تکنولوژی و هنر تصویری
این مقاله در شماره ۲۲ فصلنامه تخصصی هنرهای تجسمی (اردیبهشت ۸۴) منتشر شده است.
تكنولوژي و هنر تصويري
وسعت كار گرافيك و كاربرد همه جانبه آن و همچنين نياز روزافروزن جامعه امروز به هنر گرافيك، در كنار تكنولوژي رايانه از افراد فاقد تخصص نيز طراحان نوظهوري به وجود آورد، غافل از اينكه اين طراحان نوظهور، علاوه بر لزوم درك زبان رايانهها، نياز به فراگيري زبان هنر تصويري نيز دارند. مطلب «تكنولوژي و هنر تصويري» به بحث در اين مورد ميپردازد، بحثي كه با رشد و تكثير قارچي شكل دفاتر تليغاتي و گرافيكي به مسئله عمده جامعه گرافيست ايراني تبديل شده است.
تكنوپولي عنوان كتابي است از نيل پُستمن (۱) كه تسليم شدن فرهنگ به تكنولوژي و علمزدگي جوامع انساني را بررسي ميكند. در بخشي از اين كتاب، تكنولوژي كامپيوتر مورد بررسي قرار گرفته است:
«كامپيوتر، به نحوي و از راههايي صاحب قدرت تعيينكننده و هدايتگر انديشههاي ما شده كه شايد يك فرهنگ هوشيار و بيدار، از قبول و پذيرش آن امتناع ميورزيد. از اين جهت، شايسته است ايدهها و انگيزههايي را كه تكنولوژي كامپوتر در ذات خود دارد و خواب و خيالي را كه در سر ميپروراند شناخته و مورد بررسي قرار دهيم.» (۲)
با گذشت سالها از انتشار كتاب پستمن، در دهه اخير سؤال ديگري مطرح است. اينكه جايگاه هنر و هنرمند در رويارويي با تكنولوژي چگونه تعريف ميشود؟ تاريخ هنر به ما نشان ميدهد كه اشتياق به ثبت واقعيت مرئي در پي خود اختراعات و ابداعات صنعتي و مكانيكي را نيز به همراه داشته است. لئوناردو داوينچي با ساختن اتاق تاريك زمينهساز تحولاتي در نقاشي و هنر دوران خود و پس از آن شد. به دنبال اختراع دستگاه «داگروئوتيپ» (۳) و پس از آن پيدايش صنعت و هنر عكاسي، ابزارهاي جديدي براي ثبت اطلاعات تصويري در اختيار هنرمندان قرار گرفت. بررسي آثار نقاشان در دوره ظهور و شكلگيري عكاسي، و بالاخص ارزيابي آثار نقاشان امپرسونيست بخشي از تحولاتي است كه در هنر نقاشي به دنبال ورود تكنولوژي به عرصة هنر پديد آمد. با ظهور عكاسي، هنرمندان نقاش از يكسو وسيلهاي جديد براي بازنمايي و ثبت تصاوير به دست آوردند و از ديگر سو موجوديت نقاشان منظرهنگار و چهرهنگار طبيعتپرداز به خطر افتاد. در چهرهنگاري نشستنهاي مكرر و طولاني مدل، منتفي شد و شباهت مورد نظر با دقتي بيشتر از نقاشي، با چند عكس به دست ميآمد. از همين جا اولين رويارويي هنرمندان با حضور تكنولوژي و جديت آن در صحنه هنر ديده ميشود. حضور تكنولوژي در عرصه هنر تجسمي نه تنها در نقاشي بلكه در شكلگيري، گسترش و توليدي و پيشبرد آثار گرافيكي نيز بسيار چشمگير است. از ويژگيهاي اصلي هنر گرافيك جنبة توليدي و تكثيري آن است. هنر گرافيك با تكنولوژي چاپ ارتباط مستقيم و نزديك دارد. اگر فنآوري رو به رشد چاپ و امكانات تكنولوژيك آن نبود، گرافيك و زير شاخههاي متنوع و كاربردي آن، تا حد وسيع و فراگير امروزي پيش نميآمد. اما آخرين دستاورد انقلاب تكنولوژي و حضور رايانهها در عرصه هنر، آخرين سنگرهاي تكنيكي را نيز تسخير كرده است. نميتوان انكار كرد كه در كشور ما، عموماً ورود تكنولوژي و سيطرة آن بر امور، قبل از آمادهسازي فرهنگ استفاده و نوع نگرش به آن صورت گرفته است، (۴) و رايانهها نيز از اين قاعده مسثني نبودهاند.
