد کنار این‌ها می‌ایستاد و می‌گفت چقدر مردم خوبی هستند که مرا تشویق می‌کنند.
وی ادامه داد: یک جای دیگر گفتم من دقیقاً مثل بچه‌ای هستم که از بالا رها شده‌ام وسط یک کویر؛ تنها، بی‌کس، گرسنه و آرزومند. خیلی سختی کشیدم تا وقتی تصمیم گرفتم نویسنده شوم، گاهی از من می‌پرسند که این سفر چگونه بود و چگونه گذشت؟ به آنها می‌گویم آن بچه بزرگ شد، گشت و گشت و گشت، سختی کشید تا وارد یک روستا شد، در روستا برایش بزرگداشت گرفتند و هورا کشیدند، بعد خبرنگار صدا و سیما گفت شما برای چه می‌نویسید و چرا اینقدر برای نوشتن سختی کشیدید و می‌شود بگویی هدفت چه بود؟ او گفت من اگر نمی‌نوشتم و در این کویر سختی نمی‌کشیدم و امید زندگی را نداشتم، در بی‌کسی و تنهایی و سختی می‌مردم. من برای اینکه زنده بمانم نوشتم، نه برای اینکه تشویق شوم و جایزه بگیرم.

 مرادی کرمانی درباره حضور خانواده‌اش در این جشن گفت: از خانواده‌ام ممنونم که مرا تحمل می‌کنند. یک بار به خانمم گفتم یک جایی است می‌خواهند مرا تشویق کنند، حتماً بیا. گفت من می‌دانم می‌روی آنجا برایت کف می‌زنند کیف می‌کنی بر می‌گردی خانه. من می‌دانم چه کار می‌کنند دیگر، برای چه بیایم!

شانزدهمین نشست صمیمی تولد ماه به مناسبت زادروز استاد حسین علیزاده

شانزدهمین نشست صمیمانه هنرمندان با عنوان تولد ماه به مناسبت زادروز استاد موسیقی حسین علیزاده عصر روز دوشنبه اول شهریور ماه ۱۳۹۵در موزه هنرهای دینی امام علی(ع) برگزار شد.

این مراسم با حضور هنرمندان مطرح کشور از جمله لوریس چکناواریان، شهرام ناظری، غلامحسین امیرخانی، فریدون شهبازیان، کامبیز درمبخش، هوشنگ مرادی کرمانی، حسین محجوبی، اسماعیل خلج، مسعود جعفری جوزانی، کیوان ساکت، علی جهاندار، علی رستمیان، مسعود فروتن و امیرحسین مدرس در کنار محمود صلاحی رییس، امیر عبدالحسینی معاون هنری و جمعی از هنرمندان در موزه هنرهای دینی امام علی(ع) برگزار شد.

حسین علیزاده اول شهریور ۱۳۳۰ در تهران متولد شد. پس از تحصیل در هنرستان موسیقی به دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران رفت و هم‌زمان در مرکز حفظ و اشاعه موسیقی به آموزش و اجرای کنسرت پرداخت. او نزد هوشنگ ظریف، حبیب‌الله صالحی، محمود‌کریمی، علی‌اکبر شهنازی، داریوش صفوت، نورعلی برومند، سعید هرمزی، یوسف فروتن و عبدالله دوامی موسیقی آموخته است.

علیزاده از برترین تک‌نوازان ایران است

فریدون شهبازیان نخستین سخنران این مراسم بود. او به دوستی ۴۰ ساله خود با حسین علیزاده اشاره کرد و گفت: علیزاده جزو تکنوازان برتر سرزمین من است. کسی همچون مشکاتیان و محمدرضا لطفی.
شهبازیان همچنین از اولین کنسرت علیزاده که با شهرام ناظری در تالار وحدت برگزار شده بود یاد کرد و گفت: علیزاده آن شب در کنسرت با سه‌تار خود کاری کرد که حال و هوای من را به عنوان آهنگساز تغییر داد و تا به امروز هیچ کاری نتوانسته جای قطعه ترکمن علیزاده را در قلب و روح من بگیرد.

موسیقی لذتی مافوق طبیعت است

مسعود جعفری جوزانی کارگردان سینما و تلویزیون به بهانه همکاری با حسین علیزاده در سریال در چشم باد گفت: بعضی مواقع گمان می‌کنم نهایت طبیعت مرگ است اما صدایی که از این نوع موسیقی به گوش می‌خورد مافوق طبیعت است. فردی با یک تکه چوب و چند عدد سیم می‌تواند صدایی تولید کند که روح را به پرواز درآورد. کسانی که در این زمینه موفق و نام آشنا می‌شوند، توانسته‌اند وجود هنر و انسان را با یکدیگر تلاقی کنند. جوزانی در پایان تولد علیزاده را با جمله «عمو جان تولدت مبارک» تبریک گفت.

نسل من پر از ستاره است

 مسعود فروتن کارگردان، تهیه‌کننده و مجری تلویزیون در سخنانش  با صدای گرم و دلنشین خود گفت: من به خود افتخار می‌کنم که متعلق به نسلی هستم که پر از ستاره است. او در ادامه به تجلیل از حسین علیزاده پرداخت و در وصف او سخن گفت.

امضای علیزاده در کارهایش حک شده است

شهرام ناظری به رابطه کاری خود با علیزاده از سال ۵۴ اشاره کرد و گفت: در این مسیر سختی‌های زیادی کشیده‌ایم چه در ایران و چه خارج از کشور خودمان. ناظری اشاره کرد: علیزاده به مرحله‌ای رسیده است که نیازی نیست راجع به بهترین کارهایش سخن گفت زیرا امضایش در تمام کارهایش حک شده است. وی همچنین گفت: تفاوت علیزاده با دیگر موسیقیدان‌ها ضمن آگاهی عمیقی که نسبت به موسیقی و به خصوص موسیقی مقامی و قومی دارد، وجه فرهنگی اوست که ارزشمند است. او از بینش و دانش عمیق اجتماعی برخوردار است و گروه بیشماری از شاگردان خود را با همین فرهنگ پرورش داده است.

نی نوا، پلی میان موسیقی کلاسیک و سنتی

لوریس چکناواریان، آهنگساز و رهبر ارکستر ملی ایران گفت: هر کشوری نیاز به هنرمندانی دارد تا همچون ستاره در جهان بدرخشند و همانطور که آسمان بی‌ستاره زیبایی ندارد، کشور بی هنرمند هم هیچ ارزشی ندارد. وی بیان کرد: حسین علیزاده با خلق اثر «نی نوا» پلی میان موسیقی کلاسیک و سنتی ایجاد کرد.

 

هنر علیزاده ماندگار است

محمود صلاحی رییس سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران نیز در این مراسم گفت: حسین علیزاده هنرمندی با اخلاق و با رفتاری نیک است که با سرانگشتانش هنر بی بدیلی را خلق می‌کند.
وی در ادامه افزود: هنر این هنرمند کشورمان ماندگار خواهد ماند. صلاحی بیان کرد: هدف از برگزاری چنین مراسم‌هایی این است که جوانان را با هنرمندان آشنا کنیم. این از ضعف وکوتاهی مسئولان است که جوانی با موسیقی خارجی آشنا باشد اما هیچ اطلاعی از  موسیقی داخلی نداشته باشد. وی افزود: هرکسی برای پاسداری از هویت فرهنگی کشور باید فعالیتی انجام دهد.

علیزاده: هرچه هویتمندتر باشیم خوشبختتر هستیم

حسین علیزاده گفت: ما ایرانی‌ها خیلی وقت‌ها در دل تاریخ احساس غرور و شادی داشته‌ایم. اما نمی‌دانم چرا زمانی که از احوال کسی جویا می‌شویم، می‌گوید «بد نیستم» ؛ شاید گمان می‌کند که ممکن است چشم زخم بخورد. من در این لحظه خیلی احساس خوشبختی می‌کنم که اینجا حضور دارم و هزار برابر آن چیزی که شایسته آن باشم تشویق شده‌ام و هدیه معنوی گرفته‌ام.
وی افزود: خوب است که این پیام را منتقل کنیم که هر چه هویت‌مندتر باشیم و به خاک سرزمین‌مان تعلق داشته باشیم، به همان میزان خوشبخت‌تر هستیم. حسین علیزاده گفت: دلیل رفتن من به خارج از کشور این بوده است که در زمینه موسیقی پربارتر شوم و هیچ وقت به این قصد نرفته بودم که به ایران برنگردم. من افتخار می‌کنم که در خاکم ایران زندگی می‌کنم و تا زمانی‌که هستم ایران مال من است. وی با بیان اینکه تمام موسیقیدان‌ها از لطف مردم بهره می‌گیرند، افزود: افتخار می‌کنم در کشور با فرهنگ و تمدن ایران و در کنار مردمی عاطفه‌مند، عاشق و با احساس زندگی می‌کنم و وقتی از این کشور عزیز دور می‌شوم احساس دلتنگی می‌کنم. برای من ایران در فرهنگ آن خلاصه می‌شود و از مسئولان نیز انتظاری ندارم.

این هنرمند در پایان سخنان خود از پدر و مادرش تشکر کرد و گفت: مهر مادرم را به عنوان اولین مشوقم هیچگاه فراموش نمی‌کنم و همیشه مدیون وی هستم. در ادامه مراسم کیک تولد ۶۵ سالگی حسین علیزاده در حضور هنرمندان و دوستان و علاقه‌مندان و شاگردان وی بریده شد و همچنین هدایایی به این هنرمند تقدیم شد. در پایان مراسم حسین علیزاده قطعه‌ای را به صورت زنده برای حاضران در مراسم نواخت. آوازی از علی جهاندار و تقدیم آن به حسین علیزاده از دیگر بخش‌های شانزدهمین تولد ماه بود.

پانزدهمین نشست صمیمی تولد ماه به مناسبت زادروز استاد امین تارخ

جشن زادروز ۶۳ سالگی امین تارخ روز چهارشنبه ۲۰ مرداد ۹۵ با حضور محمود صلاحی رییس، امیر عبدالحسینی معاون هنری و هنرمندانی چون محمدمهدی عسگرپور، پرویز پورحسینی، عنایت بخشی، علی دهکردی، اکرم محمدی، شهرام قائدی و الهام پاوه‌نژاد در موزه هنرهای دینی امام علی(ع) برگزار شد.

امین تارخ ستاره است

علی دهکردی نخستین سخنران این مراسم بود. او درباره امین تارخ گفت: حرف زدن درباره این هنرمند بزرگ لزومی ندارد چرا که جزو مشخص‌ترین و خاص‌ترین آدم‌های این حرفه است و فرد کامل و جامعی برای همه ما بازیگران بوده است. امین تارخ در بخش فنی بازیگری نیز دارای ویژگی‌های مشخصی است که او را از سایر هنرمندان متمایز می‌کند.
این بازیگر ادامه داد: امین تارخ از بنیانگذاران و مؤسس آموزشگاه آزاد بازیگری است و در این آموزشگاه افرادی را تربیت کرده که امروز شاهد درخشش تک تکشان روی پرده سینما هستیم. او جز معدود افرادی است که اگر کلمه استاد را در وصفش به کار ببریم به جز معنی توانمندی مفهوم آموزگار بودن را نیز در خود دارد.
دهکردی در پایان گفت: به عقیده من ستاره به فردی می‌گویند که سال‌های سال در حرفه خود درخشیده باشد و این درخشندگی برایش جاودانه ادامه خواهد داشت و امین تارخ یکی از همین ستاره‌ها است.

از زندگی تارخ مستند بسازید

در ادامه مراسم محمدمهدی عسگرپور کارگردان فیلم قدمگاه و سریال جراحت درباره حضورش در این مراسم گفت: چنین مراسمی نور امید را در دل هنرمندان روشن می‌کند و خوشحالم به مناسبت زادروز امین تارخ در این مراسم حضور دارم، چرا که معتقدم شخصیت او، متعالی و قابل ستایش است و حتی پیشنهاد می‌کنم که درباره او و فعالیت‌هایش فیلم مستند ساخته شود.
وی ضمن تبریک به مناسبت تولد تارخ ادامه داد: در این سالها توفیق داشته‌ام که در چندین عرصه با او همکاری کنم، هم در جلوی دوربین و هم خارج از این قاب، در خانه سینما و سریال «جراحت». فعالیت صنفی او بسیار قابل تقدیر است و در جلوی دوربین نیز هر فردی که با تارخ همکاری کرده گواهی می‌دهد که نکات زیادی را در خلال کار از او یاد گرفته است.

 

الفبای هنر را از تارخ آموختم

شهرام قائدی که یکی از شاگردان تارخ در نخستین دوره «کارگاه آزاد بازیگری» بود، خاطره‌ای از نخستین برخورد خود با تارخ نقل کرد و گفت: دفعه اول که به دفتر ایشان رفتم و گفتم دوست دارم بازیگر شوم، امین تارخ با دیدن من توصیه‌هایی را برای مقدمات بازیگر شدن مطرح کرد که یکی از آنها کم کردن وزن و از بین بردن لهجه بود. من تا پایان عمر بازیگری و زندگی‌ام را مدیون او هستم و همیشه قبل از شروع هر پلان نام او را می‌آورم و همیشه از او متشکرم که الفبای هنر و بازیگری را به من یاد داد.

 

تارخ آبروی بازیگری است

پرویز پورحسینی دیگر بازیگر حاضر در این مراسم بود که در ابتدای صحبت‌های خود با اشاره به اینکه امین تارخ آبروی بازیگری ایران است، گفت: افرادی مثل امین تارخ می‌توانند الگوی نسل بعدی بازیگری باشند. این افراد در دوره‌ای زندگی کرده‌اند که زمان زیادی برای تمرین و مطالعه و تحقیق داشته‌اند. امین تارخ باعث شد بازیگری نوین در سینمای ایران ایجاد شده و توسعه پیدا کند.

تجلیل و قدردانی کمترین کار برای اهالی فرهنگ است

محمود صلاحی رئیس سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران در ادامه این مراسم با اشاره به هدف از برگزاری چنین تقدیرهایی از هنرمندان گفت: این مراسم‌ها فرهنگ سازی تجلیل از پیشکسوت های هنر است. نقش‌هایی که امین تارخ تا به حال بازی کرده همگی همراه با وقار و ابهت خاص خودش است مثل نقش شوذب در سریال «معصومیت از دست رفته».
وی در سخنان خود تاکید کرد: کمترین کاری که سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران می‌تواند در قبال اهالی هنر انجام دهد، تجلیل از آنها به بهانه‌های مختلف است و چه بهانه‌ای بهتر از سالروز تولد. خوشحالم که در جشن زادروز پانزدهمین ماه شرکت می‌کنم و برای او طول عمر و درخشش همیشگی آرزومندم.
اکرم محمدی که در فیلم سینمایی «مادر» کاری از زنده یاد حاتمی با تارخ همبازی بود، با تبریک تولد به او گفت: امین تارخ ردپایی در سینمای ایران برجای گذاشته که به این دلیل از او تقدیر و تحسین ویژه‌ای دارم. ایشان برادر نازنین من در فیلم «مادر» بودند و باید بگویم غیر از بازیگری انسان فوق‌العاده‌ای هستند.

