برای برنامه آوای غدیر
این مطلب به عنوان پیام و سخن به رویداد موسیقایی “آوای غدیر” نوشته و ارائه شد. این رویداد در سال ۹۳ در فرهنگسرای ارسباران برگزار شد. در آن ایام به عنوان معاون هنری سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران مسئولیت داشتم.
واقعه چنان عظیم و روشن و معطر بود که از ناحیهی غدیر خم به سال دهم هجرت، پر و بال گشود و جغرافیایش را گستراند به اکنون و همیشه و مرزهایی دور. این گونه بود که شد بخشی جداییناپذیر از زیست و ذهن و آیین مسلمانان و ایمانآورندگان. از یک سوی هم به وادی ادبیات و کتابت و کلام مکتوب گام نهاد و از سویی دیگر، هنر را مفتخر و مرتفع کرد.
از همین روی، آنجا که هنر و ادبیات و سنت به هم رسیدند و آمیخته شدند با فهم و ذوق جامعه، این واقعه به شکل و شمایلی پررنگتر، نمایان شد و هنرمندان هم دل در گرو اهل بیت (علیهمالسلام) گذاشتند و ارادتشان به ولایت مولیالموحدین علیبنابیطالب(علیهالسلام) را در آثارشان نمایان ساختند.
یکی از بهترینهای این عشقورزی هم عاشیقها بودند که ادبیات و زبان مردم را با هنرِ جانِ شیفتهی خود درآمیختند و علایق و اعتقادات دینی و معنوی جامعه را به آواها و نواهایی گوشنواز بدل کردند. آنان، سینه به سینه و نسل به نسل، سازهایشان را کوک کردند تا حرفِ دل مردم را که برآمده از ذهن خداجویشان بود، به زبان گویای موسیقی بیان کنند. عاشیقها مترجم بیادعا و بی مزد و منت آرزوها و رویاهای مردمان این سرزمین و سرزمینهای همسایه بودند و هستند تا نوای دینداری آنها را بیان کنند.
اکنون که آنان از مرزهای خود گذشتهاند و به میهن ما گام گذاشتهاند تا بیواسطه و رو در رو با همهی مردمان مومن، باری دیگر ولایت مولای متقیان را عاشقانه روایت کنند، حضورشان را ارج مینهیم و هنر نجیب آنها را قدر میدانیم.
امیر عبدالحسینی
معاون هنری سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.