در سالهاي اخير، آثار هنري فراواني در عرصة هنرهاي تصويري و بهخصوص هنر گرافيك مشاهده ميشود كه با تكنيكهاي رايانهاي به وجود آمدهاند و طراحان گرافيك جسورترين هنرمنداني هستند كه شيفتة قدرت جادويي رايانهها شدهاند. رشد و تكثير قارچي شكل دفاتر تبليغاتي و گرافيك به صورت روزمره اين فرصت را به وجود آورد تا موجي از طراحان گرافيك، بهخصوص افرادي كه قدرت طراحي دستي كمتري داشتند بهسرعت با اين شيوه، هماهنگ و همپا شوند. وسعت كار گرافيك وكاربرد همه جانبه آن و همچنين نياز روزافزون جامعه امروز به هنر گرافيك، در كنار تكنولوژي رايانه از افراد فاقد تخصص نيز طراحان نوظهوري به وجود آورد، غافل از اينكه اين طراحانِ نوظهور، علاوه بر لزوم درك زبان رايانهها، نياز به فراگيري زبان هنر تصويري نيز دارند.
در ابتداي حضور رايانهها در عرصه گرافيك، بسياري از طراحان قديمي، اساتيد و پيشكسوتان گرافيك به انتقاد از تكنيكهاي رايانه پرداختند و آن را تكنيكي نامناسب و در تضاد با مفاهيم هنري قلمداد كردند. (۵) اما در موج جديد طراحي گرافيك امروز، كمتر كسي را ميتوان يافت كه به شيوة سنتي يا به اصطلاح دستي خالق آثار گرافيكي باشد. هنرمندان پيشكسوت و قديمي نيز كه حوصله و يا فرصت كافي براي يادگيري زبان رايانهها را ندارند، عموماً كاربراني را در استخدام خود ميگيرند.
طراحان گرافيك هيچگاه به تسليم شدن در برابر تكنولوژي اعتراف نميكنند. آنها كامپيوتر و برنامههاي پردازش و خلق تصاوير آن را يكي از ابزارهايي ميدانند كه دركنار ساير ابزارهاي خلق اثر، در خدمت قرار ميگيرد تا در زمان نياز از آن استفاده كند. رشد بيحد و مرز طراحان سليقهاي (۶). تأسيس فراوان دفاتر گرافيك و كانونهاي تبليغاتي، و تزريق آثار گرافيكي ضعيف و عاري از ايدة هنري و بيمحتوا در جامعه، ضربهاي است كه از يك سو پيكرة هنري گرافيك را خدشهدار ميكند و از سوي ديگر، شأن تخصصي طراحان گرافيك را متزلزل ميسازد؛ علاوه بر اينها چهرة تصويري جامعه را بدمنظر نموده و آلودگي بصري نيز به وجود آورد.
با شرايط جديد، طراحان گرافيك و كارشناسان هنر، تمركز بر فكر، ايده و انديشه اثر را اساس قضاوت قرار ميدهند، آنها معتقدند كه وسيلة خلق اثر، هر چه كه ميخواهد باشد. اين فكر و ايدة اثر است كه اهميت دارد. در موج جديد، تكنيك و توانايي اجرا عنصر با ارزشي تلقي نميگردد. در بسياري از موارد، طراحان حرفهاي اجرا را به دستياران واگذار ميكنند و ارزش اثر را به ايدة آن ميدانند كه در ذهن آنها خلق شده است. اما واقعيت اين است كه در پس بسياري از انديشهها توانايي تكينكي رايانهها و كار با آنهاست. طراح گرافيك قبل از تكميل هر ايدهاي در ذهنِ خود با اِشراف بر نرمافزارهاي گرافيك، به چگونگي اجرا ميانديشد. ابزار جديد با تنوع چند بعدياش، در بسياري از موارد شريك ذهن هنرمند شده است و با توانمنديهاي تكنولوژيك، فكر را نيز به طراح منتقل ميكند.