 این مراسم به من یادآوری می‌کند در لحظه زندگی کنم

امین تارخ آخرین سخنران این مراسم بود. وی با تشکر از حاضران گفت: بزرگ‌ترین توقعی که اهالی هنر از مردم و مسئولان دارند گفتن یک خسته نباشید است که ممکن است این امر به شکل بزرگداشت برگزار شود. برای من اما همین اندازه که به فکر اهالی هنر هستید بسیار ارزشمند است و من نیز به سهم خودم از مسئولان تشکر می کنم.
تارخ اضافه کرد: زمانی که شخصی به میان‌سالی میرسد اساساً با گذشته خود زیاد زندگی می‌کند و یا با آینده خود زیاد درگیر می‌شود و همین‌ها باعث می‌شود تا در لحظه زندگی کردن را از یاد ببرد اما برگزاری چنین مراسمی می‌تواند این موضوع را برای ما تداعی کند که زندگی ۲ سؤال و ۲ معما بین تولد و مرگ است. باور کنید در شروع میان‌سالی تنها چیزی که می‌تواند این موضوع  که انسان در لحظه زندگی می‌کند را به او یادآوری کند برگزاری چنین مراسمی است. بزرگترین هدیه‌ای که من از این سالن با خود می‌برم این است که تعداد بسیاری از افراد برای شادمانی من زحمات بسیاری کشیده‌اند و باید یاد بگیرم که در لحظه زندگی کنم. در ادامه کیک تولد ۶۳ سالگی امین تارخ با حضور خواهر و خواهرزاده‌هایش، هنرمندان حاضر در نشست و هواداران و طرفداران این هنرمند بریده شد.
امین تارخ از بازیگران مطرح سینمای ایران است که با ایفای نقش‌های متعدد در تئاترها، فیلم‌ها و سریال‌های تلویزیونی در زمره بازیگران طراز اول و صاحب‌سبک به محبوبیت زیادی رسیده است. این هنرمند صاحب‌نام اولین مدرسه بازیگری با عنوان کارگاه آزاد بازیگری را در سال ۱۳۷۳ در تهران تأسیس کرد که امروزه  یکی از مؤسسات مهم و تاثیرگذار آموزش بازیگری سینما در ایران محسوب می شود. در سال ۱۳۷۹ این مؤسسه اقدام به برقراری ارتباط با سایر مدارس بین‌المللی آموزش بازیگری کرد و امین تارخ به مرکز فیلیندرز درامای استرالیای جنوبی دعوت شد و چند سال در این دانشگاه تدریس کرد.پانزدهمین تولد ماه با حضور هنرمندان متعدد و استقبال علاقه‌مندان  و دوست‌داران استاد امین تارخ همراه بود.

چهاردهمین نشست صمیمی تولد ماه به مناسبت زادروز استاد داريوش ارجمند

چهاردهمین نشست صمیمانه هنرمندان با عنوان «تولد ماه» به جشن زادروز استاد داریوش ارجمند اختصاص داشت. این جشن با حضور چهره‌های صاحب نام تئاتر، سینما و تلویزیون عصر روز سه‌شنبه پنجم مرداد ۹۵ برگزار شد. هنرمندانی چون محمود عزیزی، جهانگیر الماسی، رضا رویگری، داریوش اسدزاده، حسین محجوبی در کنار خانواده داریوش ارجمند و جمعی از هنردوستان در این مراسم حاضر بودند.

خانواده ارجمند خانوادهای فرهنگی و هنری است

شهرام کرمی، مدیر هنرهای نمایشی ضمن خیرمقدم به میهمانان حاضر در سالن، به برگزاری ۱۴ مراسم برگزار شده قبلی اشاره نمود و گفت: یکی از وظایف مسئولان فرهنگی یک جامعه باید تجلیل و تکریم از هنرمندان باشد و معاونت هنری سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران نیز قریب به دو سال است که با این هدف به اجرای برنامه‌های متعدد پرداخته است.کرمی درباره داریوش ارجمند گفت: به قول اصغر همت، اگر داریوش ارجمند فقط در فیلم «ناخدا خورشید» بازی می‌کرد، تمام جامعه هنری موظف بودند از او قدردانی کنند. او کارهای متنوعی دارد اما این فیلم همیشه در سایر آثار او هم اثر داشته است.
او همچنین با یادی از مرحوم انوشیروان ارجمند به خانواده هنری ارجمند اشاره کرد و گفت: خانواده ارجمند خانواده‌ای فرهنگی و هنری است و کمتر چنین خانواده پرباری دیده می‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود و این نشان می‌دهد که یک خانواده چقدر می‌تواند در ظهور آدم‌های موثر در فرهنگ و هنر تاثیر داشته باشد.

او به مجموعه ادبیات کهن ایران اشراف زیادی دارد

محمود عزیزی، بازیگر تئاتر و تلویزیون نیز با اشاره به فیلم «ناخدا خورشید» گفت: کافی است شما به یک کارگردان بزرگ توجه کنید که آنقدر شعور بالایی دارد که برای فیلم ناخدا خورشید داریوش ارجمند را انتخاب می‌کند و همراه با او موجب ارتقای سینمای ایران می‌شود و این فیلم را هم در صدر تاریخ سینمای ایران ماندگار می‌کند.
وی به دانش ادبی داریوش ارجمند نیز اشاره کرد و گفت: او به مجموعه ادبیات کهن ایران اشراف زیادی دارد و زمانی که از فردوسی حرف می‌زنیم، او هیجان زده می‌شود چون خودش زیر‌ و‌ بم این شاهکار ادبی را بیرون کشیده است اما کمتر به این توانایی او توجه می‌شود. در ادامه مراسم داریوش اسدزاده، هنرمند پیشکسوت تئاتر، تلویزیون و سینما نیز با ابراز خوشحالی از حضور در این مراسم گفت: من نهایت احترام را برای داریوش ارجمند قائلم چون در عرصه هنر بازیگری هر کاری کرده، شاخص بوده است. افراد این چنینی انگشت شمارند و  من با ۷۳ سال سابقه حضور در عرصه هنر برای او سر تعظیم فرود می‌آورم.
جهانگیر الماسی دیگر بازیگری بود که درباره داریوش ارجمند اظهار کرد: برای بیان شخصیت جناب ارجمند واژه‌ها ناتوان هستند. من ایشان را از دیرباز و کودکی می‌شناسم و به عنوان یک الگو به ایشان نگاه می‌کردم. حتی این اواخر باید حضور و حرکت او را در صحنه تئاتر خانات می‌دیدیم تا بدانیم یک بازیگر چقدر می‌تواند توانمند باشد. الماسی با اشاره به همکاری خود با داریوش ارجمند ادامه داد: من این افتخار را داشتم که در فیلم «هبوط» نقش مقابل او را بازی کنم و همیشه کار او را دیده و تحسین کرده‌ام.
حسین محجوبی، هنرمند نقاش نیز با تمجید از فعالیت‌های هنری و شخصیت داریوش ارجمند، او را ستایش کرد و گفت: در سن ۸۶ سالگی دوره‌های مختلف زندگی را دیده‌ام اما آنچه مسلم است این است که مردم این سرزمین عاشق هنر هستند. از نکته های جالب توجه این مراسم حضور «رضا رویگری» بازیگر نام آشنا سینما، تئاتر و تلویزیون بود. او که به علت کسالت چند سالی بود در مجامع عمومی حاضر نمی‌شد با حضور در این مراسم با استقبال بی نظیری از سوی مخاطبان مواجه شد و مردم یک دقیقه به احترام او ایستادند و او را تشویق کردند.

هنرمندان دوبار زاده می شوند

 آخرین سخنران این مراسم، استاد داریوش ارجمند بود. این بازیگر پیشکسوت با ابراز خوشحالی از این که در میان مردم است، گفت: خوشحالم که میان جمع هنردوستانم چون وقتی بین مردم هستم، احساس تنهایی‌ام از بین می‌رود.
وی ادامه داد: حرفه ما حرفه غریبی است چون ما به نگاه مردم محتاجیم در حالی که در مشاغل دیگر چنین نیست. در حرفه ما هستند کسانی که از روی شانه و با غرور به مردم نگاه می‌کنند؛ در حالی که اصلا خبری نیست. حرفه ما به نگاه مردم گره خورده و اگر یک بازیگر را نگاه نکنند، او دیگر وجود ندارد. ارجمند با اشاره به قدرناشناسی از هنرمندان برجسته گفت: به تجربه دریافته‌ام که هنرمندان در کشور دو بار زاده می شوند. یک بار روز تولدشان و یک بار وقتی که می‌میرند و تازه اسم‌شان و  عکس‌شان همه جا چاپ می‌شود و سینه چاک‌های زیادی پیدا می‌کنند.

او با بیان این که «ما متعهد به مردمیم چون از گذرگاه مردم وارد تاریخ می‌شویم»، اظهار کرد: امکان ندارد از سراپرده امیر یا وزیری بالا برویم و وارد تاریخ شویم. بلکه ما در میان توده مردم هستیم و از این راه به تاریخ می‌پیوندیم.

ارجمند همچنین از نبود فروتنی در میان هنرمندان جوان و نسل جدید و همچنین برخی ناهنجاری‌های اجتماعی و فرهنگی گلایه کرد و گفت: متأسفانه در این سرزمین متوجه چیزهایی شدم که همیشه مرا آزار می‌دهد. اینکه ما در همه چیز گرفتار فرم هستیم. البته فرم بد نیست اما فرم‌هایی که می‌بینیم خالی از محتواست؛ در حالی که فرهنگ ما محتوا محور است. مسأله دیگر زیاده‌طلبی است و این که هر که دارایی بیشتری دارد، محترم‌تر است در حالی که فرهنگ من می‌گوید «یکی مرد جنگی به از صد هزار». وی در پایان با آرزوی اینکه هنر اصلاح این ناهنجاری‌ها را داشته باشیم، گفت: با داغ و درفش نمی‌شود این مشکلات را حل کرد اما انسان بنده هنر است و معتقدم باید درهای جامعه باز شود تا هنرمند بتواند حرفش را بزند چون در این دنیای عجیب و غریب فقط هنر می‌تواند به کمک بیاید. در ادامه این مراسم کیک تولد ۷۲  سالگی این هنرمند با حضور همسرش فرشته یغمایی، پسرش امیریل ارجمند، عروسش یاسمینا باهر و دخترش یلدا ارجمند بریده شد.

سیزدهمین نشست صمیمی تولد ماه به مناسبت زادروز استاد کامبیز درمبخش

جشن ۷۴ سالگی استاد کامبیز درمبخش درمیان جمع کثیری از هنرمندان مطرح کشور ازجمله بهرام کلهرنیا، قباد شیوا، مسعود فروتن، مجید مظفری، عباس مشهدی‌زاده، احمد عربانی، بهمن عبدی، داوود شهیدی و با حضور محمود صلاحی رییس سازمان فرهنگی هنری و امیر عبدالحسینی معاون سازمان در موزه هنرهای دینی امام علی (ع) برگزار شد.

 

درمبخش یک افتخار بین‌المللی است

بهزاد شیشه‌گران از هنرمندان در حوزه نقاشی گفت: افتخار بزرگی است که تولد کامبیز را تبریک بگویم و برای ایشان آرزوی سلامتی کنم. وی با اشاره به این موضوع که درمبخش تنها افتخار ملی نیست بلکه در سطح بین‌المللی برای ما افتخار‌آفرین هستند، گفت: می‌خواهم به چند ویژگی وی اشاره کنم. کامبیز روحیه مردمی، انسانی، بدون کبر و غرور دارد و هنرمندی فروتن است. وقتی این ویژگی‌ها را می‌بینم به بزرگی ایشان بیشتر پی می‌برم.

 

طنزهای درمبخش عمیق است

جواد بختیاری از جامعه خوشنویسان گفت: این جلسه رعناست. رعنا به این دلیل که از هنرمندان نخبه تجلیل می شود و بانی‌های نازنینی دارد. تبریک می‌گویم به کسانی که بانی این جلسات هستند. وی در پایان گفت: در بچگی اسم چند نفر از کاریکاتوریست‌ها همیشه در ذهنم بوده است. یکی از آنها کامبیز درمبخش است. طنزهای او همیشه عمیق بوده است.

 

کامبیز کافه‌نشین

علی فرامرزی سخنان خود را به تعریف کردن یک خاطره محدود کرد. وی گفت: در سال‌های ۶۶ و ۵۶ افتخار داشتیم در هفته چند روزی در یک هتل در چهارراه ولیعصر، وعده ناهار را در خدمت کامبیز باشیم. آن زمان من جوانی بودم و ایشان چهره‌ای شناخته شده. علی فرامرزی افزود: اگر بخواهم صفتی به کامبیز بدهم، می‌گویم: کامبیز کافه نشین. او در طول روز زمان زیادی را در کافه‌های مختلف می‌گذراند و برای من همیشه سؤال بوده است که پس چگونه انقدر پرکار است؟ اما راز این ماجرا این بود که کامبیز درمبخش در حین صحبت با ما طرح می‌کشید و همیشه هم با خود‌نویس طرح می‌کشید. حتی وقتی کاغذ تمام می‌کرد، دستمال‌های روی میز را بر‌می‌داشت و روی آنها طراحی می‌کرد. پیشخدمت آن هتل با روحیات کامبیز آشنا شده بود و وقتی بسته دستمال‌های کاغذی تمام می شد، دوباره برایش یک بسته دیگر می‌آورد. یک روز پرسیدم با این همه طرح چه کار میکنی: درمبخش جواب داد: وقتی به خانه می‌روم از بین آنها انتخاب می‌کنم و حاصل آن می‌شود چیزی که شما می‌بینید.
بهرام کلهر نیا، احمد عربانی، بهمن عبدی و… از هنرمندان حاضر در مراسم بودند که هرکدام خاطره‌ای از استاد درمبخش نقل کردند.

 

تولد ماه بهانه‌ای برای دیدار هنرمندان

محمود صلاحی ضمن خیر مقدم به میهمانان و هنرمندان حاضر در مراسم، از برگزاری برنامه تولد ماه اظهار خوشحالی کرد و گفت: اگر یک برنامه برگزار کنیم با جمعیتی بیشتر و با حضور هنرمندان بیشتر شاید تنها گوشه‌ای از فعالیت‌های ۵۰ ساله کامبیز درمبخش بیان شود. وی افزود: هدف از برگزاری این مراسم دیدار با هنرمندان و خانواده آنها از نزدیک است و تولد به این معنا نیست شاهد یک سال بزرگتر شدن یک هنرمند باشیم بلکه می‌خواهیم شاهد یک سال تولید هنر بیشتر از او باشیم. صلاحی در پایان صحبت‌های خودگفت: خاطرات کامبیز درمبخش و همسر ایشان و دورانی را که در آلمان سپری کرده‌اند، می‌تواند یک کتاب شود. اگر این خاطرات ثبت شود سازمان آن را منتشر خواهد کرد.
در میان مهمانان هنرمندانی حضور داشتند که هر کدام خاطره‌ای با کامبیز درمبخش داشتند. عده‌ای از خاطرات مشترک خود با استاد درمبخش گفتند و عده‌ای او را از نظر کار حرفه‌ای مدح و ستایش کردند.

 

پرویز کلانتری یک تکه از پازل هنر ایرانی

در پایان مراسم  کامبیز درمبخش از همه حاضران در مراسم تشکر کرد و گفت: ۶۰ سال تمام است که کار می‌کنم. ۶۰ سال کوشش، زحمت و تلاش. شاید تنها ۵ سال آن به خوشی و تفریح گذشته است که آن هم این ۵ سال آخر بوده است. در این روز شاد نمی‌خواهم راجع به مشکلات حرف بزنم. می‌خواهم از همسر، دخترم و پسرم تشکر کنم که سال‌های سخت را با من تحمل کردند. وی از سازمان فرهنگی هنری به خاطر این برنامه پسندیده تشکر کرد و گفت: بعد از انقلاب توجه به هنرمندان نیز افزایش پیدا کرده است و دیده می‌شود برای آنها مراسم یاد بود و … گرفته می‌شود. درمبخش افزود: می‌خواهم از کسی یاد کنم که به تازگی جمع ما را ترک کرده؛ پرویز کلانتری یک تکه از پازل هنر ایرانی بودند که می‌خواهم برای شادی روحش فاتحه‌ای بخوانید و به احترام او یک دقیقه سکوت کنید. کامبیز درمبخش از خاطرات اولین فعالیت‌های خود در مجله سیاه و سفید گفت. از دورانی که به مدرسه می‌رفت همزمان برای مجله طرح می‌کشید. وی گفت: ۶ صبح بیدار می‌شدم طرح‌ها را می کشیدم به مجله می‌بردم و بعد به مدرسه می‌رفتم. در راه مجله هم مدام مرکب روی کاغذ را فوت می‌کردم اما باز هم خشک نمی‌شد و مدام باید می گفتم مواظب باشید دستهای‌تان جوهری نشود. وی افزود: من اصلاً از عددی که روی کیک است، ناراحت نیستم. چون کسی که درون من است و کارها را خلق می‌کند یک جوان ۱۸ ساله است که همیشه از او مراقبت می‌کنم.

