موزه هنزهای معاصر تهران

وقتی از موزه حرف می‌زنیم

قصه ارتباط بین مردم روزگار ما و گرایش آن‌ها به موزه‌ها، بی‌شباهت به داستان پادشاه داستان “شازده کوچولو” نیست. اگر پادشاهی از سربازش بخواهد که مثل شب‌پره از این گل به آن گل بپرد یا قصه‌ سوزناکی بنویسد یا به شکل مرغ دریایی در آید و او امرش را اجرا نکند، حتما پادشاه مقصر است نه سرباز!

با این روایت می‌توان چنین گفت که اگر مردم ما به موزه نمی‌روند و موزه‌گردی ترویج و تبلیغ نشده، بدین علت است که نقش موزه‌ و اهمیت آن در فرهنگ و هنر و گردشگری آموزش داده نشده است!

اجازه بدهید تا نمایش آثار موزه لوور در موزه ملی تهران و صف‌های طولانی جلوی موزه را تنها یک استثنا بدانیم. این رویداد، اتفاق خوشایند و لذت‌بخش و بی‌سابقه‌ای بود که شایسته است در جای خودش مورد بررسی قرار بگیرد. اما واقعیت این است که موزه‌ها و خانه‌موزه‌های ما از موزه ملی گرفته تا موزه کاخ گلستان، از موزه هنرهای معاصر تا موزه ملک، از خانه‌موزه‌ها و باغ‌موزه‌ها تا کاخ‌موزه‌ها، و… فارغ از اینکه چه گنجینه‌ای داشته یا در کجای شهر قرار گرفته باشند، با کمبود مخاطب و بیننده مواجهند و اگر رویداد و برنامه و همایشی در آن‌ها تعریف نشود، به فضای خاموش و راکد و ساکتی بدل می‌شود که نورهای غیراستاندارد بر روی آثاری که آن‌ها را موزه‌ای می‌دانیم –یا می‌نامیم- تابانده شده است.

در آسان‌ترین وجه ممکن و برای شانه‌خالی کردن می‌توان به این جمله بسنده کرد که “فرهنگ موزه رفتن در کشور ما وجود ندارد” و برای فرهنگ‌سازی هم زمان گذشته و شرایط مهیا نیست. اما برای توجه به دغدغه‌ها و سرفصل‌ها و دغدغه‌ها و فرصت‌ها و تهدیدها، می‌توانیم ۱۰ گزینه زیر را در ذهنمان مرور کنیم.

۱-  اگر چه ضرورت آشنایی با تمدن و تاریخ و نگرش فرهنگی و نقش موزه‌ها برای تسهیل‌گری این امر بر کسی پوشیده نیست، اما محتواسازی و تبلیغ و یادآوری این نیاز و ضرورت می‌تواند در ترویج فرهنگ موزه‌گردی موثر باشد.  

۲- نیل پستمن استاد برجسته علوم ارتباطات در جمله‌ای درخشان می‌گوید: “کودکان پیام‌هایی هستند که به آیندگان می‌فرستیم. آیندگانی که آن‌ها را نمی‌بینیم.” نیک می‌دانیم که ضرورت ایجاد و توسعه فرهنگ‌ توجه به مخاطب کودک و نوجوان است. چه خوب است اگر در سیستم آموزش و پرورشمان ” زنگ موزه” در مقاطع تحصیلی شکل می‌گرفت تا هم فرهنگ و هنر و تاریخ و علوم به صورت کاربردی در سیستم آموزشی منتقل شود و هم این کودکان به فرهنگ مجهز شده و رکن مهمی از فرهنگ و گردشگری را منتقل کنند. 

۳- موزه‌داران و راهنمایان موزه را تربیت و تقویت کنیم تا از آدم‌های خموده و افسرده و گرفتار در هزار توی تاریخ، به افرادی پرنشاط و امیدوار بدل شوند و عشق و علاقه و انگیزه را چاشنی تخصص کنند تا در پویایی و شادابی محیط موزه‌ها نقش‌آفرین شوند.