مسئله ديگر در طراحي و تصويرسازي رايانهاي، از بين رفتن «آرك ورك» (۷) است. اثر خلق شده با رايانه، بر روي حافظة دستگاه ذخيرة ميشود و به تعداد متفاوت قابل تكثير و چاپ كردن است و به راحتي در دسترس ساير افراد قرار ميگيرد. اما پیش از این، به هنگام خلق اثر توسط هنرمندی که با تکنیکهای دستی طراحی و تصویرسازی میکرد، نسخه اصلی به عنوان آرتورک، ارزشمند بود و تولید سایر نسخ از روی آرتورک انجام میگرفت و اصل اثر نزد طراح میماند و یا در نمایشگاههای هنری عرضه میشد. شاید از همین منظر است که طراحان گرافیک، پس از خلق اثر با تکنیکهای رایانه از فایل مورد نظر با ابعاد دلخواه پرینت میگیرند و به صورت دستی و با تکنیکهای سنتی بر روی آن کار میکنند و پس از اتمام کار، امضای خود را برای شناسایی در کنار اثر حک میکنند. آنها با رنگگذاری و طراحی قلمی بر روی پرینت فایل رایانهای، ارزش هنری نسخه اصلی را حفظ میکنند. بدین صورت پس از تهیه عکس و اسلاید از نسخه اصلی و آماده سازی مراحل چاپ، سایر نسخهها به تیراژ مورد نظر تولید میشود.
ورود تکنولوژی در عرصه هنر تجسمی به گرافیک محدود نشده است، بلکه رشتههای دیگر هنر تجسمی نیز، از این هجوم در امان نماندهاند. عکاسی که همواره به عنوان هنری کاربردی، مکمل گرافیک بوده، با تولید انواع و اقسام دوربینهای دیجیتال و تکنولوژی همه جانبه و رو به رشد آن، به سیطره دنیای دیجیتال و رایانه ها درآمده است. پس از شکلگیری هنر عکاسی به عنوان هنر مستقل، بسیاری از هنرمندان اعتراض داشتند که عکاسی را نمیتوان با هنرهایی مقایسه کرد که ثمره ذهن و دست هنرمند محسوب میشود. آنها عکاسی را دشمن هنر، بخصوص تصویرسازی، طراحی و نقاشی میدانستند. از سوی دیگر، عکاسان نیز به این قانع نبودند که صرفاً خدمتگزاران هنرمندان و یا جامعه باشند. بسیاری از عکاسان نه تنها در زمینههای دیگر هنر مثل نقاشی، مجسمهسازی، ویا گرافیک فعالیت میکردند، بلکه میکوشیدند تا استعداد هنریشان را در کار با دوربین و تجهیزات ظهور و چاپ نیز آشکار نمایند. آنها به تکنولوژی همچون وسیلهای در خدمت خلاقیت نگاه میکردند و از همین رو عکسهایشان را به عنوان آثار هنری به نمایش میگذاشتند. بسیاری از تکنیکهای ثبت تصاویر و همچنین تکنیکهای لابراتواری چاپ و گرایشهایی نظیر عکاسی انتزاعی، عکاسی بدون دوربین (۸) و عکاسی آوانگارد با این تفکر شکل گرفت.
تکنیکهای خاص عکسبرداری، تکنیکهای ظهور و چاپ، لابراتوارها با دستگاههای متفاوت، ترکیب داروهای مختلف ظهور و چاپ فیلم و عکس، تکنیکهای نور پردازی و مواردی از این دست، زمانی عکاسی را در زمره هنری دشوار قرار میداد که برای دستیابی به آن، نیاز به کسب انواع دانش و مهارت تخصصی وصرف زمان، انگیزه و پشتکار فراوان بود. اما در دنیای امروز و به کمک تکنولوژی دیجیتال، با پایین آمدن هزینه تولید عکس، و ساخت دوربینهای متفاوت و کثرت تولید لوازم عکاسی، سهولت بیشتری برای تهیه یک عکس حتی توسط افراد بیتجربه و بیذوق به وجود آمده است. عکاسی خبری، تبلیغاتی، صنعتی، پرتره و… دیگر شرایط پیچیده گذشته را ندارد؛ نور یک شمع کوچک نیز برای ثبت تصویر کافی است.