در مبخش در پایان صحبت‌های خود گفت: آقای ممیز نقدی درباره من نوشته بودند که در یک قسمت آن گفته بودند: کامبیز کاری کرده است که هم دوست و هم دشمن برای او دست می‌زنند. من خوشحالم که از همه سطح اجتماعی کسانی هستند که من را دوست دارند. در پایان این مراسم کامبیز درمبخش شمع ۷۴ سالگی خود را با حضور هنرمندان خاموش کرد و کیک جشن زادروز خود را برید.

دوازدهمین نشست صمیمی تولد ماه به مناسبت زادروز استاد ايرج راد

دوازدهمین برنامه تولد ماه هم‌زمان با زاد روز تولد ۷۲ سالگی ایرج راد بازیگر نام‌آشنای تئاتر، سینما و تلویزیون در موزه هنرهای دینی امام علی(ع) برگزار شد. ایرج راد در ۷ اردیبهشت ۱۳۲۴ در تهران متولد شد. او دارای کارشناسی نمایش از دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران، کارشناسی ارشد کارگردانی تئاتر از دانشگاه کاردیف ولز و عنوان درجه یک هنری از شورای ارزشیابی هنرمندان کشور است.  شروع فعالیت ایرج راد از سالهای اول دبیرستان با اجراهایی برای کودکان در سال ۱۳۳۷ و گذراندن یک دوره فن بیان و تئاتر در کلاس مهین دیهیم در سال ۱۳۳۸ بوده است. آشنایی با شاهین سرکیسیان طی جلساتی و در ادامه فعالیت تئاتری در کتاب هفته، اولین اجرا نیمه حرفه‌ای سال ۱۳۴۲ به نام قرعه برای مرگ اثر واهه کاچا در تالار فرهنگ به کارگردانی کمال‌الدین شفیعی در شروع کارنامه هنری این هنرمند دیده می‌شود. ایرج راد در فروردین ۱۳۸۷ به عنوان مدیر عامل خانه تئاتر انتخاب شده است. او علاوه بر بازیگری، نویسندگی و اجرای چندین برنامه رادیویی و تلویزیونی را بر عهده داشته است و در دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران و دانشکده سینما تئاتر به تدریس بازیگری پرداخته است.

 اینکه عضوی از خانه تئاتر هستیم به لطف ایرج راد است

در ابتدای این مراسم شهرام کرمی مدیر هنرهای نمایشی ضمن خوش‌آمدگویی گفت: این جشن بهانه‌ای شد تا از یکی از استادان تئاتر تجلیل کنیم. شاید تا به اکنون فرصت نشده تا از حضور هنرمندانه این استاد تقدیر کنیم. کسی که در تمام این ۷۰ سال هنرمندانه و با عزت زندگی کرده و می‌کند. وی افزود: این روزها نمایش بازار عاشقان به کارگردانی هادی مرزبان و بازی ایرج راد روی صحنه است و باید حضور یک عاشق را روی صحنه تئاتر ببینید. ایرج راد با وجود اینکه شاید با توجه به ظرف زمان کمتر از ۱۰ دقیقه روی صحنه است، اما چنان حرفه‌ای و درخشان بازی می‌کند که مخاطب را در همان دقایق کوتاه به وجد می‌آورد.
کرمی اضافه کرد: آقای راد زمانی که در اوج کاری بود، زمانی که به عنوان یک ستاره روی صحنه و روی پرده سینما می‌درخشید، اوج گرفتن را کنار گذاشت و بیشتر زمان و انرژی خود را صرف کاری کرد کارستان. جمع کردن هنرمندان عرصه تئاتر به عنوان یک صنف متحد، شاید تا چندین سال قبل یک شوخی به نظر می‌رسید اما این اتفاق با درایت ایرج راد انجام شد و حالا همه ما عضوی از خانه تئاتر هستیم. تقدیر از ایرج راد، تشکر و قدردانی از تمام کسانی است که عاشقانه تئاتر را دوست دارند و برای اعتلای آن از هیچ تلاشی فروگذار نکرده‌اند. ایرج راد هم برای تأثیر شگرفی که بر هنر تئاتر داشت و هم به دلیل نقش‌های ماندگاری که روی صحنه برد تا همیشه در یاد ما می‌ماند.

 

سالها بعد می‌فهمید  چه گنجی از ایرج به یادگار مانده

اصغر همت بازیگر نام‌آشنای تئاتر و تلویزیون که از دوستان صمیمی ایرج راد است دیگر سخنران این مراسم بود. همت در ابتدا از راد به عنوان الگوی خود یاد کرد و گفت: سال‌ها پیش زمانی که من ۱۷ سال بیشتر نداشتم در شهر من شیراز نمایشی روی صحنه رفت که جوانی هنرمند نقش اصلی آن را بر عهده داشت. جوانی که آن روز جایگاهش اوج خواسته من شد و بهانه‌ای شد تا من به دنبال آرزوهایم بروم. آن جوان ایرج راد بود. وی اضافه کرد: تئاتر در تاریخ خود کمتر کسی چون ایرج راد به خود می‌بیند چه از نظر هنر و چه به لحاظ شخصیت. ایرج در روزگاری که صنف و کار صنفی اهمیتی برای کسی ندارد مصرانه ایستاد و خانه‌ای را بنا کرد که ما شاید امروز از ارزش واقعی آن بی‌خبر باشیم، اما سال‌ها بعد می‌فهمید که چه گنجی از ایرج برای آیندگان به یادگار مانده است.

 

لبخند ایرج را به دنیا نمیفروشم

اسماعیل خلج نمایشنامه‌نویس، کارگردان و بازیگر پیشکسوت تئاتر و سینما درباره ایرج راد گفت: من تفاوت سنی کمی با ایرج دارم و می‌توانم ادعا کنم که تمامی کارهای او را دیده‌ام و باز هم می‌توانم ادعا کنم که او را یکی از بهترین بازیگران تئاتر می‌دانم. وی افزود: راد عاشق تئاتر است. چرا که خرج کردن عمر و جوانی برای تئاتر به راستی که عشق می‌خواهد. من ایرج را بسیار دوست می‌دارم نه به خاطر هنرش و نه به خاطر شخصیت والایش، به خاطر لبخندی که به تاسی از همین هنر و شخصیت همیشه بر لب دارد. من لبخند ایرج را به دنیا نمی‌فروشم.

نمایشی را بدون حضور ایرج به صحنه نمیبرم

هادی مرزبان کارگردان و نویسنده هنر تئاتر نیز در این مراسم گفت: من از روز اول دانشگاه با ایرج بودم. ما با هم خاطرات مشترک فراوانی داریم از استادهای‌مان، از تقلب‌ها، تمرین‌ها، بی‌پولی ها و دغدغه‌های ریز و درشت روزگار جوانی. خوشحالم که ایرج در همه کارهایم حضور داشته است.  مرزبان تأکید کرد: من نمایشی را بدون حضور ایرج به صحنه نبرده‌ام. همیشه هر نمایشنامه‌ای را که بنا بوده روی صحنه ببریم اولین نکته برایم این بوده که ایرج کدام نقش را بازی کند.

آمادگی همکاری بیشتر با خانه تئاتر را داریم

محمود صلاحی رییس سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران در ابتدای سخنان خود گفت: تئاتر، مادر همه هنرهای نمایشی است، ما باید از هنرمندان متعالی تئاتر تقدیر کنیم تا جوانان ما به این هنر والا جلب و ترغیب شوند، چه برای اجرای نمایش و چه برای دیدن نمایش.
وی افزود: بسیاری از ناهنجاری‌ها را میتوان با تئاتر درمان کرد چرا که آنچه مخاطب بر صحنه تئاتر می‌بیند و آن تجربه‌ای که از تماشای یک تئاتر کسب می‌کند، می‌تواند او را بر ناهنجاری خود آگاه سازد. یکی از مهم‌ترین ابزارها برای فرهنگ‌سازی همین تئاتر و نمایش است.
صلاحی با تأکید بر اینکه سازمان فرهنگی هنری در رونق بخشیدن به هنر تئاتر تمام تلاش خود را می‌کند گفت: ما آمادگی همکاری چند جانبه با خانه تئاتر را داریم، ما از حضور هنرمندان به ویژه هنرمندان عرصه نمایش در مراکز فرهنگی هنری استقبال می‌کنیم و پیشنهادهای آنها برای هر چه بهتر شدن این تعاملات را با گوش جان می‌شنویم. وی ادامه داد: مردم ما باید هفته‌‌ای یک نمایش استاندارد ببینند، یک کتاب بخوانند و یک فیلم ببینند. این روزها با گسترش سالن‌های استاندارد سینمایی، اقبال مردم به تماشای فیلم بیشتر شده، همین امر سبب شد تا ما در باغ کتاب تهران که بزرگترین فروشگاه کتاب در دنیاست، ادبیات و تئاتر را به هم تلفیق کنیم و چهار سالن برای اجرای تئاتر در نظر بگیریم.
صلاحی در پایان گفت: استاد ایرج راد را همه می‌شناسند، حتی مردم کوچه و بازار اما از اندیشه او چند نفر مطلع‌اند؟ اما رنج و مشقتی که او در این سال‌ها پشت سر گذاشته تا امروز به عنوان یک چهره ماندگار در هنر نمایش از او یاد شود را چند نفر می‌دانند؟ امیدوارم روزی فرا برسد تا کتابی از زندگی‌نامه هنرمندان سرشناس کشور منتشر شود تا مردم این هنرمندان را عمیق‌تر بشناسند و الگوی خود قرار دهند.

 سازمان فرهنگی هنری راهگشای هنرمندان جوان

ایرج راد با سپاس از مسئولان برگزاری این مراسم گفت: سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران می‌تواند از جوانب متفاوتی به اعتلای هنر تئاتر کمک کند. امروزه بسیاری از هنرمندان جوان ما محلی برای تمرین و اجرای آثارشان ندارند و یا قبل‌تر از آن با وجود داشتن ایده‌های متفاوت امکاناتی برای تشکیل گروه‌های هنری را در اختیار ندارند، سازمان فرهنگی هنری به واسطه وجود بخش‌های مختلف در جای‌جای شهر تهران می‌تواند گام مؤثری در تشکیل گروه‌های تئاتری و اجرای آثار فاخر وابسته به مأموریت خود داشته باشد. این هنرمند نام‌آور عرصه تئاتر اضافه کرد: همیاری سازمان فرهنگی هنری به این نقطه ختم نمی‌شود و این نهاد فرهنگی می‌تواند با تبلیغ آثار فرهنگی در بیلبوردهایی که در اختیار دارد، کمک شایان توجهی به هنر، به ویژه به هنر تئاتر داشته باشد. ما روزها است که نمایش «بازار عاشقان» را روی صحنه داریم اما به این دلیل که حتی یک بیلبورد در سطح شهر نداریم، حتی ۱۰ درصد مردم پایتخت هم از وجود این نمایش با خبر نیستند. وی افزود: هر آدمی می‌تواند یک بار زندگی را تجربه کند اما ما بازیگران با هر نقشی زندگی را به نوعی دیگر تجربه می‌کنیم. خوشحالم که در این ۷۰ سال که از زندگی حقیقی‌ام می‌گذرد بیش از ۷۰ بار تجربه زندگی کردن را پشت سر نهاده‌ام و این برایم خیلی ارزشمند است. در پایان این مراسم ایرج راد شمع ۷۱ سالگی خود را با حضور لوریس چکناواریان خاموش کرد و کیک جشن زادروز خود را برید. هدایایی هم به رسم یادبود به ایرج راد تقدیم شد.

يازدهمین نشست صمیمی تولد ماه به مناسبت زادروز استاد لوريس چکناوريان

یازدهمین مراسم تولد ماه به تولد ۷۸ سالگی لوریس چکناواریان اختصاص داشت که یکشنبه ۱۹ مهر ۹۴ با حضور محمود صلاحی رئیس، امیر عبدالحسینی معاون هنری؛ بابک ربوخه مدیر امور موسیقی و سرود سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران؛ جواد بختیاری رئیس انجمن خوشنویسان ایران و هنرمندان برجسته کشور از جمله فخرالدین فخرالدینی، مصطفی کمال پورتراب، علی رستمیان و… در موزه هنرهای امام علی(ع) برگزار شد.

محبوبیت چکناوریان کم از رئیس جمهور ارمنستان نیست

محمود صلاحی رئیس سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران با ابراز خوشحالی از برپایی مراسم تولد ماه گفت: چکناواریان در این سن و سال، احســـاس می‌کند که جوانی ۲۰ ساله است. این حس جوانـی بسیار ارزشمند است و هنر مهمی به حساب می‌آید. دوستی در جمع کارکنان وزارت خارجه می‌گفت ارزش و محبوبیت او در ارمنستان کم از رئیس جمهور ارمنستان نیست. تا جایی که اگر چکناواریان از یک کاندیدا در ارمنستان حمایت کند، حتما او رای می‌آورد.  وی افزود: آقای چکناواریان عاشق ایران و مردم جهان است. کسی که بخواهد در حرفه‌ای جلو برود، باید به آن عشق و علاقه داشته باشد. هنر یک قالب است و فرهنگ مظروف آن است. حافظ ماندگار است ولی چگونه ماندگارتر میشود؟ وقتی که استاد امیرخانی آن را بنویسد یا کسی با صدای خوش آن را بخواند. هرچه هنر قوی‌تر باشد، در صحنه پایدارتر می‌ماند.
صلاحی ضمن ابراز نگرانی از وضعیت هنر در میان جوانان گفت: ما باید قدر هنرمندان را بدانیم تا جوان‌ها نیز به دنبال هنر بروند. من نگران نسل فعلی هستم. زیرا در وقت فراغتشان به هیچ هنری از جمله نقاشی، خطاطی و… نمی‌پردازند. وی با اشاره به علاقه خاصی که به هنرمندان و جایگاه آنان دارد، گفت: من در این ۶ ماهی که رئیس سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران بودم، حدود ۱۰۰ جلسه با هنرمندان داشتم. روزهای چهارشنبه وقت من کامل در اختیار هنرمندان است و در زمان‌های دیگر با وجود مشغله‌های فراوان در مراسم‌های تولد ماه و دیدار با هنرمندان حاضر شده‌ام. با وجود این، ما فقط از ۳۰ درصد امکانات خود در این راه استفاده کرده‌ایم و هنوز‌۷۰ درصد باقی مانده است. من به معاون هنری سفارش می‌کنم که دامنه این کارها را افزایش دهد. امیدوارم خدا به همه مردم جهان عزت، سعادت، صلح و دوستی عطا کند و امیدوارم هنر در سراسر گیتی سرافراز و سربلند باشد. صلاحی در پایان سخنان خود از امیر عبدالحسینی، معاون هنری سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران خواست تا هم تجدید نظری در قانون سن بالای ۶۰ سال هنرمندان برای برپایی تولد ماه داشته باشد و این سن کمتر شود و هم برای جوانان هنرمند کشور نیز چنین مراسمی برگزار کند.

