موزه امام علی (ع)

هنر متعالی، پنجره ای رو به مذهب است

گفت‌وگوی روزنامه جام جم با من- منتشر شده در روز سه‌شنبه ۱۸ مرداد ۱۳۹۰

 

هنرمتعالی، پنجره‌ای رو به‌‌ مذهب است

گفت‌وگو با امير عبدالحسيني

دبير هنري بخش تجسمي و دبير بخش پوستر نمايشگاه قرآن

جام جم – مهدي نورعليشاهي

اشاره

با آمدن ماه مبارك رمضان اغلب فعاليت‌هاي فرهنگي و هنري تحت تأثير نمايشگاه بين‌المللي قرآن قرار مي‌گيرد و اكثر افراد و توده مردم بازديد از اين نمايشگاه را در زمره برنامه‌هاي خود مي‌گنجانند. بخش تجسمي نوزدهمين نمايشگاه بين‌المللي قرآن با رويكردي متفاوت و باهمكاري و حمايت اداره كل هنرهاي تجسمي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي برگزاري و ساماندهي شده است. از اين رو با امير عبدالحسيني دبير هنري اين بخش و دبير رشته پوستر بخش تجسمي به گفت‌وگو نشستيم.

دبيري سومين جشنواره هنر جوان، دبيري نمايشگاه استادان بزرگ نستعليق، دبيري نمايشگاه خيالي‌نگاران،  دبيري چهارمين سوگواره پوسترهاي عاشورايي، دبيري دو دوره آرت‌اكسپوي رسمي تهران،  دبير هنري سومين جشنواره بين‌المللي هنرهاي تجسمي فجر و موارد بسيار ديگري در كارنامه و سابقه عبدالحسيني ديده مي‌شود.

اين هنرمند طراح، علاوه بر سوابق مديريتي،  با عنوان كارشناس و پژوهشگر هنر نيز مقالاتي را منتشر كرده‌است.

قبل از اينكه وارد مباحث اجرايي شويم. مي‌خواهم بدانم كه هنر ديني چيست و چه تعريفي مي‌توان براي آن ارائه كرد؟

در روزگار معاصر واژه‌هايي چون هنر ديني، هنر مذهبي، هنرمعناگرا، هنر قدسي، هنر متعالي، هنرولايي و… به دفعات مختلف استفاده و شنيده و تعاريف بسيار متعددي توسط صاحبنظران و استادان از آن‌ها ارائه شده است.

در بعضي از تعاريف، خود اثر هنري مبناي ارزيابي قرار مي‌گيرد و مفهوم و محتواي اثر از منظر دين و مذهب بررسي مي‌شود و در برخي ديگر، اعتقاد بر اين است كه انگيزه و ايمان هنرمند، پديدآورنده هنر ديني است و بر اين اساس، آثار خلق شده توسط اين هنرمند در زمرة آثار هنر ديني قرار مي‌گيرد. هم چنين تعاريف و تحليل‌هاي ديگري نيز وجود دارد كه در كل، مقوله هنر را يك حقيقت متعالي و مقدس مي‌نامند و آن را زير مجموعه دين و مذهب قلمداد مي‌كنند. گروهي ديگر نيز رسالت هنرمند را انساني و اخلاقي مي‌دانند و معتقدند كه هنرمند با خلق اثر راهي براي جستجوي حقيقت پديد مي‌آورد. در هر حال دامنة اين بحث بسيار گسترده است و به مقوله فلسفه هنر و عرفان و اديان اختصاص دارد.

به نظر من، اغلب تعاريفي كه تا به حال ارائه شده فاقد جنبه‌هاي كاربردي بوده و بيشتر جنبة شعارگونه داشته است. اما مي‌توان تعبير دكتر شريعتي را زيباترين و دلنشين‌ترين تمثيل هنر ديني و هنر مذهبي دانست. در اين تعبير، مذهب و دين به عنوان در ورودي به عالم غيب تعريف شده است و هنر پنجرة آن. پنجره‌اي كه از منظر آن مي‌توان دورنماي تصويري زيبايي‌هاي دنيوي و اخروي را به تماشا نشست. اين پنجره، آمال، آروزها، خواسته‌ها و تمامي انديشه‌هاي كمال‌گرايانه و خداجويانه انسان را به تصوير مي‌كشد و روزنه‌اي ايجاد مي‌كند تا با تماشاي  تصوير و پرواز خيال، هر آن چه در باور ديني و ضمير مذهبي داريم را متصور شويم.