اصلاح کادر، رنگ، عمق، جنسیت، نور و سایه و روشن توسط نرمافزارهای رایانه بهراحتی میسر است. حتی اگر عکسی، وضوح لازم را نداشته باشد با فیلترهای نرم افزاری قابل اصلاح است. از ظهور فیلم، تهیه کنتاکت و چاپ در لابراتوار نیز میتوان صرف نظر کرد. به محض فشار دادن شاتر فیلم، تصویر مورد نظر در مانیتور LCD کنار دوربین قابل رویت است و در صورت نیاز می توان آن را ثبت، ضبط و یا حذف کرد و سپس تکرار نمود.
دوربین دیجیتال در عصر حاضر، همانند یکی از وسایل ضروری منزل به جمع خانوادهها پیوسته ودر اختیار همگان قرار گرفته است. به کمک تکنولوژی جدید عکسبرداری و رایانهها، شاخههای مختلف عکاسی بهراحتی قابل تجربه است. تأسیس موسسات و دفاتر عکسبرداری فراوان و تزریق سیل کثیری از عکاسان به جامعه عکاسی، همچنین کاهش زمان تولید و ارزان شدن خدمات چاپ نیز از دستاوردهای فناوری جدید است. گسترش صنت عکاسی، شیوع تب عکاسی و فراگیر بودن تکنولوژی دیجیتال از سویی دیگر موجب تشویش و نگرانی عکاسان هنری شده است. عکاسان، تجسم عینی واقعیت مرئی را وانهاده و کوششهای خود را معطوف به خلق تصاویر منحصر به فرد و یا تفسیر محیط پیرامون مینمایند. این عکاسان تلاش دارند تا پیوند عکاسی را با سایر هنرها؛ نقاشی، حجم، چیدمان، ویدئو، نمایش و… استحکام بخشند. ارتباط عکاسی با هنر را باید در زمینه تأثیرات متقابل هنرها، نوآوریهای فنی و تغییر شیوههای آفرینش تصویر بررسی کرد.
در سایر هنرها نیز، سیطره تکنولوژی کاملاً مشهود است. سینما با تمامی شاخههای زیر مجموعه خود، موسیقی، تصویرسازی، نگارگری و حتی خوشنویسی که عنوان هنری کهن و سنتی را سرلوحه خود دارد، هرکدام به نوعی اسیر سلطه رایانهها شدهاند.
در این میان افرادی نیز از درهمآمیزی هنر و تکنولوژی به طور نامشروعی سود میبرند! این افراد عموماً فاقد تخصص و دانش هنری هستند و بهشدت به تکنولوژی وابستهاند و به یاری فناوری توانستهاند شاخههای مختلف هنر را به طور ناقصی تجربه کنند و به طور ناقصی در آثار خود ترکیبی از تکنیکهای مختلف فناوری جدید را به کار بگیرند. بزرگترین دشمن این افراد (که از تکنولوژی ناشی می شود) اشراف نداشتن به اصل هنر است؛ یک ویروس، یک فرمان اشتباه و هر چیزی که سیسم رایانهشان را حتی برای مدتی از کار بیاندازد، تمام سیستم فکری و ذهنی آنها را بههم میریزد.