بابک ربوخه، مدیر موسیقی و سرود سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، دیگر سخنران این نشست بود که گفت: تولد استاد لوریس چکناواریان، یازدهمین تولد ماه است که برگزار می‌شود و هدف آن است که دور هم جمع شویم و بگوییم: استادان بزرگ این مرز و بوم، ما برای هنر و فعالیت‌های شما ارزش و اهمیت زیادی قائل هستیم.

کارم را جدی بگیرید نه خودم را

لوریس چکناواریان ضمن ابراز خوشحالی از برپایی این مراسم گفت: من بچه هستم و هیچ وقت دلم نمی‌خواهد که بزرگ شوم. من خودم را جدی نمی‌گیرم، بلکه کارم را جدی می‌گیرم. اگر کارم جدی باشد، باقی می‌ماند. شما هم کار من را جدی بگیرید. وی با اشاره به علاقه‌اش به ایران گفت: بزرگی ایران در این بوده است که همه فرهنگ‌ها در آن جمع شده‌اند. زمانی پدر و مادر من برای فرار از قتل ارامنه، به مملکت اصلی خود یعنی ایران پناه آوردند. من چقدر خوشحالم که ایرانی هستم. خوشحالم که آن زمان پدر و مادرم به ایران فرار کردند و من در این سرزمین به دنیا آمدم. من خودم را در جایی جز ایران نمی‌توانم ببینم. مردم ایران با فرهنگ‌های مختلف، ادبیات و موسیقی را به بالاترین سطح رسانده‌اند. وی افزود: من از بچگی عاشق فرهنگ ایران بودم. از بچگی عاشق صدای شیرخدا بودم که از رادیو پخش می شد. صدای شیرخدا بود که من را به زورخانه برد. و از همان جا با رستم و سهراب آشنا شدم. من اساس موسیقی‌ام را بر سه موسیقی زورخانه، ایام محرم و کلیسای ارامنه گذاشته‌ام. فخرالدین فخرالدینی، پدر عکاسی پرتره ایرانی نیز با حضور در این مراسم گفت: از صمیم قلب آرزو دارم که ۱۰۰ سالگی لوریس عزیز را ببینم. لوریس علاوه بر اینکه انسان بزرگی است، نقاش بزرگی هم به حساب می‌آید. امیدوارم همیشه با آن خنده زیبایی که دارد، پابرجا باشد.

 

لوریس در ۱۵ سالگی ارکستر رهبری کرد

مصطفی کمال پورتراب، استاد پیشکسوت و مدرس تئوری موسیقی نیز گفت: برای من مایه افتخار است که در تولد یکی از بزرگان موسیقی مملکت که حدود ۶۶ یا ۶۷ سال است که او را می‌شناسم، حاضر شوم. من سال ۱۳۲۴ مدرس موسیقی شدم و لوریس یکی از شاگردان برجسته‌ام بود. او در سن ۱۵ سالگی یک ارکستر را رهبری کرد و تا پیش از آن، هیچ‌گاه چنین اتفاقی در ایران رخ نداده بود. من افتخار می‌کنم با کسی کار می‌کنم که مایه افتخار این کشور شد.
وی در پایان گفت: من از سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران نیز تشکر می‌کنم که پیشقدم شده است تا برای هنرمندان برجسته کشور مراسم تولد بگیرد. امیدوارم این سازمان در جلسات آینده، هنرمندان دیگری را نیز برای حضور در این برنامه در نظر بگیرند. در این مراسم، علی رستمیان به آوازخوانی در دستگاه همایون پرداخت. در پایان یازدهمین مراسم تولد ماه، لوریس چکناواریان شمع تولد ۷۸ سالگی خود را خاموش کرد.

دهمین نشست صمیمی تولد ماه به مناسبت زادروز استاد پرويز پور حسینی

دهمین برنامه “تولد ماه”‌به مناسبت بزرگداشت پرویز پورحسینی بازیگر پیشکسوت تئاتر، سینما و تلویزیون و با حضور چهره‌هایی چون محمود صلاحی رئیس سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، امیرعبدالحسینی معاون  هنری، رضا بابک، داریوش مودبیان، اسماعیل خلج، شهرام کرمی، کاظم هژیرآزاد، قباد شیوا، سهیلا نجم، حسین محجوبی و… در موزه هنرهای دینی امام علی(ع) برگزار شد.

تئاتر در حسرت بازگشت پرویز پورحسینی است

شهرام کرمی مدیر امور نمایشی سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران اولین سخنران این مراسم بود. وی در خصوص برگزاری دهمین نشست صمیمانه “تولد ماه” گفت: این مراسم فرصتی است برای ما تا بتوانیم از چهره‌های شاخص هنری که برای اعتلای هنر این کشور تلاش کرده‌اند تقدیر کنیم. کسانی که برای ما فرصتی ایجاد کرده‌اند تا بهتر زندگی کنیم.
وی افزود: پرویز پورحسینی از چهره‌های با سابقه‌ای است که نسل‌های متفاوتی از مردم با او خاطره دارند. او هنرمندی با شخصیت و بین‌المللی است. او با چهره هایی چون حمید سمندریان، علی رفیعی و بهرام بیضایی و چهره‌های بین‌المللی چون پیتر بوروک همکاری کرده است. جامعه تئاتر این روزها در حسرت آن است که استادانی چون پرویز پورحسینی دوباره روی صحنه تئاتر  بازگردند. وی در پایان سخنان خود از پیام تبریک تلفنی رضا کیانیان، مرضیه برومند و آتیلا پسیانی به پرویز پورحسینی خبر داد.

پورحسینی آبروی جامعه تئاتر است

رضا بابک بازیگر پیشکسوت سینما و تئاتر درباره آشنایی خود با پورحسینی گفت: من از دوران دانشجویی با پرویز پورحسینی همکلاس بودم و این افتخار بزرگی برای من است که از همان دوران او را به عنوان یک استاد در کنار خودم می‌دیدم.
بابک اضافه کرد: در این آشفته بازاری که رفتارهای بازیگری آبروی خود را از دست داده است، پرویز پورحسینی با رفتار حرفه‌ای خود، تبدیل به آبروی جامعه تئاتر کشور شده است. وی در پایان گفت: مطمئنم که پورحسینی تا همیشه همین‌قدر شریف باقی می‌ماند و امیدوارم که جای خالی‌اش را در تئاتر پرکند.

بازی پورحسینی کلاس درس است

اسماعیل خلج بازیگر و نمایشنامه‌نویس کشورمان گفت: دیدن بازی پورحسینی نه تنها لذت‌بخش بلکه بسیار آموزنده است. علاقه‌مندان به هنر بازیگری می‌توانند به بازی او مثل کلاس درس نگاه کنند.

 

پورحسینی خوشبوترین گل باغ تئاتر کشور است

داریوش مودبیان بازیگر و کارگردان تئاتر در ادامه این مراسم با تبریک زادروز پرویز پورحسینی گفت: سرآغاز آشنایی من با پورحسینی کلاس‌های مرحوم حمید سمندریان بود که در آن روزها کارهای بسیاری را از او دیدم و نکات مهمی را از او یاد گرفتم.
مودبیان افزود: مرحوم سمندریان باغبان تئاتر ایران و پرویز پورحسینی خوشبوترین گل این باغ است. مرحوم سمندریان همواره به ما هنرجویان در ارتباط با پورحسینی می‌گفت که او یکی از آیندگان تئاتر ایران است. چرا که حتی در ایفای نقش‌های کوتاه نیز با تمام توان حاضر می‌شود؛ او پورحسینی را یکی از بزرگان آینده تئاتر می‌دانست و همانطور که می بینید پیش‌بینی او درست از آب درآمد.

 

پورحسینی الگوی من بود

کاظم هژیرآزاد هنرمند باسابقه تئاتر کشور گفت: برای من در کنار تمامی درس‌هایی که در عرصه نمایش از پرویز پورحسینی فراگرفتم، فعالیت‌های خستگی‌ناپذیر او در عرصه صنفی سینما و تئاتر الگو بوده است. پورحسینی یکی از بنیانگذاران خانه سینما بود که برای راه‌اندازی این نهاد تلاش فراوانی کرد و در همه دوره‌های پرفراز و نشیب آن در کنار این نهاد ماند. البته او در کنار این فعالیت‌ها، در تاسیس خانه تئاتر نیز نقش مهمی داشت.
هژیرآزاد در پایان گفت: از ایشان خواهش می‌کنم که یک بار دیگر به عرصه تئاتر باز گردند و باز هم از فعالیت‌های صنفی تئاتر حمایت کنند.

 

پورحسینی به اخلاق توجه دارد

سهیلا نجم مدرس هنرهای نمایشی در ادامه این مراسم گفت: من هم همانند آقای رضا بابک معتقدم پرویز پورحسینی آبروی جامعه تئاتر است که اگر او نبود، به یقین تئاتر کشور ما کامل نبود.
این استاد دانشگاه افزود: در تمامی این سال‌ها پورحسینی را یک چهره حرفه‌ای دیدم که همواره از اخلاق حرفه‌ای برخوردار بوده است و برخلاف بسیاری از بازیگران که فکر می‌کنند اقتضای آرتیست بودن انجام کارهای غیراخلاقی است، سعی کرده تا از حواشی دوری کند.

 

کثرت هنرمندان نباید مانع تقدیر از آنها شود

محمود صلاحی رئیس سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران نیز در سخنان کوتاهی گفت: در کشور ما هنرمندان بسیاری حضور دارند که متاسفانه نتوانستیم آنها را به مخاطبان معرفی کنیم. هرچند که آنها با آثار خود، می‌توانند به مخاطبان معرفی شوند ولی این نباید مانع انجام وظیفه ما در معرفی آنها شود.
وی افزود: ما هنرمندان بزرگی در تمام عرصه‌های هنر داریم و کثرت این هنرمندان در شاخه‌های مختلف نباید مانع تقدیر از آنها شود.

برگزاری چنین مراسمی احترام به هنر و حرفه بازیگری است

پرویز پورحسینی آخرین سخنران این مراسم بود که با تقدیر از برگزارکنندگان برنامه تولد ماه گفت: برگزاری چنین مراسمی احترام به هنر و حرفه بازیگری است.
وی افزود: جای خالی استادم حمید سمندریان را در این مراسم احساس می‌کنم، کسی که باعث شد تا من در این عرصه بمانم و با حمایت و انرژی مثبت خود همواره از من پشتیبانی کرد.
پورحسینی درباره بازگشت دوباره به تئاتر گفت: هرچند بسیاری از دوستان از من انتظار دارند که دوباره به عرصه تئاتر برگردم ولی من تمایل دارم که حضور در یک نقش برای من یک نوع آموزش نیز باشد.
پورحسینی اضافه کرد: مدتی پیش یکی از کارگردانان جوان تئاتر به سراغ من آمد و گفت که در نمایش من بازی کنید ولی من در پاسخ به او گفتم که برای حضور در این نمایش باید احساس کنم نقشم چیزی را به من اضافه می‌کند؛ پس هر نقشی را بازی نخواهم کرد.

این بازیگر با سابقه سینما و تئاتر با اشاره به اوضاع نابسامان این روزهای تئاتر کشور گفت: در این دوره به هیچ وجه از تئاتر حمایت نمی‌شود و فعالان تئاتر باید از جیب خود برای ادامه حیات این هنر خرج کنند. وی در پایان افزود: سینمای نوین ما مدیون تئاتر است و نباید فراموش کرد که پیشرفت تئاتر باعث پیشرفت عرصه‌های دیگر نمایشی خواهد شد.

پخش کلیپی از کارهای قدیمی پرویز پورحسینی همراه با گفت‌وگویی از هما روستا بازیگر شناخته شده و سرشناس تئاتر، سینما و تلویزیون از دیگر بخش‌های این مراسم بود.
پس از بریدن کیک تولد ۷۵ سالگی پرویز پورحسینی با حضور اعضای خانواده‌اش، محمود صلاحی، امیر عبدالحسینی، قباد شیوا و حسین محجوبی هدیه سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران را به مناسبت زادروز استاد پرویز پورحسینی به او تقدیم کردند.

نهمین نشست صمیمی تولد ماه به مناسبت زادروز استاد داوود فتحعلی بیگی

میهمانان نهمین ويژه‌برنامه «تولد ماه» كه به بزرگداشت استاد داوود فتحعلي‌بيگي اختصاص داشت، از ویژگی‌های اخلاقی و حرفه‌ای هنرمندی سخن گفتند که سال‌های عمر خود را به هنر آیینی و سنتی ایران پیوند زده است.

ويژه برنامه «تولد ماه» به مناسبت بزرگداشت استاد داوود فتحعلي‌بيگي، همزمان با سالروز تولد او، شامگاه يكشنبه ۱۰ خرداد ۹۴ در موزه هنرهاي ديني امام علي(ع) با حضور جمعي از هنرمندان و پيشكسوتان تئاتر آييني و تعزيه از جمله بهزاد فراهاني، جواد انصافي، اسماعيل خلج و مريم معترف برگزار شد.

مهدي شفيعي مدیر کل هنرهای نمایشی وزارت فرهنگ و ارشاد يكي از سخنرانان اين بزرگداشت بود كه درباره فتحعلي‌بيگي گفت: اين هنرمند هيچ‌گاه در مباحث هنري از خود سخن نمي‌گويد و هميشه نگران وضعيت تئاتر كشور است. جامعه تئاتر ما به يك الگو نياز دارد و فتحعلي‌بيگي الگوي مناسبي در اين حوزه است. از طرفي، ما امروز به عياران فرهنگي نياز داريم و استاد فتحعلي‌بيگي يك عيار در حوزه فرهنگ است.

بهزاد فراهاني بازیگر مطرح تئاتر، سینما و تلویزیون ديگر سخنران اين برنامه بود كه درباره وضعيت هنرهاي ملي در ايران گفت:‌ ما مردماني هستيم كه عاشقانگي را بهتر از ديگر ملل مي‌شناسيم. هنر ملي ايران هيچ‌گاه به اندازه كافي مورد اهميت و توجه قرار نگرفته است. تئاتر ملي در كشوري مثل فرانسه نه تنها تلنگري نخورده، بلكه بسيار رشد كرده است. در كشور ما، چه بخش آييني (مثل تعزيه)، و چه بخش غنايي (مثل تخت حوضي) هميشه مورد تهاجم بوده است. كسي كه پرچمداري اين پديده را بعد از انقلاب به دوش كشيد و هيچ‌گاه از زخم روي دوش خود گله نكرد، داوود فتحعلي‌بيگي است.
فراهاني سخنان خود را با آرزوي آنكه خوشه‌چيني دوستان در حوزه تئاتر از غرب دنياي امروز به پايان رسد و هنر ملي رشد كند، به پايان رساند. دكتر محمدحسین ناصربخت، نويسنده و كارگردان هم در سخنان خود گفت: من از اواخر دهه ۶۰ كارم را با استاد فتحعلي بيگي آغاز كردم و ايشان در زمينه نقالي و… مطالب زيادي به من آموختند. آنچه در تئاتر ما غايب است، روح عدالت‌جويي و جسارت و سخت كار كردن در زمينه‌هايي است كه به آن‌ها ايمان داريم.

جواد انصافي كه بازي او در نقش عبدلي در ذهن‌ها مانده، مهمان برنامه تولد ماه بود كه درباره فتحعلي‌بيگي گفت: اين مرد آنقدر مقاوم است و صبر و شكيبايي دارد كه حتي به چشم خود ديدم كه در زمان تبعيدش نيز به كار خود ادامه مي‌داد.