آيا در اين تعريف و يا به قول شما تمثيل، شاخصه‌هايي هم براي هنر ديني ارائه شده است؟

مقولة هنر يك جنبة تخصصي دارد كه به خلاقيت و بداعت هنرمند و تكنيك‌هاي خلق اثر هنري مرتبط است و يك جنبه انساني دارد كه مخاطبين و بينندگان اثر هنري را مد نظر قرار مي‌دهد. شاخصه‌هايي كه در تعبير دكتر شريعتي به آن‌ها اشاره شده، بيشتر به حوزه‌هاي عرفاني و عوالم معنوي مرتبط است و اينكه هنر در هر شكل و شمايلي كه ارائه شود، بايد تجلي دغدغه‌هاي انساني باشد كه از كمبودهاي پيرامون خود مي‌نالد. در اين مقوله، هنر نمايشگر مفاهيمي است تا پاسخي براي اين دغدغه‌هاي آرماني باشد. در تعبير دكتر شريعتي يكي از مهم‌ترين كارها و ويژگي‌هاي هنر، ساختن و خلق كردن چيزهايي است كه در اين دنيا، در زندگي و در طبيعت نيست. ساختن تمامي چيزهايي كه بايد باشد و انسان به داشتن و ديدن آن‌ها محتاج است.

اما به نظرم شاخصه‌هايي كه شما مد نظر داريد و يا به دنبال پاسخي براي هستيد، شاخصه‌هاي تصويري است تا به شكل مستقيم به لايه‌هاي بالايي و نمود ظاهري هنر تصويري بپردازد. چون پرداختن به لايه‌هاي زيرين و عميق‌تر هنر و مذهب و پيوند ابدي و ازلي آن‌ها در حوزه تخصص و دانش بزرگان، عرفا، فلاسفه و صاحب‌نظران است.

اما اينكه شاخصه‌هاي تصويري هنرديني چه مي‌تواند باشد هم مثل تعاريف و تعابير ارائه شدة آن بسيار و متنوع است.

پيكاسو، نقاش معروف قرن بيستم در يكي از گفت‌وگوهايش جمله معروفي دارد كه مي‌گويد جست‌وجو در هنر هيچ معنايي ندارد، بلكه نكته اصلي در “يافتن” است. شايد بر اين اساس بتوان گفت هر شاخصه‌اي كه در يك اثر هنري يافت ‌شود كه بر روي احساس، ادراك و تعقل تأثير فرامادي و معنوي بگذارد يك شاخصه معنوي است.

بگذاريد اشاره كوتاهي كنم به يكي از مطالبي كه جورجو دِكركو نقاش معروف عصر حاضر بيان كرده است. به عقيدة دِكركو هنر دو وجه دارد. يكي وجه رايجي است كه هميشه ديده مي‌شود و ديگري وجه ماورايي آن است كه تنها افراد اندكي در لحظات خاص قادر به ديدن و درك آن هستيد. يك اثر هنري بايد بتواند بيانگر چيزي باشد كه در وراي ظاهر آن چيز نهفته است. اشيا، پيكره‌ها و المان‌هاي تصويري كه در اثر هنري ديده مي‌شوند، بايد در قالب سمبوليك از چيز‌هاي ديگري بر ايمان سخن بگويند كه در دنياي مادي قابليت درك و تجربه ندارد.

سؤالم اينجاست كه آيا صرف استفاده از چند المان مذهبي در يك اثر، مي‌تواند آن را به يك اثر مذهبي تبديل كند.