در اینجا سئوال این است: هنر که هنوز هم نمودار نابترین احساسات انسانی قلمداد میشود، با حضور روزافزون تکنولوژی و استفاده غیر هنرمندانه از تکنولوژی چگونه به تعبیر سنتی خود پایبند میماند؟ و دراین عرصه جایگاه هنرمند کجاست؟ آیا کامپیوتر، هنرمند را به پروسسور بودن، خلاصه و محدود خواهد کرد؟ شاید روزی ارزشگذاری و ارزیابی یک اثر هنری نیز به رایانهها سپرده شود، یا اینکه هنرمندان قبل از خلق اثر، اندیشه و فکر اثر را از رایانهها استخراج نمایند! در گذشته شکلگیری مکاتب و گرایشهای مختلف هنری، تحولات و انقلابهایی را در عرصه هنر به وجود آورد. شاید بتوان ورود تکنولوژی و فناوری به محدوده هنر امروز را نیز، انقلاب هنری دوران معاصر نامید. اینکه این انقلاب تکنولوژیک به عنوان آخرین تحولات هنری و پایان تاریخ هنر خواهد بود یا دستاورد دیگری به همراه دارد را باید به شکل علمی، مستند و مستدل تجزیه و تحلیل کرد. این نکته جای تأمل دارد که آیا گریز از دانشهای هنری و تخصصهای کهن و سنتی هنر، و گرایش بیحد به تکنولوژی در عرصه هنر که جوامع تکنولوزیک نه تنها آن را میطلبد، بلکه با شدت و قدرت فراوان آن را ترویج میکند، میتواند خطری برای هنر و هنرمندان تلقی شود؟ غفلتزدگی نسبت به از دست دادن مهارتهای گذشته و سنتهای کهن که نتیجه بهرهمندی بیحد و مرز از فناوری معاصر است این خطر را جدیتر جلوه می دهد. باید به خاطر داشت که بدون وابستگی به فناوریهای تکنولوزیک، میتوان امور هنر را پیش برد و به این نکته نیز توجه داشت که برای کارهایی که با وابستگی به قدرت و قابلیت جادویی رایانهها و امکانات دیجیتال انجام میگیرد، چه توانائیهای ذاتی و هنری که از دست خواهد رفت.
پینوشتها:
- Neil Postman؛ استاد دانشگاه نیویورک. جامعهشناس و پژوهشگر مسایل ارتباط جمعی
- Technopoly؛ ترجمه دکتر صادق طباطبایی. انتشارات سروش. تهران. ۱۳۷۲
- لوئی داگر (۱۸۵۱-۱۷۹۹م) نقاش و طراح صحنه فرانسوی، پس از مخترعان دیگر با حساسکردن صفحات فلزی با نمک، جیوه و ید، شیوهای را برای ثبت تصاویر اختراع نمود و آن را داگروتوئیپ نامید.
- مرحوم جلال آل احمد در کتاب غربزدگی و ذیل سر فصل جنگ تضادها، موارد متعدد و مستدلی از ورود ماشین و تکنولوژی به جامعه و تضادهای فراوان ناشی از نبود فرهنگ استفاده و نوع نگرش به تکنولوژی را مطرح نموده است.
- گاهی مشاهده میشود که هنوز هم در برخی از نمایشگاه معتبر، آثاری که توسط تکنیکهای رایانه به وجود امدهاند و مورد پذیرش قرار نگرفتهاند.
- این واژه بیشتر مناسب افرادی است که بدون کسب دانش تجسمی و آشنایی با زبان تصویر و تنها با کمک تکنولوژی سهلالوصول کامپیوتر خدمات گرافیکی ارائه میکنند. طراحی و تصویرسازی آنها اصولاً بر اساس سلیقه شخصی و آشنایی مختصری از گرافیک است که توسط رایانهها کسب کردهاند.
- Art Work ؛ نسخه اصلی، منحصر به فرد و نهایی یک اثر است. این نسخه به عنوان اصل اثر دارای ارزش هنری است.
- در مواردی از گرایشهای عکاسی، تصاویر مورد نظر عکاسان در تاریکخانهها و لابراتورهای و با استفاده از دستگاههای ظهور و چاپ شکل میگیرد. در این شیوه با کمک تکنیکهای ویژه عکاسی، آثار جالب توجهی ساخته شدهاند.
- Prosessor: ارائهدهنده و گیرنده اطلاعاتی که نیاز به پردازش دارند.
منابع:
- تکنوپولی، پستمن، نیل، دکتر صادق طباطبایی، انتشارات سروش، تهران، ۱۳۷۲٫
- دایرهالمعارف هنر؛ پاکباز، روئین، فرهنگ معاصر، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۸
- غربزدگی، آل احمد، جلال، انتشارات فردوس، چاپ سوم، ۱۳۷۵٫
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.