در پایان نوبت به خود فتحعلي‌بيگي رسید كه ضمن اشاره به خاطرات تبعيد خود گفت: هميشه فرهنگ و هنر را عشق نگه داشته است نه دولت‌ها. اين برنامه بخش‌هاي متنوع ديگري هم داشت؛ از جمله دو اجراي سياه‌بازي از داوود داداشي و علي فتحعلي، تك‌نوازي کمانچه و همچنين پخش نماهنگی كه در آن استاد علي نصيريان، بهروز غريب‌پور و دكترحميدرضا اردلان درباره توانايي‌ها و جايگاه هنري فتحعلي‌بيگي سخن گفته بودند.
داوود فتحعلي بيگي متولد سال ١٣٢٩ در زنجان است. او فارغ ‌التحصيل مقطع كارشناسي نمايش از دانشكده هنرهاي زيباي دانشگاه تهران بوده و در زمينه‌هاي‌كارگرداني، ‌بازيگري، ‌نويسندگي و پژوهشگري فعاليت داشته و مدرس دانشگاه نيزاست.
فتحعلي بيگي از جمله فعالان عرصه هنرهاي نمايشي است و تاکنون در بیش از ۳۰ نمایش به عنوان بازیگر، نویسنده وکارگردان حضور داشته و در سال ١٣٨٠ موفق به دريافت مدرك درجه يك هنري (معادل دكتري)‌ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي شده است.

اینجا شهر دیگری است، یک خانواده محترم، آلزایمر (فیلم)، سیب و سلما، خاطره (فیلم)، کتاب قانون، زیستن، سگ کشی، آری چنین بود و … بخشی از آثار این هنرمند عرصه هنرهای نمایشی است.
تدریس در موسسات و دانشگاههای هنری، انتشار کتب و مقالات متعدد و حضور در شورای انتخاب و داوری در جشنواره‌های متعدد بخشی دیگر از فعالیت‌های استاد داود فتحعلی بیگی است.

هشتمین نشست صمیمی تولد ماه به مناسبت زادروز استاد علی نصیريان

مراسم تجلیل و جشن تولد ۸۰ سالگی علی نصیریان چهره پیشکسوت و ماندگار تئا‌تر و سینمای ایران در هشتمین نشست «تولد ماه» چهارشنبه بهمن ۹۳ با تجلیل از مقام هنری این استاد برجسته با حضور امیرعبدالحسینی معاون هنری سازمان فرهنگی هنری و گروهی از هنرمندان از جمله ایرج راد، فرهاد آییش، قباد شیوا، هوشنگ مرادی کرمانی و شکرخدا گودرزی در موزه هنرهای دینی امام علی(ع) برگزار شد. هنرمندان دیگری نیز مانند عزت‌الله انتظامی، چنگیز وثوقی،‌ شهلا ریاحی،‌ ملکه رنجبر و قلی‌پور از طریق تلفن، تولد نصیریان را تبریک گفتند.

علی نصیریان در این مراسم با قدردانی از کسانی که در این مدت وی را در موفقیت‌هایش یاری کرده‌اند، گفت: اول از لطف خداوند و بعد از لطف همه همراهان و یاران خودم در این ۸۰ سال بی‌نهایت سپاسگزارم و من با بودن شما خیلی خوشبختم.
نصیریان با تشکر از برگزاری این برنامه به همت شهرداری تهران، افزود: آنچه در زندگی‌ام انجام داده‌ام، برای دل خودم بود و هیچ منتی بر سر کسی ندارم. نه استادم و نه به کسی چیزی یاد داده‌ام. آنچه انجام داده‌ام، با قصد و آگاهی نبود، بلکه کاملا ناخودآگاه بود. اگر انسان کاری را با قصد انجام دهد، دیگر به ریا تبدیل می‌شود.
وی با بیان اینکه همیشه سعی کردم همان شخصیتی باشم که خودم می خواهم افزود: عاشق تئاتر هستم و به آن عشق می‌ورزم و سعی کردم برای موفقیت تئاتر کشور از هیچ کوششی دریغ نکنم. وی با بیان اینکه باید ارزش‌ها و حرمت‌ها در جامعه حفظ شود افزود: یک هزار و ۱۰۰ سال پیش فردوسی پارسی زبان باعث شد فارسی، زبان فارسی بماند و باید برای فردوسی و همه کسانی که فرهنگ کشور را حفظ کردند حرمت و ارزش قائل شد.

موفقیت تئاتر کشور مدیون نصیریان است

فرهاد آئیش بازیگر تئاتر و سینما هم در این مراسم با بیان این که تماشاخانه سنگلج تهران برای بسیاری از هنرمندان خاطره‌انگیز است، گفت: دلیل این خاطره‌انگیزی این است که استاد نصیریان سال‌ها در این تماشاخانه به بازیگری مشغول بود؛ نصیریان عاشق تئاتر است و این حس مسئولیت‌پذیری وی، تئاتر کشور را به موفقیت رسانده است.

از نصیریان منش و بیحاشیه بودن را آموختم

در ادامه ایرج راد بازیگر تئاتر و سینما و تلویزیون گفت: اولین آثار نمایشی که از ایران به خارج کشور عرضه شد نمایش استاد نصیریان با عنوان «بلبل سرگشته» بود. این اثر علی نصیریان به خارج کشور نشان داد که ایران در تئاتر هم حرفی برای گفتن دارد و مردم ایران به هنر نمایشی عشق می ورزند. راد با بیان اینکه علی نصیریان خدمات فراوانی در عرصه تئاتر و سینمای کشور ارائه کرده گفت: نمایشنامه‌نویسی و هنرنمایی بی‌نظیر وی را در این عرصه نام‌آور و ماندگار کرد و این هنرمند برجسته کشور از ارزش والا برخوردار است و یک الگو و شاخصه هنری و هنرشناسی این مملکت محسوب می‌شود که همیشه در هنر تاثیر‌گذار بوده و همیشه ماندگار خواهد بود. وی در پایان صحبتش اظهار امیدواری کرد که سایه علی نصیریان همیشه بر سر هنر و هنرمندان مستدام باشد و گفت: همواره از نصیریان منش و بی‌حاشیه بودن را آموختم و این رفتار از او اسطوره ساخته و واقعیت هم همین است، شما اسطوره هستید.

نصیریان از من حمایت کرد

همچنین در این برنامه، هوشنگ مرادی کرمانی، که در سال‌های جوانی‌اش در نمایشی از علی نصیریان بازی کرده است‌، درسخنانی گفت: هر هنرمند، دو شخصیت انسانی و هنری دارد‌. سال ۱۳۴۳ که به‌تنهایی از کرمان به تهران آمده بود‌م؛ تنها و بی‌پول بودم و فقط به عشق به تئاتر آمده بودم. بعد از انجام چند مصاحبه توسط علی نصیریان و محمدعلی کشاورز به اداره‌ تئاتر رفتم. آن زمان ۲۰ ساله بودم. آقای نصیریان ۳۰ ساله بود و اولین حرفی که به من زد همچنان در یادم مانده است، ایشان گفت تو در تهران تنها و غریبی، هر زمان مشکل و گرفتاری داشتی، من هستم و از تو حمایت می‌کنم.
وی افزود: تئاتر را رها کردم و سراغ نویسندگی رفتم، چون نه استعداد تئاتر داشتم و نه پوست کلفت بودم که بتوانم بمانم؛ اما زمانی که نیاز به محبت داشتم، آقای نصیریان از من حمایت کرد و من به خودم تبریک می‌گویم که با ایشان آشنا شدم.

نصیریان باعث تولدم در نمایش شد

در ادامه، داریوش مودبیان، بازیگر‌، کارگردان و مترجم تئاتر، یادداشتی را که برای تولد علی نصیریان نوشته بود خواند و گفت: بعد از پدر و مادرم که من را به دنیا آوردند، علی نصیریان باعث تولد و حضورم در عرصه نمایش شد. شرافت در کار و زندگی و تعهد به خانه و خانواده را از ایشان آموختم.
وی خطاب به نصیریان گفت: هرگز شما را ستایش نمی‌کنم، چون کسی که دیگری را می‌ستاید به‌طور ضمنی می‌خواهد بگوید هم‌طراز او است؛ اما من هرگز هم‌طراز شما نیستم.
سپس شکرخدا گودرزی، دیگر هنرمند تئاتر با بیان مطالبی درباره نصیریان، گفت: ما با نمایشنامه «بلبل سرگشته» آقای نصیریان به جهانیان نشان دادیم که ما هم نمایش داریم. آقای نصیریان دغدغه تئاتر ملی دارد و ادا و اطوار نیست. تئاتر ملی بوی کهنگی نمی‌دهد، بلکه به آنچه مربوط به زندگی معاصر است، می‌پردازد.
همچنین پریسا مقتدی، بازیگر تئاتر که چندی پیش در نمایش «تانگوی تخم‌ مرغ داغ» با علی نصیریان هم‌بازی بود، گفت: خدا را سپاسگزارم که شما به دنیا آمدید، در ایران به دنیا آمدید و من در دوره‌ای به دنیا آمدم که توانستم شانس هم‌بازی بودن با شما را داشته باشم.
محمد ساربان، بازیگر تئاتر نیز اظهار کرد: شک ندارم هشتصدمین تولد نصیریان را در کشور جشن می‌گیریم. همچنان که امروز سعدی و فردوسی جاودانه هستند، چون هنرمندان تأثیرگذار، ماندگار می‌شوند.
او با بیان خاطره‌ای از بازی‌اش در فیلم «کفش‌های میرزا نوروز» که علی نصیریان نقش اول آن را بازی می‌کرد‌، افزود: من واحد درس اخلاق، گذشت‌، منش‌ و جوانمردی را از طریق نصیریان پاس کردم.
در ادامه، مائده طهماسبی، بازیگر تئاتر و همسر فرهاد آییش که به‌خاطر شکستگی پایش با ویلچر به این برنامه آمده بود، با چشمانی اشک‌بار و در حالی که به‌شدت متأثر شده بود، تولد نصیریان را تبریک گفت و افزود: ایشان مانند یک پدر در آمریکا همراه ما بود، چون سال‌ها قبل، من و فرهاد ایران نبودیم و آقای نصیریان و همسرشان مانند دوستان خیلی صمیمی، کنار ما بودند.
سپس دکتر نیک‌روش، یکی از کسانی که سال‌ها قبل در کرمانشاه در رادیو فعال بود و نصیریان در یکی از نمایشنامه‌هایش بازی کرده بود، غزلی را که برای علی نصیریان سروده بود، خواند.
در پایان این برنامه هدایایی به علی نصیریان اهدا شد و هنرمندان حاضر با وی عکس یادگاری گرفتند.
علی نصیریان چهره ماندگار هنرهای نمایشی در نخستین همایش چهره‌های ماندگار در سال ۸۰، تا کنون در فیلم‌هایی چون گاو، شکارچی شنبه، پستچی سه بار در نمی‌زند، دیوانه‌ای از قفس پرید، کمیته مجازات، برج مینو، بوی پیراهن یوسف، سال‌های خاکستری، کمال الملک، ناخدا خورشید، کفش‌های میرزا نوروز،  هزار دستان و… ایفای نقش کرده است.

هفتمین نشست صمیمی تولد ماه به مناسبت زادروز استاد منوچهر نیازی

آيين رونمایی از کتاب گزیده نقاشى هاى منوچهر نیازى با عنوان «خیزش خیال»، همزمان با جشن تولد ۷۸ سالگی این هنرمند عصر جمعه ۱۲ دی ماه در موزه هنرهای دینی امام علی (ع) برگزار شد. این مراسم با حضور امیر عبدالحسینی معاون هنری سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، مجيد ملانوروزی مدیر کل هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و جمعی از هنرمندان کشور همراه بود.

آثار امروز نیازی تازه‌تر از گذشته است

نصرالله افجه‌ای هنرمند پيشكسوت در سخنانى ضمن تبریک تولد منوچهر نیازی گفت: امروز خاطرات ۵۰ سال پیش برایم زنده شد. درست دوره نوجوانی که هر روز پشت ویترین مغازه‌ای در خیابان منوچهری به تماشای آثار استاد می‌ایستادم.
افجه‌ای با تأکید بر اینکه نیازی در تمام این سال‌ها همواره به قلم و خلاقیت‌اش متکی بوده است، تصریح کرد: هنرمند همواره متکی بر توانايى و تکنیک خويش است، سرمايه بزرگ منوچهر نيازى همين است؛ او به عنوان یک هنرمند از مناظر اطراف الهام می‌گیرد و آن را به تصویر می‌کشد. وی ادامه داد: استاد نیازی با نگاه هنری‌اش در اطراف ما نکاتی را کشف می‌کند که هر کسی قادر به دیدن آن نیست. بنابراین،  نیازی فردی است که نیم قرن ایستاده و امروز آثارش تازه‌تر از گذشته و بر اساس مسائل روز است و هیچ تکراری در کارهایش نمی‌بینیم.

رونمایی از یک کتاب و مستند

مژده طباطبایی مدیر گالری مژده در سخنانی گفت: من همیشه دغدغه چاپ کتاب استاد را داشتم و تعجب می‌کردم که چطور هنرمندی با این همه سابقه و توانمندی تا به امروز کتابش چاپ نشده است و بقیه نمی‌توانند مجموعه آثار استاد را در يك مجلد ورق بزنند. همین دغدغه، انگیزه شروع کار من شد، در این مسیر امیدها و ناامیدی‌های بسیاری را پشت سر گذاشتیم تا نتیجه آن چیزی شد که امروز می بینید. مطمئناً این کتاب به عنوان اولین تجربه، اشتباهاتی خواهد داشت ولی امیدوارم که در آینده گالری مژده و سایر نگارخانه‌ها همت کنند تا آثار هنرمندانی شایسته چون استاد نیازی را به کتاب تبدیل کنیم.
وی با اشاره به فیلم مستندی که در این مراسم روی پرده رفت نیز گفت: فیلم مستندی از استاد هم ساخته شد. همزمان با عکاسی آثار، تلاش کردیم تا حقیقت وجودی استاد را هم به نمایش بگذاریم. این فیلم در آتلیه استاد فیلمبرداری و تدوین شده و موسیقی متن هم موسیقی است که نیازی هنگام کار همواره گوش می‌دهند.

نباید تنها یک مسیر را انتخاب کنی و پیش بروی

منوچهر نیازی با حضور روی سن در سخنانی کوتاه گفت: بیش از ٦٠ سال است که نقاشی می‌کنم. در نقاشی تمام لحظه‌ها، برخوردها و دیده‌هایم الهامی است که از آن بهره می‌برم. استادم هوشنگ سیحون همیشه می‌گفت هیچ گاه اسیر تکنیک نباش. یا توصیه می‌کرد نباید تنها یک مسیر را انتخاب کنی و پیش روی، به همین دلیل هیچ‌گاه داخل دایره زندگی نکرده‌ام و همیشه بیرون از دایره زندگی کرده‌ام.
وی با اشاره به دورانی که در هنرستان مشغول به تحصیل بود، یادآور شد: در دوران هنرستان مدام در میدان ونک که آن زمان بیابان بود به اتود زدن مشغول بودیم و سخت کار می‌کردیم ابتدا سبک رئال کارکردم و کم کم سبک‌های مختلف را دنبال کردم و تا امروز کارم را با همان پشتکار ادامه داده‌ام.

