رنگ صدای فرزند خلف آواز

رنگ صدای فرزند خلف آواز

امیر عبدالحسینی

مدیر هنری، پژوهشگر و مدرس هنر

پسر که نشان از پدر داشته باشد، بيگانه نخواهد بود با خود و روزگارش؛ خاصه که پدر، شاه بیت درخشان آواز ملی ایران باشد و پسر نیز در عطر و هواي خوش آن آواها و نواهای ماندگار، همراه با سرآمدان فرهنگ و هنر و ادبیات شکوهمند ایران، نفس کشيده​ و باليده باشد. اين حکايت همایون شجریان است؛ خواننده‌ی پرآوازه‌ی امروز که ديروزهاي نورستگي و نوجواني را در حوالي و حواشي جادوي صدای پدر سر کرد تا خود به يکي از نام­آوران و سرآمدان نوای موسیقی ایران در این روزگار بدل شد.

در اين عبارات و توصيفات، نه مبالغه و اغراقي هست و نه جمله​پردازي و تعارفي، چرا که همين اوراق تقويم یک دهه‌ی اخیر، گواهي است صادق که چگونه نام همایون شجریان هم‌چون همایونی گوش‌نواز در صفحه‌ی موسیقی معاصر ایران پيچيد و بر آن ماندگار شد.

اما اين درخشش و افتخار، اتفاقی نبود: عرق­ريزان روح و نگاه نافذ و اندیشه‌ی ناقد بود که پله​پله و آرام​آرام، او را به اوج رساند؛ از بيان ساده و صريح دغدغه​ها و عصيان​هاي پر تب و تاب جانش، تا رسيدن به کمال پختگي و شعور هنرمندانه در آوا و نوا​هاي روح​نواز و ماندگارش.

 

 

از همان روزگاری که با سازش کنار پدر بنشست تا در ‌خبر «قاصدک»، «یاد ایام» و «شب وصل» را با هنرمندانی چون پرویز مشکاتیان، داریوش پیرنیاکان، جمشید عندلیبی، داریوش طلایی، سعید فرج‌پوری و دیگر ستاره‌های پر فروغ موسیقی ایران طنین افکند و دیگر روزی که همراه استاد و پدر خود شد تا «معمای هستی» را با زخمه‌های تار زنده‌نام محمدرضا لطفی جاودان کند. اما در کنار همراهی ساز، شور آواز این فرزند خلف هنر ایران با عالیجنابان محمدرضا شجریان، حسین علیزاده و کیهان کلهر؛ اوراق طلایی دیگری بر دفتر تاریخ موسیقی معاصر افزود تا آثار درخشانی هم‌چون «زمستان است»، «بی تو به سر نمی‌شود»، «فریاد»، «هم نوا با بم»، «ساز خاموش» و «سرود مهر» به مردم شریف ایران تقدیم شود.

این‌ها که بر شمرده شد، گزیده‌ای از کارنامه‌ی ارزشمند چنین پسری است که در مدرسه‌ی چونان پدری پرورش یافته است تا با نظر او راه خود در پیش بگیرد و همراه با آهنگ‌سازی محمد جواد ضرابیان، «نسیم وصل» را به عنوان اثری مستقل از حضور پدر منتشر و مخاطب موسیقی اصیل را با پدیده‌ی معاصری در آواز ایران مواجه کند. همان راهی که با انتشار آثار بسیار دیگرش تا به امروز ادامه یافت و همایون شجریان را به هنرمند مستقلی در آواز ایران بدل کرد. او در ادامه‌ی مسیر با همراهی حمید متبسم، آلبوم «سی‌مرغ» را منتشر کرد تا نوای پند و خرد در تاریخ حماسی ایران را روایت و یکی دیگر از آرزوهای پدر در اجرای آواز بر اساس اشعار حکیم فردوسی طوسی را محقق کند.

 اما رسالت دیرینه و طبع بلند همایون نمی‌توانست به این‌ها بسنده کند که او در مدرسه‌ی پدر چنین پرورش یافته و چنان آموخته بود که برای هنرمندی که فرزند زمانه‌ی خویش باشد، فرم و محتوای اثر به نیاز مخاطب و پاسداشت و پرورش ذوق و قریحه‌ی او وابسته است. همانگونه که استاد محمدرضا شجریان در روزگار جوانی طرحی نو در انداخت و با معاصرسازی قابلیت‌های موسیقی آوازی ایران نسل جدید و علاقه‌مندی از مخاطبان موسیقی را فراهم آورد و پیوند محکمی در مخاطب‌شناسی و ذائقه‌سازی شنوندگان را  بنیان نهاد؛ فرزند او نیز به نسلی از نوجوانان و جوانان اندیشید که با موسیقی ملی ایران بیگانه شده بودند. از همین منظر در همکاری با نوازندگان و آهنگسازان جوان‌ و پویایی هم‌چون علی قمصری، مهیار علیزاده، غلامرضا صادقی و سهراب و طهمورث پورناظری آثار متفاوتی را برای ذائقه‌ی شنیداری دیگری از موسیقی ایران ارائه کرد. آثاری گه اگر چه در مواردی اندک، بر مذاق گروهی از اهالی موسیقی -به ویژه نسل شیفته و دل‌بسته‌ی سنت- خوش نیامد و آن را انحراف از مسیر پدر تصور کرد، اما همین نوآوری بر ذائقه‌ی عمومی جامعه نشست و به ارائه‌ی آثار نوین در پیوند نسل جوان و نوجوان با موسیقی ملی ایران منجر شد. این نگاه نوآورانه و دلیرانه در «گاه فراموشی» به عنوان آخرین آلبوم او همراه با موسیقی فردین خلعتبری و با حضور چهره‌های بین‌المللی نوازندگی و البته با سبک و سیاقی متفاوت ادامه داشته است.

