برای مقدمه کتاب تابلوفرشها
این مطلب به عنوان مقدمه کتاب “تابلوفرشهای نفیس” نوشته شد.
تا کنون تعریفها و تعارفهای فراوانی دربارهی فرش ایرانی شده است و سخن گفتن از اینکه این فرش در عرش هنر و خلاقیت و زیبایی جای دارد، تکرار مکررات است. اما غفلت از این سرمایهی ملی و کمرنگ شدن ارج و قرب آن، حرف تازهای است، چرا که به زمانهی ما مرتبط میشود و حتی تا گذشتههایی نه چندان دور ضعیت آن بدین گونه نبوده است. اینکه چگونه میتوان دوباره فرش ایرانی را به جایگاه رفیع و شایستهاش ارتقاء داد، بیشک معادلهای تکمجهوله نیست و نیازمند واکاوی بسا پدیده و علت و دلیل است. اما آنچه در این مقدمهی کوتاه میتوان گفت، ارتباطی است که بین فرش و تابلوفرش برقرار است و وضعیت این دو هنر ایرانی را که ماحصل کار طراحانی خلاق و عرقریزان بافندگانی سختکوش اما گمنام هستند، نشان میدهد؛ تابلوفرشها همواره این نکته را یادآور شدهاند که اگر فرش ما به رغم جایگاه بلندش به زیر پا میافتد و چندان به چشم نمیآید، اما آنها به دیوارها آویخته میشوند و تماماً شکل و شمایل یک اثر هنری را به خود میگیرند. به همین خاطر هم جلال و شکوه فرش ایرانی را تذکر میدهند، چراکه فرش به دلیل کاربردی بودنش ناخواسته تن به یک شئیوارگی داده و در نگاه عامهی مردم، جنبههای زیباشناسانهاش مغفول مانده، اما دربارهی تابلوفرش به دلیل همان نوع برخورد و بهرهگیری از آن، چنین اتفاقی رخ نداده است.
تابلوفرشها از منظری دیگر هم اهمیت دارند؛ از این جهت که به دلیل قطع و شکل و اندازه، به نسبت فرش امکان فراهمتری برای عرضه شدن به عنوان سوغاتی داشتهاند. چنانچه هنوز هم بهترین هدیهی اصیل ایرانی برای ارائه به مقامات و سفرا و وزرای خارجی به شمار میروند. به واقع، این محصولات هنری را میتوان سفیرِ حُسنِ هنر ایرانیان دانست که بی هیچ سخنی، خلاقیت و اندیشه و صبوری مردم هنرمند ما را به جهان معرفی کردهاند. بدین ترتیب، از یک سوی نقشی ارزنده در روابط دیپلماتیک ایران با سایر ملل ایفا کردهاند و از سوی دیگر، جهانبینی ما را به بهترین شکل ممکن به آنها بیان کردهاند. اما تابلوفرش چگونه توانسته جهانبینی ما را نشان دهد؟ برای پاسخ به این سئوال باید به تفاوتی محتوایی که بین فرش و تابلوفرش وجود دارد، اشارهای مختصر کرد. اگر فرش به دلیل همان زیر پا قرار گرفتن، به طرح و نقشهایی برگرفته از طبیعت و اشکال هندسی قناعت کرده، تابلوفرش به خاطر موقعیت استقرارش این امکان را داشته است که متبرک و معطر به احادیث و آیات و روایات الهی شود. از همین روی میتوان آن را نمود و نمادی از روحیهی خداجوی و مذهبی مردم این سرزمین دانست که علایق و دلبستگیهای دینی خود را در قالب یکی از نفیسترین هنرهایشان متجلی کردهاند.
همهی آنچه گفته شد، بخشی از اهمیت و عظمت این دستبافتهی هنرمندانهی ایرانی را نشان میدهد. اما تابلوفرش هم مانند هر پدیدهای که از دلِ سنت برآمده است، برای حفظ کردن شأن خود نیازمند بازاندیشی و بازبینی است. البته که در این مجال نمیتوان به آسیبشناسی همهجانبهی تابلوفرش و مسائل گوناگون آن پرداخت. اما به نظر میرسد موضوعی که باید حتماً به آن اشاره کرد، گسترهی موضوعات و مفاهیمی است که میتواند بر تابلوفرش نقش ببندد. تنوع و تکثر آموزههای ارجمند دین ما این امکان و مجال مغتنم را فراهم آورده است که تابلوفرشها به سادگی و سهولت از آنها بهره بگیرند. اگر این اتفاق روی بدهد، شاهد این خواهیم بود که تابلوفرشها به محملی جدیتر برای عرضه و ترویج فرهنگ شیعی و معنوی ما بدل شدهاند.
نحوهی قاب گرفتن تابلوفرشها و اصطلاحاً پاسپورتهکردن آنها به همراه استفاده از قابهایی بهروزتر و تنوع بخشیدن به قطع و اندازههای مختلف این هنر ایرانی نیز، موضوعی است که میتواند در فرم آنها تحولی چشمگیر ایجاد کند و انگیزه و موجبی شود تا نگاه نسل نوجوی جوان هم به تابلوفرش معطوف شود. از این رهگذر، علاوه بر رواج تعالیم گرانقدر دینی، خریداران و دوستداران آن در داخل و خارج مرزهای این سرزمین افزایش معناداری مییابد و در اقتصاد این هنر نیز تحولی ارزنده رخ خواهد داد.
آنچه در این کتاب به عنوان نمونههایی از تابلوفرشهای ایرانی معرفی شدهاند، بیتردید واجد تمام خصایل و خصایص مثبتی هستند که به آنها اشاره شد، اما نقدی هم که به این هنر وارد کردیم به قوت خود باقی است و امیدواریم دلسوزان و متولیان این عرصه که خود به این آسیبها واقفند در رفع آنها و تقویت نقاط قوتش بکوشند.
امیر عبدالحسینی
پژوهشگر و مدرس هنر
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.