از چند منظر مي‌توان به پاسخ اين سؤال پرداخت. ببينيد، استفاده از المان‌هاي مذهبي در يك اثر هنري در درجه اول فقط مي‌تواند يك پيوند موضوعي برقرار كند. به عنوان مثال، استفاده از المان‌هاي تصويري بيرق و پرچم، اسب، پنجه، كلاه‌خود، عناصر تصويري رايج در آيين‌هاي سنتي مثل تعزيه و عناصر تصويري داستان‌هاي تاريخي و حماسي در يك اثر هنري به نوعي بيان‌كننده موضوع است. مثلاً در آثار خلق شده با موضوع حماسه كربلا و عاشورا، تصاوير فراواني از اين دست ديده مي‌شود كه هنرمند، بر اساس المان‌هاي تصويري متناسب با موضوع به روايتگري تصويري حماسه پرداخته است. هم‌چنين در نمايشگاهي مانند اسماء الحسني، هنرمند با استفاده از حروف و كلمات و اسامي متبرك حضرت باريتعالي، نقوش تصويري ايجاد مي‌كند و يا از تركيب فرم‌هاي نوشتاري و فرم‌هاي تصويري، يك اثر تجسمي موضوعي و يا مناسبتي خلق مي‌كند. در هر حال هر كدام از اين‌ها به خاطر معنا و مفهومي كه به طور مستقيم و بدون واسطه منتقل مي‌كنند و يا به خاطر بار روايتي كه در تصوير منتقل مي‌كنند در زمره آثار مذهبي طبقه‌بندي و ارائه مي‌شوند. اما نكته اينجاست كه اين آثار بيشتر مانند قصه و داستان بر عنصر روايتگري تمركز دارند و يا در قالب بازآفريني روايي يك رويداد از منظر خالق اثر تصويرگري مي‌شوند و يا با توجه به پيوند ذهني هنرمند با مفاهيم مذهبي، نقوش معناگرا همراه با القاي حس زيبايي شناسانه خلق و در تصوير ارائه مي‌شوند.

ضمن آن كه هر تصوير و هر نماد بصري نيز نمي‌تواند در اين ميانه مطرح شود. اگر يادتان باشد سالهاي گذشته استفاده از تصاوير ضدارزشي مانند شمايل‌كشي‌هاي بازاري و نقاشي‌هاي شعارگونه و سخيف به تدريج وارد جامعه شد و داشت راهي براي خود باز مي‌كرد كه از سوي هنرمندان انديشمند بسيار نكوهش و سرزنش شد و با تأكيد بر جنبه‌هاي دروغين، غيراخلاقي و ضدارزشي آن‌ها، مديران هم به جمع مخالفان پيوستند و بساط ترويج آن‌ها تا حدي برچيده شد. اگرچه هنوز هم در گوشه و كنار، رگه‌هايي از آن ديده مي‌شود. بديهي است كه پديدآورندگان آن آثار هم با شعارها و تصاويري كه ارائه كردند، آن را در حوزه آثار مذهبي قالب مي‌كردند و در پوشش مذهب هم كمتركسي به مخالفت با آن‌ها برمي‌خاست. اما قدر مسلم آن است كه آن آثار نه تنها رنگ و بويي از باطن مذهب و دين نداشت، بلكه به لحاظ ظاهري نيز سطح ذائقه و انتظار باور مخاطبان از آثار مذهبي را نيز به شدت تنزل مي‌داد.

بنابراين، استفاده از المان‌هاي مذهبي در يك اثر، فراخور موضوع اثر و مفهومي كه اثر منتقل مي‌كند، در ارزشي شدن و يا ضدارزشي بودن اثر مؤثر است. گاهي اين عناصر تصويري بر احساس و ادراك آن هنرمند و مخاطب اثر مؤثر است و بارقه‌هايي از معنويت را در فطرت و باور او جلوه‌گر مي‌سازد و گاه هم استفاده ناآگاهانه و افراطي عناصر تصويري، آن اثر را بسان يك اثر  پيش پا افتاده تنزل مي‌دهد.