 

 

همایون شجریان این روزها «به رنگ صدا» را روی صحنه دارد. با رنگ و بویی که پس از سال‌های تلخ کرونا و تعطیلی کنسرت‌ها، به یاد فقدان پدرش چنین زمزمه می‌کند که:

کجاست بارشی از ابر مهربان صدایت                      که تشنه مانده دلم در هوای زمزمه‌هایت

همان‌گونه که استاد فقیدمان در روزگار اوج و محبوبیت و پختگی صدا، «به یاد پدر» را در پاسداشت نوای قرآنی پدرش -زنده‌نام مهدی شجریان- منتشر کرده بود، همایون شجریان نیز در پارتیتوری متنوع با اجرای منتخبی از آثار ماندگار شجریان بزرگ، یاد او را گرامی داشت تا به احترام مخاطبانش، روزگار صدای خسرو آواز ایران را این گونه بازآفرینی کند:

به من گفتی که دل دریا کن ای دوست                   همه دریا از آن ما کن ای دوست

و نوای «دود عود» را به یاد پدر و یادبود استاد فقید پرویز مشکاتیان چنین سر دهد:

ای یوسف خوش‌نام ما خوش می‌روی بر بام ما          ای درشکسته جام ما ای بردریده دام ما

«به رنگ صدا»، کنسرت هوشمندانه‌ای از همایون شجریان است که منتخبی از تصنیف‌های خاطره‌ساز پدرش را در بر می‌گیرد و در کنار آن از قطعات آوازی که قدرت، لحن و اوج صدا‌ی خودش را نمایان می‌کند غافل نمی‌شود. در این میان نیز به بازاجرای تک آهنگ‌های متفاوت از جمله تیتراژ فیلم‌ها و سریال‌ها می‌پردازد و چنین نغمه‌گری می‌کند:

آسمان ابری‌ست از آفاق چشمانم بپرس               ابر بارانی‌ست از اشک چو بارانم بپرس

تخته‌ی دل در کف امواج غم خواهد شکست          نکته را از سینه‌ی سرشار طوفانم بپرس

 

 

همین پارتیتور جذاب به همراه ارکستر «سیاووش» به رهبری آرش گوران و ترکیبی از نوازندگان جوان و خوش آتیه در کنار نوازندگان با تجربه، از مهم‌ترین نقاط قوت «به رنگ صدا»ی اوست که استقبال کم نظیر و قابل توجهی را در تاریخ موسیقی ایران به ثبت رساند. استقبالی که خرید بلیت الکترونیکی کنسرت برای سی اجرا و هشتاد هزار مخاطب در چهار ساعت رقم خورد و ده‌ها هزار مخاطبی که از تهیه بلیط بازمانده و به انتظار و اشتیاق اجراهای دیگر او نشسته‌اند.

اختصاص ردیف اول به صورت رایگان برای دانشجویان و قیمت‌گذاری تمام بلیط‌ها با مبلغ پایین‌تر از بازار رایج موسیقی که با محاسبه‌ای سرانگشتی چشم‌پوشی از رقم حدود ۱۰۰ میلیارد ریال را شامل می‌شود نیز نشان از آن دارد که مسئولیت اجتماعی هنرمند بر نگاه اقتصادی او غلبه دارد.

حضور سحر فروزان از بانوان فعال در اقتصاد فرهنگ و هنر در کسوت مدیر برنامه‌ی همایون شجریان و مدیر برگزاری این رویداد در کنار غلامرضا صادقی که علاوه بر آهنگ‌سازی و تنظیم برخی از قطعات، به عنوان صدابردار هم در این کنسرت حضور دارد و طراحی دکور توسط دوست هنرمندم رضا موسوی نیز از دیگر مصادیق همکاری همایون شجریان با افراد حرفه‌ای‌ به شمار می‌رود که نتیجه‌ی آن در ساماندهی مناسب رویداد به خوبی نمایان شده است.

خلاصه ‌که نهال آواز ایران پس از گذار از روزهایی که ذکر آن رفت، پرورانده و امروز به پشتوانه‌ی رفتار حرفه‎ای خود، به درخت پرثمری بدل شد که از هر شاخه‌ و برگ آن میوه‌های اصیل آواز ایران به گوش می‌رسد که بخواند:

به نام نامی ایران، به نام نامی انسان، به آیین وفاداران، به راه و رسم بیداران

با اين همه، پشت اين گشت​وگذارها و درنورديدن عرصه​هاي نو، يک نفر، تنها يک نفر، بوده و هست. همان نجیب‌زاده‌ی زلال و هنرمند بي​حاشيه​اي که دل و جان دردمندش براي شرافت و ارزش‌هاي پاک انسانی مي‌تپيده و مي‌تپد: همایون شجریان.

 

 

خبرگزاری‌ها

             

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

1 × 5 =