 

منوچهر نیازی کارگر هنر است

سپس آلبرتو کوچویی یکی از دوستان نزدیک استاد نیازی هم در سخنان كوتاهی گفت: گاهی به طعنه به نیازی می‌گویم که کارگر هنر است. پیگیری، تداوم و مشقتی که وی در خلق یک تابلو به کار می‌برد در کمتر هنرمندی دیده‌ام. نیازی در هنرستان هنرهای تزیینی کارش را آغاز کرد، در لاله‌زار اولین آتلیه‌اش را راه‌اندازی کرد و بیشتر به نقاشی طبیعت پرداخت و در این مسیر تجربه بسیاری کسب کرد. آرام آرام با رنگ و مکاتب آشنا شد؛ تا اینکه خودش را پیدا کرد و به جایی رسید که تابلو شاخصه خودش، تفکر و قلمش شد.
در این مراسم، آيين رونمایی کتاب خيزش خيال با حضور  امیر عبدالحسینی معاون هنری سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، مجید ملانوروزی مدیرکل هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ  و ارشاد اسلامی، و مژده طباطبایی مدیر گالری مژده برگزار شد و در ادامه این مراسم منوچهر نیازی شمع‌های كيك تولدش را فوت كرد.
در ادامه اين بخش مجید ملانوروزی رييس موزه هنرهای معاصر پشت ميكروفن رفت و جشن تولد استاد و انتشار كتاب گزيده آثارش را تبريك گفت.
كتاب خیزش خیال در ٨٨ صفحه تمام رنگی فارسی و انگلیسی است که روند کاری و نیز نگرش هنری منوچهر نیازی در طول۶٠ سال را با زبان نقاشی مرور می‌کند؛ دیگر ویژگی این کتاب ارائه یک تابلو است که در گنجینه موزه هنرهای معاصر تهران نگهداری می‌‌شود و کمتر نمایش عمومی داشته است. در این مراسم منوچهر نیازی یکی از آثار خود را به موزه هنرهای دینی امام علی (ع)  اهدا کرد و ابراز اميدواری کرد که کتاب مجموعه آثارش يك یادگاری خوب برای جوانان باشد.

ششمین نشست صمیمی تولد ماه به مناسبت زادروز استاد جلیل رسولی

جلیل رسولی پیشکسوت خوشنویس و نقاشی‌خط در آیین تولدماه که به مناسبت زادروز وی ۴ مهر ۹۳ در موزه هنرهای دینی امام علی(ع) برگزار شد، گفت: در ۵۳ سال عمر هنری خوشنویسی در حقیقت با کارم عشق بازی می‌کنم و پس از این سال‌ها باید گفت که کار هنرمند فراتر از مرحله فن و تکنیک است. این پیشکسوت نقاشی‌خط تصریح کرد: هنرمند به معنای واقعی باید از جانش خرج کند مثل اینکه جان در کف بگذاری و آن را روی بوم یا کاغذ پخش کنی و آن موقع است که عشق شما بر روی صفحه کاغذ یا بوم متجلی می‌شود و فکر می‌کنم که ۵۳ سال به این نحو کار کردم و خوشحالم بعد از اینکه از این عالم بروم حداقل یادگاری از من می‌ماند و علاقه‌مندان خوشنویسی یادی از من می‌کنند.
این هنرمند خوشنویس گفت: هرگز به آنچه معتقد نبودم، ننوشتم، زیرا معتقدم هنر ودیعه‌ای است که از طرف خداوند به هر کس که دلش خواسته هدیه می‌کند و من این هدیه‌ای را که خداوند به من عطا و لطف کرده، خرج خودش کردم و در طول ۵۳ سال کارم نمی‌توانید اثری پیدا کنید که رنگ و بوی خدایی در آن نباشد. وی با بیان اینکه هرگز به خاطر پول کار نکردم، افزود: من حدود ۲۰۰ تابلو دارم و هیچ کدام از آنها را نفروختم، نمی‌گویم علاقه ای به پول ندارم اما برای من دشوار است که آثارم را بفروشم، من برای پول و فروش آثارم کار نکردم و عصاره وجودم، عشقم را صرف خلق آثارم کردم.
استاد رسولی خاطرنشان کرد: همسرم در موفقیت من نقش مهمی داشت که سهم او در این موفقیت بالای ۵۰ درصد است چرا که فضای منزل را برایم مهیا کرده و حتی به تنهایی تربیت و تعلیم ۴ فرزندمان را برعهده گرفت. وی افزود: بنده در یک دوره‌ای روزانه ۱۷ ساعت کار می‌کردم طوری که حتی به خوردن غذا هم اهمیت نمی‌دادم. همسرم شام می‌آورد، شام سرد می‌شد، دو مرتبه غذا را گرم می‌کرد و حتی بعضی از مواقع غذا را لقمه می‌کرد و به من می‌داد. همه این فداکاری‌ها سبب شد که بنده بتوانم در کارهایم موفق شوم. وی در پایان به برپایی سه نمایشگاه از آثار خود در آینده‌ای نزدیک خبر داد.

 رسولی سالها بیحاشیه فعالیت کرده و هنرش معرف اوست

سهیل محمودی در مراسم زادروز استاد جلیل رسولی اظهار داشت:‌ یکی از خوشحالی‌های بنده و خیلی از دوستان این است که با یکی از باصفاترین انسان‌ها که استاد جلیل رسولی است، رفاقت داشتیم.
وی با اشاره به قرابت آثار استاد رسولی با خودش ادامه داد: گاهی اوقات بین هنرمند و هنرش فاصله است؛ مثلا زمانی دوست داشتم هنرمندی را می‌دیدم که سال‌ها با هنرش در ارتباط بودم وقتی از دیدارش برگشتم با خود گفتم که ای‌کاش او را ندیده بودم و با همان صفای ذهنی که از او داشتم می‌ماندم؛ اما در برخی از هنرمندان بین خود آنها و هنرشان فاصله نیست. یکی از آنها استاد رسولی است.
این شاعر کشورمان بیان داشت‌: اوایل سال ۵۹ هنر استاد رسولی را دیدم و دهه ۷۰ توفیق رفاقت با وی را داشتم. یکی از آثار او حمد به خط شکسته و نستعلیق است. وقتی که این اثر او را دیدم به من حس نماز خواندن دست داد. وی افزود: برخی از هنرمندان را در صندلی‌های اول سیاسی، در ردیف صندلی‌های دولتی یا در اپوزیسیون می‌بینیم؛ در فوتبال و سینما نیز می‌بینیم که حاشیه برخی افراد بیشتر از متن آنهاست اما استاد جلیل رسولی را فقط با آثارش می‌بینیم. او بدون حاشیه سال‌ها کار کرده و هنرش معرف او بوده است.

آثار استاد جلیل رسولی سرمشق هنرمندان نقاشیخط است

استاد علی شیرازی هنرمند خوشنویس نیز در این نشست با بیان ویژگی‌های آثار استاد رسولی اظهار کرد: آثاری که استاد خلق می‌کنند، تازگی دارند و بسیار تاثیرگذارند و در سال‌های گذشته هر فردی که می‌خواست نقاشی خط را آغاز کند از استاد رسولی تقلید می‌کرد.
وی افزود: استاد رسولی، انواع خط‌های متداول را کار می‌کند اما برخی از اساتید خوشنویسی تنها یک نوع خط را کار می‌کنند و این ویژگی استاد رسولی است که به خط نسخ و نستعلیق تسلط دارد.
همچنین در این نشست استادان حسین محجوبی،  مهدی فلاح و غلام‌رضا نامی به بیان ویژگی های آثار استاد جلیل رسولی پرداختند.
مراسم زادروز استاد جلیل رسولی پیشکسوت خوشنویس و نقاشی‌خط با حضور امیر عبدالحسینی معاون هنری سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، حمید نیرومند مدیر مرکز هنرهای تجسمی سازمان فرهنگی هنری، استادان هنر و خانواده استاد رسولی در موزه هنرهای دینی امام علی (ع) برگزار شد. در این مراسم که ۶۷ سالگی استاد جلیل رسولی بود، هدایایی از سوی حاضران به وی اهدا شد.

محمدجلیل رسولی متولد ۴ مهر ۱۳۲۶ در شهر همدان است، وی از سال ۱۳۳۲ فعالیت در عرصه خوشنویسی را در مکتب‌خانه مرحوم حسین آقا در همدان آغاز کرد و در دبستان بابا طاهر این شهر تحصیلات ابتدایی را پشت سر گذاشت. رسولی از سال ۱۳۳۵ به تهران مهاجرت کرد و سال ۱۳۳۹ تحصیلات متوسطه را آغاز کرد، وی از سال ۱۳۴۰ تا ۱۳۴۵به تلاش و تجربه در عرصه خطاطی پرداخت و سال ۱۳۴۶ در آتلیه ای مستقل به فعالیت و کسب تجارب گوناگون مشغول شد.  اولین دیدارش با استاد سیدحسن میرخانی (سراج الکتاب) در سال ۱۳۴۷ انجام شد و از سال ۱۳۴۷ تا ۱۳۵۱ در محضر استاد سیدحسن میرخانی تعلیم خوشنویسی دید. رسولی سال ۱۳۵۱ ازدواج کرد و در سال ۱۳۵۲ همزمان با تولد اولین فرزندش، نخستین نمایشگاه انفرادی خود را در گالری سیحون برگزار کرد. وی در طول سال‌های فعالیت هنری‌اش از آثار هنرمندان اروپا دیدن کرد و کتابت داستان «فرود از شاهنامه فردوسی» را به انجام رساند. آثار نقاشی‌خط جلیل رسولی در داخل و خارج از کشور به دفعات فراوان در قالب نمایشگاه برگزار شده و مورد بازدید مخاطبان خارجی و داخلی همراه با تحسین منتقدین هنر قرار گرفته است. کتابت نهج‌البلاغه، کتاب جان جانان، کتاب باغ ملکوت، کتاب چهار فصل و کتابی شامل مجموعه ۳۰ سال تلاش در زمینه خط و نقاشی‌خط از جمله آثار منتشر شده این هنرمند پیشکسوت است.

پنجمین نشست صمیمی تولد ماه به مناسبت زادروز استاد حبیب الله آیت اللهی

در ابتدای این مراسم، رضا نامی هنرمند نقاش به ذکر خاطراتی از استادش آیت‌اللهی پرداخت و آرزو کرد که او ۳۵ سال دیگر زنده باشد تا بتوان از هنر ایشان به خوبی استفاده کرد.

مرتضی اسدی هنرمند نقاش و مدرس دانشگاه سخنران بعدی این مراسم بود که او نیز به خاطراتی از نخستین رویارویی‌اش با آیت‌اللهی اشاره داشت و گفت: خاطرم هست که در اولین برخوردی که با ایشان داشتم، پرسیدم استاد مگر هنر اسلامی هم داریم و ایشان گفتند، بله بی سواد برو بشین کتاب بخون تا بفهمی اسلام هنر دارد  یا خیر؟ وی با بیان این که از استادش آیت‌اللهی بیش از آن که درس هنر آموخته باشد درس زندگی را آموخته است گفت: ایشان حکم پدری برای دانشجویان چهار دوره اخیر هنر دارند. اسدی با اشاره به خدمات آیت‌اللهی در زمینه راه‌اندازی دانشکده‌های بزرگ هنری در تهران و شهرستان‌ها و پژوهش‌های هنری، وی را معلمی بزرگ برای نسل خود و نسل های بعدی دانست که به کسی باج داد و نه باج گرفت.

جواد بختیاری هنرمند خوشنویس در ادامه این مراسم پشت تریبون قرار گرفت و او نیز به ذکر خاطراتش از آیت‌اللهی پرداخت و گفت: آیت‌اللهی با ترجمه آثار خارجی و تدریس در دانشگاه جامعه هنری را با هنر روز آشنا کرد و  بزرگان عرصه گرافیک نیز تحت تاثیر دانش وی هستند.
بختیاری تأکید کرد که جامعه هنری بخش زیادی از هنرش را مرهون دانش استاد آیت‌اللهی می‌داند که با ترجمه و از طریق سخنرانی‌هایش، دانسته هایش را در اختیار جامعه هنری قرار داد. سخنان مهدی حیدری یکی از استادان صنایع دستی کشور بخش بعدی این مراسم بود که او  نیز به ذکر خاطراتی از دوران آشنایی‌اش با آیت‌اللهی و خدمات و ویژگی‌های اخلاقی وی اشاره داشت.

حبیب‌الله آیت‌اللهی آخرین سخنران مراسم تولد خود بود که با تقدیر از همه حاضران در مراسم به اهمیت عشق در کار و زندگی اشاره کرد و گفت: عشق آنقدر بزرگ است که هر کسی را یارای درک آن نیست و بهتر است که در زندگی هر کاری با عشق همراه باشد.
او در ادامه یکی از اشعار خودش را خواند و خود را زاده شیراز معرفی کرد که با عشق به دنیا آمده و با عشق زندگی کرده است. او تأکید کرد که از همان زمانی که لب به سخن گشودن آغاز کرده است می‌دانست که عاشق است.
آیت‌اللهی با بیان این که در یک خانواده مذهبی به دنیا آمده و رشد کرده است، در ادامه مروری بر خاطرات زندگی‌اش داشت و گفت: من از ۵ سالگی در مکتب درس می‌خواندم اما سه سال اول مدرسه فرار می‌کردم و از سال سوم به مدرسه رفتم چون به خاطر تعلیماتی که در مکتب دیده بودم قادر به خواندن روزنامه‌ها هم بودم و به همین دلیل از مدرسه فرار می‌کردم و به گشت و گذار در شیراز می‌پرداختم.
این پژوهشگر هنری در ادامه با اشاره به تأثیر رنگ لباس زنان شیرازی در خاطره کودکی‌اش گفت: اولین چیزی که در شیرازگردی‌هایم توجهم را جلب می‌کرد رنگ‌های لباس زنان بود و به این ترتیب رنگ به درونم راه یافت.
او در ادامه گفت: من در ۱۹ سالگی برای نخستین بار عاشق شدم و شعر گفتم و آنقدر شعر در من رسوخ کرده بود که در خواب هم شعر می‌گفتم و حالا در حال جمع‌آوری اشعارم هستم. آیت‌اللهی به فعالیت‌هایی که برای تأمین مخارج تحصیلش داشته است اشاره داشت و گفت: من هیچ وقت برای تحصیل از پدرم پولی نگرفتم و برای تأمین مخارج تحصیلم، آثار نقاشی استادانی که در کتاب‌ها می دیدم، دوباره می‌کشیدم و به توریست ها می‌فروختم و به این ترتیب توانستم در دو رشته فارغ التحصیل شوم. وی در ادامه گفت: من سال ۳۷ بعد از اتمام رشته زبان و ادبیات فارسی، به پاریس رفتم و در دانشکده هنرهای زیبای پاریس درس خواندم  و در پاریس نیز برای تأمین مخارج تحصیلم، کارهای مختلفی انجام دادم. در ادامه این مراسم، کیک تولد ۷۹ سالگی حبیب‌الله آیت‌اللهی بریده شد و هدایایی از سوی نهادهای مختلف از جمله موزه هنرهای دینی امام علی‌(ع) و دوستان این هنرمند به وی  اهدا شد.

حبيب‌الله آيت‌اللهي در ۱۶ اسفند ۱۳۱۳ در شيراز به دنيا آمد. پدرش، آيت‌الله حاج شيخ محمدجواد آيت‌اللهي، فرزند آيت‌الله حاج ميرزا عبدالباقي آيت‌اللهي است و مادرش نيز از خانواده روحانيت و دختر آيت‌الله حاج عبدالحسين لاري است.
در سال ۱۳۴۹ دكتراي تاريخ هنر تحليلي و تطبيقي را از دانشگاه سوربن دريافت كرد. سپس به ميهن بازگشت و در سمت استاديار در دانشكده هنرهاي زيباي دانشگاه تهران به تدريس هنرهاي تجسمي پرداخت. حبيب‌الله آيت‌اللهي در سال ۱۳۵۱ رشته معماري داخلي را در مدرسه عالي ساختمان تأسيس كرد و چند سال بعد، يعني در ۱۳۵۴ بار ديگر عازم فرانسه شد. از دستاوردهاي سفر دوباره او، دوره كارشناسي‌ارشد زيبايي‌شناسي و دانش‌هنر و همچنين دوره دكتراي هنرهاي تجسمي علمي و عملي با امتيازات عالي است. آيت‌اللهي، همزمان در رشته شهرسازي نيز تحصيل كرد و به درجه‌اي معادل دكترا دست يافت.
در سال ۱۳۵۶ به مدت شش ماه در دانشگاه سوربن به تدريس هنرهاي اسلامي پرداخت. پس از انقلاب، به كشور بازگشت و فعاليت‌هاي هنري خود را با پذيرفتن مسئوليت‌هاي خطيري نظير سرپرستي گروه برنامه‌ريزي هنر، مديريت گروه ترجمه‌و تاليف كتاب‌هاي هنري و همچنين رياست دانشكده هنرهاي زيبا ادامه داد.