به دو نمايشگاه عاشورا و اسماء‌الحسني اشاره كرديد كه فكر مي‌كنم دبيري آن‌ها را نيز بر عهده داشته‌ايد. سؤال خود را در دو بخش مطرح مي‌كنم. يكي اينكه آيا آثار ارائه شده در اين نمايشگاه در زمرة هنر معناگرا قرار مي‌گيرند يا خير؟ و ديگر اينكه اصولاً برگزاري چنين نمايشگاهها و يا رويدادهاي مشابه آن، چقدر در معرفي و ارائه آثار مذهبي مؤثر است؟

در زمينه نمايشگاه عاشورايي، دبيري چهارمين دوره سوگواره پوسترهاي عاشورايي را بر عهده داشته‌ام. امسال در ماه محرم، ششمين دوره اين نمايشگاه برگزار خواهد شد. هم‌چنين هفتمين دوره از نمايشگاه سالانه حروف‌نگاري اسماء‌الحسني در حال حاضر در خانه هنرمندان ايران برگزار شده است و بنده مفتخر بودم تا طي چند دوره با آن مجموعه همكاري داشته باشم.

همان گونه كه در پاسخ به سوال قبل عرض كردم، اصولاً نمايشگاهها و رويدادهايي از اين دست كه در زمره نمايشگاههاي مناسبتي قرار مي‌گيرند با توجه به موضوع و محتواي آن‌ها كه به طور مستقيم به بيان تصويري و روايتگري بصري موضوعات ديني و مذهبي مي‌پردازند و با عنايت به انتقال معاني و آموزه‌هاي ديني در بيان تصويري، در زيرمجموعه‌ پوسترهاي مذهبي طبقه‌بندي مي‌شوند. اما به نظرم تأثير آن‌ها نيز مانند خود نمايشگاه‌ها مناسبتي و مقطعي است. نمايشگاههايي مانند اين‌ها فراوان است و نهادهاي متعددي – حتي در اغلب موارد به طور موازي – اقدام به برگزاري نمايشگاههاي مناسبتي و موضوعي مي‌كنند.

در هر حال، هر كدام از اين رويدادها، با توجه به موضوع آن و بر اساس سياست برگزاركننده و يا نوع مديريت هنري و اجرايي آن، نوعي از نمايشگاه موضوعي و مناسبتي را ارائه مي‌كند و در وراي آن مي‌تواند بر ارتقاي سطح ذائقه بصري مخاطبان تأثيرگذار باشد. از ديگر سو، هنرمندان هر كدام به طريقي در تلاشند تا دغدغه‌هاي مذهبي و انديشه‌هاي ديني خود را به تصوير بكشند و شايد موضوعات ارائه شده در اين رويدادها، و هم‌چنين قرار گرفتن در شرايط زماني خاص مثل ماه محرم يا ماه مبارك رمضان، فضاي مناسبي را براي خلق آثار هنري متناسب با مضامين و مفاهيم مذهبي فراهم آورد. در هر حال، اين رويدادهاي را بايد به مثابه ارج نهادن به ارزش‌هاي والايي دانست كه ذهن و نگاه هنرمندان به تصوير كشيده است. هنرمندي كه به بهانه يك مناسبت، در تلاش است تا با خلق اثر، پاسخي درخور و شايسته براي باورها و دغدغه‌هاي مذهبي‌اش بيابد.

فكر مي‌كنم اين دغدغه مذهبي از دوران كهن و روزگار گذشته همراه هنرمندان مسلمان بوده است؟

بله همين‌طور است. اصولاً هنر شرقي از سويي به چند تمدن عظيم و باشكوه وابسته است و از سوي ديگر مرهون آموزه‌هاي و خصلت‌هاي مذهبي و معنوي بوده است.

