حسین قوللر آغاسی - باریافتن حضرت مسلم به حضور امام حسین (ع) - نقاشی قهوه خانه ای - موزه رضا عباسی

برای نمایشگاه خیالی‌نگاران

این مطلب را به عنوان یادداشت دبیر، برای نمایشگاه خیالی‌نگاران –مروری بر شاهکارهای نقاشی قهوه‌خانه و نقاشی پشت شیشه- نوشتم.

خیالی‌نگاری (نقاشی قهوه‌خانه)

هر دورانی هنر خاص خود را دارد؛ هنری که فرزند زمان خویش است و روح حقیقی آن که برگرفته از فرهنگ و نیاز آن دوران است، هرگز تکرار نمی‌شود و آنچه مشابه‌اش پدید می‌آید، همواره بدلی است، حتی اگر هنرمندانه باشد. شاید به همین خاطر است که حفظ، نگهداری و انتقال هنر هر دوران، به مثابه مراوده میان نسلها، از اهمیتی غیرقابل انکار برخوردار است. چراکه این کار در واقع یکی از مهم­ترین راههای شناخت فرهنگ، اجتماع و عقاید مردم هر دوره­ای است.

نقاشی قهوه‌خانه فرزند عهد صفویه بود؛ اما در اواخر دوره‌ی قاجار بود که به طور جدی به تاریخ نقاشی ایران پیوست. درهمین دوران نیز بود که به «خیالی سازی» شهرت یافت و قواعد و اصولی بیش از ترسیم پرده‌های مذهبی و عاشورایی پیدا کرد.

اما از حیث اجتماعی، کارکرد این هنر را می‌توان بیرون کشیدن نقاشی از کسوت درباری دانست. اینگونه بود که هنر نقاشی به مکانهایی چون حسینیه­‌ها، سقاخانه­‌ها، حمام­‌ها و قهوه­خانه­‌ها برده شد که متعلق به عامه­ی مردم بودند؛ اگرچه بخشی از این کارکرد اجتماعی، پاسخ به نیاز جنبش آزادی‌خواهی مشروطه برای نزدیک شدن به فرهنگ مردم بود. قهوه‌­خانه یعنی محل تلاقی تیپ­‌ها و طبقه­‌های مختلف اجتماعی و آنچه در این هنر همواره مطرح بوده، مضمون و معنایی بر اساس تصورات همین مردم و روایت صمیمانه­‌ی اعتقادات آنها بوده است. شاید بتوان وجه دیگری از مردمی بودن این هنر را در دوری­اش از شیوه­‌های آکادمیک و عدم حساسیت به فرم و نور و رنگ دانست. نقاشی قهوه‌­خانه­، همواره هنری قاعده‌­مند در عین بی­ قاعدگی بوده است و از قاعده‌های معمولش می‌­توان به مواردی مثل بزرگ­تر تصویر­کردن قهرمان­‌ها، خیال‌پردازی در عین روایت­‌گری­، حوصله­، دقت و سادگی اشاره کرد.

اما این نقاشان بی­‌مدعا در دهه­ بیست و سی، یعنی همان دورانی که هنرمندان مدرن پا به عرصه گذاشتند­،کم کم جایگاه گذشته­ خود را از دست دادند و در سایه­ موج ناتورالیسمی قرار گرفتند که با کمال المک و شاگردانش ایجاد شده بود. اگرچه این فراموشی دیری نپایید و هنرمندان مدرن دهه ­چهل – ­که آغاز جریان روشنفکری در ایران محسوب می­‌شد­-  این نقاشی را دوباره احیا کردند. اما آنچه پس از این اتفاق افتاد­، در ابتدا کمی تکرار بود که هرگز نتواست به روح اصیل و هویت واقعی  آن پرده‌­ها دست پیدا کند­. چرا که نقاشی قهوه‌­خانه­، تنها یک شیوه­ نقاشی نبود­، بلکه از اصول­، زاویه دید، شادی‌­ها و غم‌­های هنرمندان و حتی مخاطبانش برمی­‌خواست­. در واقع هنری بود که جلوه‌­های نورانی و صادقانه­‌اش­، از قلب پاک نقاش بیرون می‌­تراوید و روایتگر صادق و بی­م‌دعا و ترانه‌خوان آوازهای مردم کوچه و بازار بود؛ هنری که مسیر طولانی‌­اش تا به امروز فراز و نشیب­‌های فراوانی داشت و به گونه‌­ای از تفکر، هستی­‌شناسی و معناگرایی متعلق بود که می­‌توان آن را فرزند زمان‌ه­ای دانست که تنها به زمانه­ خود تعلق نداشت.

برگزاری نمایشگاه‌ها و جمع‌­آوری این آثار توسط خریداران و مجموعه­‌داران خصوصی و البته راه یافتن برخی از این نقاشی­‌ها به موزه­‌های سراسر دنیا که از دهه­ چهل به بعد آغاز شد، اولین نقطه­ اتصال و انتقال این هنر به دوران امروز بوده است. شاید بتوان گفت که مهم­‌ترین نقش در انتقال این هنر محروم و البته اصیل مردمی را همان مجموعه­‌داران خصوصی ایفا کردند؛ نقشی که کارکرد آن جز نگهداری و حفظ این هنر راستین، می­تواند امکان مطالعه­ گونه­‌ای اصیل از هنر ایرانی باشد، آن هم در دورانی که توجه به فرهنگ فولکلور از مهم­‌ترین مباحث روز دنیاست. این اتفاق در نمایشگاه «خیالی نگاران» نیز به تمامی رخ نمود و شاید بتوان گفت بهترین آثاری که به این نمایشگاه راه یافت، از گنجینه­ی مجموعه­داران  بخش خصوصی بود که بی­مزد و منت، این آثار ارجمند را در اختیار نمایشگاه و مخاطبانش قرار دادند.