حبيب‌الله آيت‌اللهي،  استاد تمام دانشگاه و چهره برجسته هنرهای تجسمی، عضو پيوسته فرهنگستان‌هنر، عضو انجمن هنرهاي تجسمي يونسكو ، تأسيس دانشكده هنر دانشگاه شاهد، همراهي در هيأت موسسان موزه هنرهاي سنتي سازمان صنايع دستي، داوری نمایشگاه‌ها و دوسالانه‌های متعدد تجسمی، تدریس در دانشگاه‌های هنری، انتشار مقالات و کتب متعدد، عضویت در شوراهای تخصصی هنر کشور و… را در كارنامه فعاليت‌هاي خود دارد.

چهارمین نشست صمیمی تولد ماه به مناسبت زادروز استاد قباد شیوا

پنج‌شنبه سوم بهمن‌ماه ۹۲، هنرمندان حوزه‌های مختلف هنرهای تجسمی در  موزه هنرهای دینی امام علی ‌(ع) گرد هم آمدند تا در مراسم تولد قباد شیوا طراح گرافیک و هنرمند برجسته طراحی ایران حضور داشته باشند.

در ابتدای این مراسم فرزاد ادیبی از مدیران انجمن طراحان گرافیک با یادآوری این که شیوا برای انجمن طراحان گرافیک ایران چه زحماتی کشیده است به بیان برخی خاطرات خود از دیدارهایش با شیوا پرداخت.

در ادامه بهزاد شیشه‌گران، هنرمند نقاش و عضو اسبق هیات مدیره انجمن نقاشان ایران به روی صحنه رفت و گفت: خوشحالم که در روز تولد قباد شیوا در موزه امام علی (ع) هستم و از مدیریت موزه به خاطر این که برنامه‌ای ترتیب می‌دهد که هنرمندان در زمان حیاتشان مورد تجلیل قرار گیرند، تشکر می‌کنم. وی در مورد ویژگی‌های شخصیتی شیوا گفت: او هنرمندی تاثیرگذار در جامعه تجسمی ماست اما باید اقرار کنیم که وی فردی است که بسیار صراحت لهجه دارد و این خصلت خوب اوست.
شیشه‌گران در پایان سخنانش بیان کرد: صراحت لهجه و رک بودن ویژگی‌ای است که در جامعه هنری امروز ما بسیار کم دیده می‌شود اما این ویژگی مقوله‌ای است که در قباد شیوا به وضوح نمایان است.
بیژن صیفوری، طراح گرافیک و از اعضای اسبق هیات مدیره انجمن طراحان گرافیک سخنران دیگری بود که در این مراسم گفت: امروز حتی دانشجویان سال اول و دوم طراحی گرافیک به نام خود پسوند طراح اضافه می‌کنند و یا خود را مدیر هنری می نامند در صورتی که به واقع این گونه نیست. ما تعداد کسانی که طراحی بدانند در ایران کم داریم.
وی افزود: قباد شیوا کسی است که به معنای واقعی هم طراح گرافیست است و هم دیزاینر(طراح). او همراه با نسلی وارد گرافیک شد که از تصویرگری به گرافیک وارد شده بودند. صیفوری ادامه داد: او با زبان تصویرگرایانه خود کار گرافیک می‌کند و به همین خاطر طرح‌هایش در دنیایی که همه چیز صنعتی شده همیشه زیباست.

این هنرمند گرافیک خاطر نشان کرد: امروزه در دنیا طراحان گرافیک آمریکا و لهستان نیز با همین نگاه تصورگرایانه به کار گرافیک می پردازند  اما در طراحی گرافیک ایران کمتر کسی توانسته به این ویژگی دست یابد به جز معدود افرادی نظیر شیوا.
وی به تفسیر آثار شیوا و تطابقش با زندگی شخصی وی پرداخت و گفت: رنگ و برخوردی که در کارهای شیوا وجود دارد در زندگی شخصی او نیز هست. او در کنار سخت‌کوشی‌هایش و ابزارهای متنوعی که دارد طراحی و تصویرگری را به حد اعلا رسانده است.
صیفوری در پایان سخنانش گفت: در تاریخ طراحی گرافیک ایران افرادی چون قباد شیوا و هم‌دوره‌ای‌هایش نظیر مرتضی ممیز و فرشید مثقالی یک دوره کاری آفریدند و نامشان ماندگار خواهد بود.
تنها هنرمندان عرصه گرافیک نبودند که در این مراسم حضور داشتند بلکه جواد بختیاری نقاش، خوشنویس و هنرمند عرصه نقاشی‌خط نیز برای سخنرانی در مورد شیوا به روی صحنه رفت و گفت: یکی از مواردی که در بین هنرمندان ما به ندرت یافت می‌شود این  است که هنرمند شخصیتش با کارش یکسان باشد اما شیوا از معدود هنرمندانی است که شخصیتش مانند کار اوست.
وی افزود: در این جمع ما چند نفر نفوذی داریم که باید در مورد آنها تحقیق و نتایج آن را اعلام کرد. سال‌ها پیش جمعی از دانشمندان که تعدادی از دانشمندان لرستان نیز در میان آنها بودند جمع شده و تحقیقاتی کرده و ثابت کردند که آدم‌هایی در کره خاکی هستند که بیشتر از سن خود کار کرده‌اند. اسپیلبرگ، اسکورسیزی، ممیز، دهخدا، ادیسون، فردوسی و چندین نفر دیگر در این بررسی‌ها مشخص شدند و معلوم شد این افراد فرازمینی هستند زیرا خیلی بیشتر از سن خود کار کرده‌اند.
وی ادامه داد: قباد شیوا نیز یکی از این افراد است. من نمی‌دانم چگونه می‌شود فردی که ۷۳ سال سن دارد این همه کار کرده باشد! مطمئنم که شیوا یا مریخی است یا اورانوسی و یا از بالا هدایت می‌شود زیرا کارهایش از نظر کمیت و کیفیت بسیار زیاد هستند. بختیاری در پایان سخنان خود گفت: باید به احترام شیوا کلاه از سر برداشت.
عباس مشهدی زاده، هنرمند نقاش سخنران بعدی این مراسم بود که گفت: من از بابت چیزی خوشحالم که شاید همه شما تعجب کنید. خوشحالم و به شیوا تبریک می‌گویم که توانسته در این روز و در این ساعت چنین جمعیتی را به موزه امام علی (ع) بکشاند.

وی شیوا را یکی از چهره‌های دوست داشتنی هنر معاصر ایران دانست و بیان کرد: برای شیوا باید به اندازه کوه تبریک گفت زیرا او علاوه بر هنری که دارد فردی است که بسیار خوش خلق و رک است.
این فعال فرهنگی در پایان به اصلیت شیوا اشاره کرد و گفت: شیوا در میان هنرمندان تنها هنرمندی نیست که از همدان آمده است. او و افرادی چون زنده‌یادان جواد حمیدی و عربعلی شروه هنرمندانی بزرگ بودند که از همدان به تهران آمده و هنر خود را به ظهور رساندند.
بیژن بیژنی، هنرمند خوشنویس و خالق آلبوم موسیقی «نهانخانه دل» سخنران پایانی این مراسم بود که به ذکر خاطراتی که با شیوا در انتشارات سروش داشته پرداخت و شیوا را کسی دانست که در روند زندگی خوشنویسانه او تاثیر زیادی داشته است.
این هنرمند عرصه موسیقی و خوشنویسی گفت: در تمام سال‌هایی که با شیوا بودم از او چیز یاد گرفته‌ام و گرافیک ایران با نام صاحب‌نامانی چون شیوا زنده مانده است. قباد شیوا سخنران پایانی این مراسم بود که به شوخی گفت دوست دارد همان پایین بنشیند و همه بیایند و بگویند که وی چقدر آدم خوبی است.
در این مراسم هدیه‌هایی از سوی موزه هنرهای معاصر تهران، معاونت هنری سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، انجمن طراحان گرافیک ایران، سازمان زنان و نیز هدایایی از سوی افرادی چون جلیل رسولی، بابک گرمچی، حسین نوروزی و نیز تعدادی از دوستان شیوا به وی اهدا شد.
قباد شیوا دانش‌آموخته رشته نقاشی از دانشگاه تهران، دانشکده هنرهای زیبا است و در سال ۱۳۴۵ فارغ‌التحصیل شد. پس از سال‌ها تجربه عملی در زمینه گرافیک فوق لیسانس خود را از دانشگاه pratt  شهر نیویورک در سال ۱۳۵۹ اخذ کرد. در طی چندین دهه فعالیت هنری با خلق آثار بدیع توانست به نوعی گرافیک با ویژگی ایرانی دست یابد و آن را به دنیا معرفی کند، به دلیل همین ویژگی برخی از آثارش در موزه‌های مختلف جهان و مجموعه‌داران بین‌المللی جای گرفته‌است.
از فعالیت‌های جانبی او تأسیس بخش گرافیک در صدا و سیمای ایران و راه‌اندازی بخش گرافیک انتشارات سروش است. او از مؤسسین انجمن صنفی طراحان گرافیک ایران، پایه‌گذار و برنامه‌ریز اولین دوسالانه پوستر تهران است. از دیگر فعالیت‌های او آموزش هنر گرافیک در دانشکده‌های معتبر تهران از سال ۱۳۵۵ تا به حال است. شیوا در طول سال‌ها کار حرفه‌ای آثار خود را در زمینه نقاشی، عکاسی و به‌خصوص گرافیک در نمایشگاه‌های داخلی و بین‌المللی از جمله انگلستان، فرانسه، آمریکا به تماشا گذاشته است. آثار او بارها در نشریات جهانی انتخاب و چاپ شده‌اند. انجمن بین‌المللی طراحان گرافیکAGI  او را به عنوان یکی از ۱۲ طراح گرافیک برتر جهان معرفی کرده است.

سومین نشست صمیمی تولد ماه به مناسبت زادروز استاد ابراهیم حقیقی

سومین آیین «تولد ماه» به مناسبت سالروز تولد ۶۴ سالگی ابراهیم حقیقی گرافیست پیشکسوت شامگاه دوشنبه ۱۵ مهرماه ۹۲ با حضور عباس کیارستمی، غلامحسین نامی، بهرام کلهرنیا، فرزاد ادیبی، امرالله فرهادی، عبدالمجید حسینی‌راد، علی ذاکری، ساعد مشکی، امید روحانی، احسان آقایی، الهه خاتمی، احمد فلسفی، سیدقاسم ناظمی معاون هنری سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران و امیر عبدالحسینی مدیر امور هنرهای تجسمی این سازمان در محل موزه هنرهای دینی امام علی(ع) برگزار شد.

بهرام کلهرنیا مدیر سابق انجمن صنفی طراحان گرافیک در ابتدای این مراسم گفت: نمی‌توانم شادی خود را از این که اینجا هستم و می‌توانم ذکر خیر ابراهیم حقیقی را بگویم، پنهان کنم. در طول تاریخ تمام جوامع فراز و فرودهایی داشته اند، ولی نگاه نقاد ما چیزهایی را بزرگ کرده و چیزهایی را هم از چشم گذرانده و از کنارش راحت گذشته و اتفاقا برخی چیزها را هم سرزنش کرده‌ایم ولی امروز می‌خواهیم درباره یکی از عناصر فرهنگی یک جامعه صحبت کنیم که نمی‌توانیم از کنارش بگذریم.
وی ادامه داد: پدیده‌های فرهنگی در تمام تاریخ حضور دارند. همه اهل و فرهنگ اندیشه تولید می ‌کنند و این اندیشه است که می‌ماند  و یکی از این اندیشمندان، ابراهیم حقیقی است؛ هرچند تازیانه‌ها در تاریخ برخی اندیشه‌ها را نواخته‌اند.

حقیقی به گنجینه فرهنگی تاریخ وزن میبخشد

این هنرمند گرافیست با قرار دادن ابراهیم حقیقی در رده تخت‌جمشید و مسجد شیخ‌لطف‌الله اظهار داشت: ابراهیم حقیقی به گنجینه فرهنگی تاریخ وزن می‌بخشد. ما فعالان فرهنگی و هنری تلاش می‌کنیم ادعاهای راستی و دوستی را به حقانیت برسانیم و ابراهیم حقیقی نیز بارها سنگ‌های فرهنگی را روی هم گذاشته و این کار را انجام داده است.
کلهرنیا افزود: ابراهیم حقیقی برای آیندگان چیزهای مهمی باقی گذاشته است و من افتخار می‌کنم از این که در فضایی هستم که او نیز در آن تنفس می‌کند؛ پس به افتخار ایشان دست می‌زنم و سعی می‌کنم خاطرات زیادی که با او دارم را یادآوری کنم.
در ادامه فرزاد ادیبی، هنرمند گرافیست و از اعضای هیات مدیره انجمن صنفی گرافیک ایران گفت: خیلی خوشحالم که در مورد کسی حرف بزنم که حتی لازم نیست من و افرادی مثل من درباره او حرف بزنیم. وی در سخنان خود به خاطراتش با ابراهیم حقیقی در انجمن طراحان گرافیکی که زمانی حقیقی مدیر آن بود، سخن گفت و در پایان به احترام حقیقی تعظیم کرد.

حقیقی معمار گرافیک است

غلامحسین نامی نیز یکی از افتخاراتش را دوستی صمیمی با ابراهیم حقیقی عنوان کرد و اظهار داشت: ابراهیم حقیقی برای من معماری است که گرافیک را معماری می‌کند، یعنی همان ساختار منطقی که در معماری هست و منطقی که در آنجا هست را به گرافیک وارد می‌کند.
وی افزود: ابراهیم حقیقی پس از ورودش به طراحی گام‌هایی برداشت که مکمل گام‌های ممیز است و با انسجام فکری و عاشقانه فکر کردن به آموزش گرافیک، اهمیت نقش آموزش به هنرجویان جوان را پررنگ کرد. خوشا به حال شاگردان ابراهیم حقیقی که چنین استادی دارند و با چنین پدیده‌ای روبرو هستند.

حقیقی می توانست یک شوالیه یا ملوان کشتی کریستف کلمب باشد

زنده یاد عباس کیارستمی نیز در این مراسم حضور داشت ولی  حاضر نشد سخنرانی کند. امید روحانی، منتقد هنر و بازیگر سینما، سخنران بعدی این مراسم بود. روحانی به حقیقی گفت فریب برنامه‌های این‌چنین را نخورد؛ زیرا این برنامه‌ها برای پیرمردها برگزار می‌شود.
روحانی اظهار داشت: نکته جذاب در مورد حقیقی این است که به حیطه‌ای از هنر تعلق دارد که هنرمندانش نسبت به آن غیرت ناموسی دارند و اجازه ورود هرکسی را به دایره خود نمی‌دهند. از سوی دیگر ابراهیم حقیقی عکاس نیز هست و عکاسان هم همین منش را دارند و کسی را به جمع خود راه نمی‌دهند. حقیقی گام‌ها را شکسته و در تمام حوزه‌های هنری وارد شده و در همه آن‌ها هم موفق بوده است.
روحانی ادامه داد: او با عکاسی شروع کرد ولی فکر می‌کنم که ابراهیم حقیقی بیشتر دوست داشت فیلم بسازد و حسرت این را می‌خورد که فیلم بلند نساخته است. باور کنید اگر حقیقی ۱۰ قرن پیش به دنیا می‌آمد، یک شوالیه بود و یا ملوانی بود که در کشتی کریستف کلمب کار می‌کرد؛ زیرا همیشه دوست دارد که به دنبال کشف چیزهای تازه باشد. وی با تاکید بر این که حقیقی یک تصویرساز است نه طراح گرافیک و بیشتر دوست دارد تصویر بسازد تا طراحی کند گفت: فکر می‌کنم بعد از آمدن «فتوشاپ» دیگر چیز زیادی برای طراحی و عکاسی نمانده است، ولی افرادی مثل حقیقی دوست دارند تصویرهای جدیدی بسازند که در اذهان ماندگار باشد.

