برای آیدین آغداشلو
خاطرات انهدام
ای کاش آرزوهای شاعر به جهان واقعیت پا میگذاشت؛ آنجا که میسرود:
ای کاش آدمی وطنش را
مثل بنفشهها
در جعبههای خاک
یک روز میتوانست
همراه خویشتن
ببرد هر کجا که خواست
اما اینها همه در خیال شاعر میگذرد و آنچه حقیقت دارد، همین است، که این وطن ماست؛ همین جغرافیای عزیز، با همهی پستی و بلندیهایش؛ خاک دامنگیری که متولد آنیم و خاطرات و زندهها و مردههایمان را در آن داریم. اما حالا شنیدهایم که آیدین آغداشلو که بخشی از هنر امروز ما مرهون و مدیون حضور اوست، از این خاک، قصد رفتن و دل بریدن دارد. حاشا که ما را قصد بر این نیست تا مانعی باشیم بر سر راه جناب آغداشلو و جایگاه بلندبالای او را در برابر خود از یاد ببریم و از ایشان بخواهیم که نرود. نه؛ چنین قصدی در کار نیست؛ اما این حسرت و دریغ با ماست که ای کاش او پرتوبخشی خود را از هنر تجسمی امروز ما دریغ نمیکرد. آخر استاد به جز نقاش و تصویرگری چیرهدست بودن و محققی یکه و ممتاز، در تعیین اصالت آثار قدما از بهترینهای ماست و اگر روزی ترک این دیار کند، پر کردن جای خالیاش در این عرصه به سادگی ممکن نیست، حتی به سختی و دشواری هم چندان ممکن نیست. و این از ضررهایی است که هنر امروز و دیروز و فردای ما خواهد دید.
نمیدانیم، شاید او به سیاق کتاب پر ارزشاش، «خاطرات انهدام»، گمان میکند که داشتهها و دانستههای بزرگش در این خاک، رو به انهدام و فنا میرود و چه بسا که در سرزمین دیگری قدر آنها را بهتر و بیشتر بدانند. اگر این گمان باشد، دست کم تصور ما بر این است که جناب آغداشلو، در این سالها که گذشت، همواره و همواره محترم و محبوب اهل هنر بود و بر صدر هر مجلسی جای داشت. اما اگر در این میان، کوتاهی و لغزشی صورت گرفته باشد که به تکدر استاد انجامیده، وای بر ما که به تفقد او برنخاستیم و اندوه را از دل آیینهوارش نستردیم.
با این همه، دل خوش میکنیم و به خود میگوییم که هیچ کدام از اینها نیست؛ بلکه او در فکر تغییر آب و هوایی است تا سیاحتی کند و حتی روزگاری در جایی جز وطن مقیم شود و بعد به سلامت و شادمانی به ایرانمان بازگردد. اما اگر این گونه هم نباشد و نشود، جای دریغی نیست؛ چون به رغم همهی حرفها که گمان ما بود و قطعیتی در آن نبود، این یقین را داریم که جناب آغداشلو به هر کجای این جهان که برود، یک ایرانیِ تمامقد است، دلش برای هنر این سرزمین تنگ میشود و میسوزد و حامیِ همیشه و هنوز هنرمندان اصیل این جغرافیا خواهد ماند. این مایهی شادمانی ماست. اما با این همه، ای کاش ای کاش او را سرِ رفتن نبود…
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.