شايد بتوان گفت كه هنرهاي معناگرا كه در آموزه‌هاي روشنگرانه اديان ريشه‌ دارد، دست در دست و پا به پاي تاريخ پيش آمده و تنها در هر دوره شكل و قالب ارائه عرضه آن تغيير كرده است. شايد نقطه اوج هنر اسلامي را بايد در دوران صفويه جستجو كرد و شاهكارهايي كه در عرصه هنرهاي سنتي و معماري اسلامي از آن دوران باقي مانده، خود مصداق بارزي است از ريشه‌هاي هنر ديني و هنر معناگرا.

نمونه‌هاي فراواني از مصاديق هنرهاي معناگرا و هنرهاي مذهبي در تمامي طول تاريخ وجود دارد. حتي در دوران معاصر و در جامعه امروز خودمان هنرمنداني وجود دارند كه آثار بسيار ماندگار و ارزشمندي را در عرصه هنرهاي معناگرا خلق و ارائه كرده‌اند.

شايد طي همين چند دهه اخير، هنر انقلاب اسلامي را بتوان يكي از مؤثرترين و با شكوهترين هنرهايي دانست كه با توجه به جنبه‌هاي ارزشي، معنوي، مذهبي و ملي خلق شده‌اند. در اين دوران تابلوهاي شاخصي وجود دارد كه به عنوان آثار ماندگاري در تاريخ هنر جهان ثبت و ضبط خواهد شد.

در سؤال قبلي، مطالبي در مورد نمايشگاههاي مناسبتي مطرح شد. اكنون كه در آستانه ماه مبارك رمضان قرار داريم، اشاره‌اي به نمايشگاه قرآن داشته باشيم. امسال بخش تجسمي نمايشگاه با نگاهي ديگر شكل گرفته است. ارزيابي شما از اين بخش چيست؟

به گمانم اين اولين دوره‌اي است كه ساماندهي بخش تجسمي نمايشگاه قرآن، به مركزهنرهاي تجسمي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي واگذار شده است. تا آن جا كه با ياد دارم و از دوستان هنرمند و استادان هنر شنيده‌ام، رويكرد نمايشگاه قرآن در بخش تجسمي در دوره گذشته آماتور و هنرجويي– يا اصطلاح بهتر اينكه دانش‌آموزي و مبتدي – بوده است. در اين دوره،عليرغم زمان اندك تا برگزاري نمايشگاه، فراخوان به سرعت تنظيم و سايت نيز راه‌اندازي شد. در نهايت حدود ۱۲۰۰ اثر در رشته‌هاي نقاشي، پوستر، نگارگري، خوشنويسي و سفال و سراميك از طريق سايت ارائه و در مجموع حدود ۲۱۰ اثر در بخش مسابقه توسط هيأت محترم داوران انتخاب و به نمايشگاه راه پيدا كرد. غالب اين آثار داراي سطح كيفي خوبي هستند و آثار راه‌يافته بيشتر به دانشجويان رشته‌هاي هنري اختصاص دارد. رويكرد اصلي در اين دوره اين بود كه تا مسابقه در سطح حرفه‌اي برگزار شده و سطوح دانشگاهي و دانشجويان مدنظر قرار گرفتند. هم‌چنين در بخش ديگري از حضور استادان صاحب‌نام و هنرمندان برجسته بهره‌مند شديم تا زمينه براي الگوسازي شايسته دوره‌هاي آينده آن فراهم آيد. در مجموع حدود ۳۵۰ اثر در دو بخش رقابتي و مدعوين به نمايش گذاشته شد.

ادعاي بيهوده‌اي نيست اگر بگوييم كه كيفيت آثار ارائه شده در اين دوره از قابليت‌هاي بالاتري نسبت به دوره‌هاي گذشته برخوردار است. هم‌چنين در بخش كارگاههاي عملي نيز تلاش بر اين بوده كه رويكرد حرفه‌اي مد نظر قرار گيرد و از همين رو از حضور استادان دانشگاهي براي ساماندهي و نظارت بر كارگاهها بهره گرفته شده است. اما در هر حال، باز هم معتقدم كه كل ماجرا فقط جنبه نمايشگاهي صرف دارد و با ايده‌آل و استانداردي كه از يك نمايشگاه بين‌المللي انتظار مي‌رود، فاصله زيادي دارد. در هر حال شايد بتوان گفت كه بضاعت فعلي در همين حد و اندازه است.