۴- نمایشگاه‌گردانی و گنجینه‌گردانی و تبادل آثار بین موزه‌ای به عنوان اصل مهم در پویایی موزه‌ها مدنظر قرار گیرد.

۵- بنای موزه‌ از همان ابتدا با کاربری موزه‌ای طراحی و ساماندهی شود و در ایجاد فضا و چیدمان آثار علاوه بر رعایت نگاه تخصصی و اصول موزه‌داری، به خواسته‌ها و نیازهای بازدیدکنندگان و مخاطبان هم اعتنا شود.

۶- مدیران و کارکنان و متولیان موزه‌ها با اصول موزه‌داری آشنا شوند و علم و دانش و توانایی‌شان متناسب با نیازهای مخاطب و مراجعه‌کننده روزآمد شود.

۷- تبلیغات، اصل و اساس هر رویدادی است که بهتر است در موزه‌داری هم به صورت خاص و ویژه مورد توجه قرار گیرد. موزه‌ها نیاز به تبلیغات‌ پویا و خلاق دارند تا با ایده‌های جذاب از بسترهای تبلیغاتی مناسب برای برنامه‌ و رویدادهایشان بهره‌مند شوند. (نکته مهمی که در نمایش آثار موزه لوور در تهران نیز مد نظر قرار گرفت).

۸- شایسته آن است که در کنار نگاه موزه‌داری و نمایشگاهی، برنامه‌های جذاب و سرگرم‌کننده با ایده‌های خلاق به اجرا درآید. از رویدادهای نمایشگاهی و نشست‌های آموزشی و پژوهشی تا برنامه‌های سرگرم‌کننده و اوقات فراغتی در گروه‌های سنی مختلف (به ویژه برای مخاطب کودک، نوجوان و جوان).

۹- موزه‌ها باید به پاتوق‌های فرهنگی بدل شوند. وجود کتابخانه، فروشگاه محصولات فرهنگی و هنری، کارگاه خلق اثر، کارگاه مرمت،کافه گالری، کافه کتاب، کافه رستوران، فضای سبز، سینما تک و … در کنار بهره‌مندی از زبان و بیان هنر جدید و امکانات چندرسانه‌ای و فضای مجازی از مهم‌ترین ارکان موزه‌ها به شمار می‌رود.  

۱۰- و در آخر این که موزه‌، ساختمان‌ بزرگی سرشار از نخوت و سستی و سکوت نیست و موزه‌گردی می‌تواند علاوه بر یک رویداد فرهنگی و هنری یک فرآیند جذاب و سرگرم‌کننده و فرهنگ‌ساز باشد حتی اگر موزه‌داران این واقعیت را نپذیرند!

مروری بر تعریف ایکوم (کمیته بين‌المللي موزه‌ها) که به نظرم همین تعریف هم به بازنگری نیاز دارد، می‌تواند حسن ختام این نوشته باشد. “موزه موسسه‌ای دائمی و بدون انگیزه مادی است که درهای آن به روی عموم گشوده است و در خدمت تاریخ و هویت جامعه و پیشرفت آن فعاليت دارد. موزه مکانی است که آثار و نمونه‌ها و اطلاعات گوناگون مرتبط با موضوعات، فعالیت‌ها و دستاوردهای علمی، فرهنگی و هنری را به نمایندگی از جامعه گردآوری و حفاظت می‌کند و آنها را به صورت مجموعه‌های نمایشگاهی همراه با توضیحات لازم و با به کارگیری انواع شیوه‌های اطلاع‌رسانی و آرشیوهای اطلاعات علمی برای استفاده عموم ارائه می‌کند تا بازدیدکنندگان به فراخور نیاز، علاقه و سوابق علمی و حرفه‌ای خود از آنها بهره گیرند”.

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پنج × چهار =