هنوز هم از ابراهیم حقیقی می ترسم

امرالله فرهادی هنرمند گرافیست نیز درباره حقیقی گفت: خوشحالم که حقیقی هنوز سرزنده و سرحال است و هنوز با پشتکار عالی و سرزنده کار می‌کند؛ ولی باید اقرار کنم که هنوز هم از ابراهیم حقیقی می‌ترسم.
حقیقی نیز به سخنرانی پرداخت و اظهار داشت: ماه مهر، ماه مهربانی و مهرورزی است و در این ماه علاوه‌ بر من، سهراب سپهری، حافظ و امیر عبدالحسینی نیز به دنیا آمده‌اند. وی با کنایه به لحن شاعرانه ادیبی، وی را عامل نفوذی و جاسوس انجمن شاعران در میان انجمن طراحان گرافیک که به دست مرتضی ممیز ساخته شده دانست و از تعریف روحانی در مورد خودش مبنی بر تصویرساز بودنش به نیکی یاد کرد.
این گرافیست خود را فردی بی‌قرار در هنر معرفی کرد و گفت: همیشه در ذهن من چیزهایی می‌گذرد که آنها را در قالب تصویر بروز می‌دهم. در پایان این مراسم که خواهران این گرافیست نیز در آن حضور داشتند، حقیقی شمع ۶۴ سالگی‌اش را که به مزاح شش و چهار آن‌ را جابه‌جا کرده بود فوت کرد. همچنین اثری از یک گرافیست مشهور و  لوح تقدیری نیز از سوی سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران به ابراهیم حقیقی اهدا شد.
ابراهیم حقیقی، طراح گرافیک، متولد ۱۳ مهر ماه ۱۳۲۸ در تهران است. وی دیپلم ریاضی خود را در سال ۱۳۴۶ اخذ کرده و کارشناس ارشد معماری از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران است. او عضو انجمن بین‌المللی طراحان گرافیک، انجمن تصویرگران کتاب کودک و انجمن فیلمسازان مستند ایران است. از سال ۱۳۴۷ تا کنون طراح کتب و مجلات گوناگون بوده‌ است. برای فیلم‌ها، سریال‌ها و نمایشهای مختلف، صحنه را طراحی کرده‌ و تیتراژ ساخته‌ است. حقیقی نمایشگاه‌های متعددی داشته و جوایز زیادی را به‌ دست آورده‌ است.

دومین نشست صمیمی تولد ماه به مناسبت زادروز استاد حسین محجوبی

اردیبهشت ماه ۱۳۹۲، حسين محجوبي، نقاش پيشکسوت ايران، به مناسبت سالروز ۸۳ سالگي‌اش در موزه هنرهاي ديني امام علي(ع) تجليل شد. در مراسمي که به مناسبت هشتادوسومين سالروز تولد اين نقاش در موزه امام علي(ع) برگزار شد، سيدقاسم ناظمي معاون هنري سازمان فرهنگي و هنري شهرداري تهران، گفت: ممکن است بسياري از مردم دنيا ايران را نشناسند؛ اما خيام و مولوي و حافظ را مي‌شناسند. اين انسان‌هاي بزرگ سرمايه‌هاي ميهن ما هستند و علاوه بر لزوم پاس‌داشت مقام و منزلت مشاهير و قدما، بايد از انسان‌هاي بزرگ عصر خود از جمله هنرمندان نيز تقدير و تجليل کنيم. وي در ادامه اظهار داشت: تاريخ فرهنگ و هنر کشور ما بر شانه‌هاي کساني استوار است که جهانيان، ايران را به نام آن‌ها مي‌شناسند و بايد به ايشان افتخار کنيم.

 

محجوبي مرد ارديبهشت است

در ادامه اين مراسم، نصرالله افجه‌اي هنرمند خوشنويس و استاد نقاشي‌خط، نوشته‌اي را درباره محجوبي و آثارش قرائت کرد و از ویژگی‌های اخلاقی و هنری این هنرمند نقاش سخن گفت و پس از آن، مسعود فروتن کارگردان سينما و تلويزيون، به سخنراني پرداخت.
فروتن با اشاره به اين‌که محجوبي مردي ارديبهشتي است که همه نقاشي‌‌هايش هم ارديبهشتي و بهشتي است و بوي بهاران مي‌دهد، گفت: از دوستي با حسين محجوبي خرسندم و خوشحالم در زمانه‌اي زندگي مي‌کنم که چنين هنرمندي، يک الگوست. وي در ادامه درباره آثار محجوبي گفت: يک بار از او پرسيدم چرا آدم‌ها در نقاشي‌هايت حضور ندارند و او پاسخ داد به اين دليل که آدم‌ها طبيعتي را که من نقاشي مي‌کنم، از بين مي‌برند.
در ادامه اين مراسم، هاشمي از دوستان محجوبي اظهار داشت: اولين بار در سال ۱۳۱۳ نکوداشتي با حضور حدود ۲۰۰ مستشرق براي فردوسي بزرگ برگزار شد و اين رسم تا امروز ادامه يافته است. وي افزود: خوشحالم که امروز با وجود سالن‌هاي فرهنگي، موزه‌ها و محل اجتماع مردم هنردوست که فهم آن‌ها بالاتر از گراني گوشت و نان است، مراسمي نيز براي نکوداشت هنرمندان اين سرزمين برگزار مي‌شود تا به آن‌ها اعلام کنيم که قدر کارهايشان را مي‌دانيم.

مهمترين خدمت محجوبي طراحي پارک ساعي بود

هاشمي ادامه داد: اگرچه چنين مراسمي، جز حرف‌هاي خوب چيز ديگري براي هنرمند ندارد؛ اما هنرمند با همين حرف‌هاي دلگرم‌کننده به ادامه کارش اميدوار مي‌شود و سعي مي‌کند به انتظارات و توقع مردم زمانه‌اش پاسخ دهد. وي همچنين طراحي پارک ساعي تهران را اولين و مهم‌ترين خدمت حسين محجوبي به شهر تهران دانست و گفت: محجوبي از همان دوران جواني که به تهران آمد، به اين فکر بود که ببيند تهران چه چيزي کم دارد. حدود ۴۵ سال پيش طراحي پارک ساعي به او سپرده شد و او نيز به‌خوبي از عهده اين کار برآمد. پارک ساعي دومين پارک بعد از پارک شهر است که در تهران طراحي شده و محجوبي موفق شد يک زمين خشک و برهوت را به يک پارک بسيار زيبا تبديل کند.

افتتاح موزه هنرهاي معاصر رشت پس از ۳۴ سال

در ادامه حسين محجوبي نيز اظهار داشت: من ۱۲سال دفتر فني پارک سنگلج را اداره مي‌کردم و اولين آبياري مصنوعي را در فضاي چهارهزار متري پارک لاله انجام دادم. در سال ۴۲ نيز براي طراحي پارک ساعي دعوت شدم و اين پارک را در فضايي به مساحت ۳۰۰ هزار مترمربع طراحي کردم. محجوبي با تقدير از فعاليت‌هاي شهردار تهران، گفت: اگر در دهه ۴۰ شمسي، شهرداري چون آقاي قاليباف را داشتيم، تهران امروز به شکل ديگري بود. پيش از پيروزي انقلاب اسلامي قرار بود موزه‌اي از آثار هنرمندان معاصر در رشت افتتاح شود که از نظر وسعت و بزرگي بعد از موزه هنرهاي معاصر تهران بود. آن زمان به همراه آيدين آغداشلو و جمعي از هنرمندان، آثاري از ۳۷ نقاش گيلاني را گردآوري و مقدمات افتتاح موزه را برنامه‌ريزي کرديم ولي در سال ۵۷، کار متوقف شد. اکنون پس از ۳۴ سال، روز شنبه ۲۸ ارديبهشت ماه، اين موزه افتتاح خواهد شد.

در پايان این مراسم صمیمانه، استاد حسین محجوبي در کنار همسر و فرزندانش، شمع تولد ۸۳ سالگي‌اش را فوت کرد و هدايايي نیز به وي اهدا شد. در اين مراسم عباس مشهدي زاده، همايون سليمي، غلامرضا نامی، نصرالله افجه‌اي و جمعی از هنرمندان و دوستان این استاد پیشکسوت عرصه نقاشی حضور داشتند. در حاشیه این برنامه آخرین آثار این هنرمند صاحب‌نام به نمایش گذاشته شد.

نخستین نشست صمیمی تولد ماه به مناسبت زادروز استاد نصرالله افجه ای

مراسم تولد هفتادونهمین سالروز تولد نصرالله افجه‌ای از بزرگان هنر خوشنویسی و نقاشی‌خط با حضور هنرمندان حوزه تجسمی -شامگاه چهارشنبه، ۲۵ بهمن ماه ۱۳۹۱ – در موزه هنرهای دینی امام علی (ع) برگزار شد.
در ابتدای این مراسم که با حضور جمع کثیری از هنرمندان برگزار شد، سید قاسم ناظمی معاون هنری سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران به روی صحنه رفت و گفت: من ۷۹ سالگی استاد افجه‌ای را به وی تبریک می‌گویم و امیدوارم سال‌های سال در پی آفرینش زیبایی و معنویت باشد. وی افزود: امیدوارم این برنامه‌های تولد هر ماه ادامه داشته باشد و شاهد شادی در این موزه باشیم.
در ادامه پرویز کلانتری هنرمند نقاش پیشکسوت به روی صحنه رفت و گفت: افجه‌ای یک چهره جهانی است و به معنی دیگر او یکی از سرمایه‌های ملی ماست. همانگونه که امروزه همه می‌گویند که نفت و گاز سرمایه‌های ما هستند باید بگوییم افجه‌ای‌ها و نخبه‌های هنری نیز سرمایه محسوب می‌شوند. حتی یک فوتبالیست که برای کشور گل می‌زند و رکورددار است، سرمایه محسوب می‌شود.
وی نخبگان و هنرمندان را تعیین کننده هویت و ارزش‌های فرهنگی کشور دانست و بیان کرد: در دو وجه می‌توان افجه‌ای را مورد بررسی قرار داد؛ یکی بحث خوشنویسی و نستعلیق و دیگری نقاشی‌خط.
کلانتری در ادامه به بیان چگونگی ادای رسم استاد – شاگردی بین افجه‌ای و استادان خوشنویس و نقاش پرداخت.

یداله کابلی از پیشکسوتان عرصه هنر خوشنویسی که به علت کسالت نتوانست سخنرانی داشته باشد، با عذرخواهی از حضار فقط به این نکته اشاره کرد: از اینکه اینجا هستم بسیار خوشحالم و راستش را بخواهید نمی‌دانم چه بگویم. وی افزود: افجه‌ای در زندگی و کار هنری ابعاد وسیعی دارد که نمی‌توان آنها را در جلسه‌ای یک یا دو ساعته بیان کرد. استاد تولدتان مبارک.
بعد از صحبت‌های یداله کابلی، جواد بختیاری هنرمند خوشنویس و نقاشی‌خط به روی صحنه رفت و گفت: استاد افجه‌ای باور کنید که باورم نمی‌شود شما اکنون سنتان اینقدر باشد. باور کنید بسیار جوانتر به نظر می‌رسید.
وی افزود: هنرمندان در رشته‌های مختلف هنری کارشان شبیه هم است و در بسیاری موارد آثار یکی تداعی‌کننده آثار دیگری است ولی افجه‌ای از معدود هنرمندانی است که شخصیتش با هنر و کارش بسیار نزدیک است و از این بابت یگانه است.
وی ادامه داد: او شخصیتی خروشان و در عین حال خاموش دارد که به تعادل و آرامشی خاص می‌رسد و با این آرامش در عین خروش مخاطب را به دیدن کارش دعوت می‌کند.
جواد بختیاری با بیان اینکه “من سال‌هاست که از دیدن کارهای استاد نصراله افجه‌ای لذت برده و می‌برم”، گفت: این کاری که موزه هنرهای دینی امام علی(ع) درباره هنرمندان با برگزاری جشن تولد هنرمندان انجام داده کار بسیار زیبایی است و درخواست می‌کنم که این برنامه ادامه داشته باشد.

نوبت به اهدای هدایا رسید
در ادامه جشن علاقه‌مندان و هنرمندان به رسم یادبود هدایایی را به استاد افجه‌ای اهدا کردند. اولین هدیه را سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران و موزه امام علی (ع) به استاد افجه‌ای تقدیم کردند.
افجه‌ای بعد از دریافت این هدیه از موزه امام علی (ع)،یکی از آثار مجموعه شخصی خود که منقش به جمله «لافتی الا علی، لا سیف الا ذوالفقار» بود را به موزه هنرهای دینی امام علی (ع) اهدا کرد.
احسان آقایی مدیر موزه هنرهای معاصر تهران هدیه بعدی را به افجه‌ای اهدا کرد که کتاب شاهکارهای نگارگری از مجموعه انتشارات موزه بود. استاد مجتبی ملک‌زاده از هنرمندان به نام عرصه خوشنویسی در گرایش شکسته نستعلیق نیز یکی از آثار خود را به افجه‌ای هدیه داد و برایش آرزوی سلامتی و طول عمر نمود.
جواد بختیاری ضمن اهدای یکی از آثارش به افجه‌ای گفت که باید افجه‌ای مرا ببخشد زیرا خطم در مقابل خط وی بد و ناخواناست ولی شعری که برایش نوشتم از اشعار حافظ است و ارزشمند.
احمد فلسفی و الهه خاتمی زوج هنرمند خوشنویس نیز اثری به افجه‌ای اهدا کردند و فلسفی گفت: در وصف افجه‌ای و خوبی‌هایش هرچه بگوییم کم گفته‌ایم. من از جناب آقای عبدالحسینی مدیر موزه امام علی (ع) تشکر می‌کنم که چنین محفل دوستانه و صمیمانه و در عین حال شادی را به وجود آورده است. وی افزود: به جز هنر افجه‌ای که نیازی به بازگو کردن آن نیست باید بگویم این اخلاق خوب افجه‌ای است که نیاز امروز جامعه ماست.
علی شیرازی هنرمند نقاشیخط نیز به روی سن رفت و از خوبی‌های افجه‌ای سخن راند و گفت هدیه‌ای را که برای استاد در نظر گرفته‌ام در برابر مهربانی و منش این استاد بسیار ناچیز است و فقط پیشکشی است به رسم ادب و احترام.
در بخش جنبی این مراسم نیز، نمایشگاهی از آثار وی با همکاری و مشارکت موزه هنرهای معاصر تهران در طبقه همکف موزه هنرهای دینی امام علی (ع) به نمایش درآمد. در این مراسم صادق تبریزی، جواد بختیاری، امیراحمد فلسفی، یداله کابلی خوانساری، حسین محجوبی، کامران کوهستانی، احمد محمدپور، الهه خاتمی، ایرج میرزاعلیخانی، عین‌الدین صادق‌زاده، هادی روشن ضمیر و جمعی دیگر از هنرمندان نیز حضور داشتند.