به نظر مي‌رسد كه بخشي از آثار ارائه شده تكراري است و قبلاً در رويدادهاي مشابه ارائه شده است.

بله اين امر اتفاق افتاده است. البته در فراخوان اين بخش هيچ منعي براي اين كار نبود. حتي در سطح حرفه‌اي نيز هنرمندان ممكن است يك اثر را در چند رويداد ارائه نمايند. در نظر داشته باشيد كه اين نمايشگاه، موضوعي است و آثاري را ارائه مي‌دهد كه رويكرد موضوعي داشته و يا با مفاهيم و مضامين قرآن قرابت داشته باشد. از منظر ديگر بايد توجه داشته كه المان‌ها و موتيف‌هاي تصويري مرتبط با هنرهاي قرآني، چندان قابليت تصويري شدن ندارند و ممكن است در بسياري از موضوعات و در اغلب آثار به تكرار بينجامد. اين امر نيز هنرمندان را محدود مي‌سازد و در اغلب آثار ممكن است حتي از فرم‌‌هاي تكراري و يا موضوع تكراري استفاده شده باشد و تنها شرايط تكنيكي و اجرايي، بداعت و جذابيت ديگر گونه‌اي به اثر بخشيده باشد. از سوي ديگر همان‌گونه كه قبلاً مطرح شد، نهادهاي متعددي به برگزاري نمايشگاههاي موضوعي اقدام مي‌كنند و طبيعي است كه در بخش مسابقه،  هنرمندان،  يك اثر مرتبط را براي چند نمايشگاه ارسال كنند. مگر آن كه مباحثي چون سفارش خلق اثر مطرح شود.

يعني بحث سفارشي بودن در هنر حتي در مباحث موضوعي، مناسبتي و يا به تعبيري هنرهاي مذهبي امكان‌پذير است. اصلاً به تعبير ديگر سفارش در خلق اثر هنري امري است مثبت و يا رويكرد منفي دارد؟

ماياكوفسكي جمله‌اي دارد كه مي‌گويد شعر و ادبيات محصول سفارش جامعه است. اين جمله را مي‌توان به كليت هنر تعميم داد. با اين تعريف هنر محصول سفارش جامعه است. حتي اگر هنرمند به طور مستقل و بدون وابستگي و به تعبيري به صورت غريزي و ذاتي و براساس جوشش دروني به خلق اثر دست بزند، با توجه به اينكه از جامعه و شرايط آن متأثر است، خود در مقام سفارش دهنده اثر ظاهر مي‌شود.

در غالب نمايشگاههاي مناسبتي وقتي پاي موضوع به ميان مي‌‌آيد، خود موضوع به عنوان نوعي سفارش خلق اثر قلمداد مي‌شود. هنر همواره و در طول تاريخ، برخلاف آن چه ارسطو معتقد است، در اين تلاش بوده تا از قيد تمامي چيزهايي كه عيني و محسوس است و به موضوعات مادي برمي‌گردد رهايي يابد. در دوره‌هايي هنرمنداني توانسته‌اند‌ اينگونه عمل كنند و هنرمنداني هم بوده‌اند كه به خدمت عينيت درآمده‌اند. اما اين بحث را در هر شكلي كه مطرح كنيم، باز مقوله هنر به سفارش وابستگي دارد. به ياد بياوريم كه بسياري از شاهكارهاي هنري بزرگ – چه درداخل و چه در خارج از كشور – كه حتي در زمره هنرهاي اسلامي، هنرهاي مذهبي و هنرهاي ديني ماندگار و جاويدان شده‌اند، در اثر سفارش حكما و امرا خلق شده‌اند. يا اگر اينگونه نبوده، حداقل در اطراف هنرمند حاميان و طرفداراني وجود داشته كه هنرمند را در راه خلق اثر ياري رسانده‌ است.

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پنج × سه =