این مجموعه، جدا ازهویت بصری و ظاهری خود به عنوان اثر هنری، دسترنج نقاشانی بی­‌ریاست که با دست­‌های پینه بسته و روح­‌های به درد خو کرده­‌شان، با زمزمه‌­های مردم کوچه و بازار و ارزش‌­های مذهبی و سنتی­‌شان همراه شدند.

نقاشی قهوه­‌خانه را همچنین از حیث تصویرکردن واقعه عاشورا و حکایات شاهنامه، می‌توان یکی از ابزار مهم حفظ و نگه‌داشت میراث گرانقدر فرهنگ اسلامی و ایرانی دانست. از این رو پاسداشت چنین هنری، حفظ فرهنگ و اعتقادات و سنت­‌های اصیل مردمی است و در کنار همه­ اینها، آنچه کار مجموعه­‌داران و حافظان این آثار را ارزشمندتر می­‌سازد، در واقع مهم‌­ترین کارکرد این پرده‌­ها نیز به شمار می­‌رود؛ آنجا که این نقاشی­‌ها به واسطه­ روح حماسی و دینی­‌شان­، به حفظ و پاسداری جامعه در برابر همه­ آن چیزهایی می­‌پردازد که دشمنان فرهنگ و اجتماع و مذهب­‌اند. این پرده‌­ها شمایل قهرمانانی از یاد رفته و جایگاه رفیع انسان ایرانی را نمایش می‌­دهند؛ جایگاهی که امروز در هجوم همه مظاهر و نشانه‌­ها و کارکردهای دنیای مدرن­، از خاطر ما محو شده و جای خود را به تشویشی داده که هیچ سنخیت و نزدیکی با روح آرام و پاک و مظلوم هنرمندان این پرده­ها ندارد.

نمایش این پرده‌­ها، شاید نمایش آرزوها و رویاهای از دست رفته­ ماست­. به همین خاطر است که مخاطب امروز را محو خود می­‌کند و از درونش آرامشی عمیق به جان خسته­ او  می‌­بخشد. انگار که هم امروز، در قهوه‌­خانه­‌ای نشسته باشی­، در هوایی آغشته به موسیقی به هم خوردن نعلبکی‌­ها و استکان­ها و قل­قل قلیان و عطر تنباکو و بعد استاد نقاش­، وضو گرفته و دلداده­، فقیر و بی نیاز­، نقشی زده باشد بر پرده­، که تو سراسر رنگ و نقش شوی و چشمهایت چنان اسیر پرده باشد که دهان نقال را از یاد ببری­. اینجا همان جایی است که هنر، مثل بارقه­ای در دل مردم کوچه و بازار درخشید. اینجا، کنار پرده‌­های حسین قوللر آغاسی و محمد مدبر و عباس بلوکی‌فر و … همان جایی بود که برای اولین بار، مردمانی فقیر و زحمتکش، با دست­های پینه بسته و رنج­گرفته، با هنری راستین و اصیل، غنی شدند و پاسداشت و انتقال این پرده­ها، شاید پاسداشت و انتقال آن نگاه­های شوق زده، درد کشیده، نمناک از بزم و رزم و آرام یافته از پیروزی قهرمانانی است که پرچم­دار همین مردمان ساده و بزرگ بودند.  

آن نگاه­ها و این پرده‌­ها، تنها روایت حماسه عاشورا و داستا­ن­های شاهنامه نیست، روایت فرهنگ و عقیده و روزگار مردمانی از این سرزمین در روزهایی دورتر از ماست. از همین روی است که این اصالت و غیرت هنرمندانه، وقتی  به  زمانه­ی  ما رسیده است علاوه بر خیل مشتاقان و عامه­ی علاقه­مندان،  در نگاه پژوهشگران و استادان مراکز آموزشی نیز مقبول و مطبوع افتاده و از همین روی است که به رغم گذشت این زمان طولانی – که می تواند نابودگر هر هنر تقلیدی و غیر اصیلی باشد – نقاشی قهوه‌خانه‌ای در  تاریخ هنر ما نقش خود را برای همیشه ثبت کرده است.

نمایشگاه «خیالی نگاران» برپایی خود را مدیون و مرهون همه­ آن هنرمندان اصیل و گمنام می­‌داند که بی‌­ادعا و شریف، بزرگ­ترین دغدغه­‌ها و رویاهای مردم ایران را با هنر خود جاودانه کردند و نیز سپاسگزار همه­ مجموعه­‌داران بخش خصوصی­، که بی‌­تردید همراهی نکردن آنها می‌­توانست این نمایشگاه را اگر به محاق نبرد حداقل از رونق بیندازد.

 

امیر عبدالحسینی

دبیر نمایشگاه خیالی‌نگاران

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

چهارده + نه =