نمایشگاه سقاخانه - موزه هنرهای معاصر تهران

تلاش اصلی ما برای جلب خریداران دولتی است

گفت‌وگوی روزنامه تهران امروز با من- منتشر شده در روز دوشنبه ۱۶ شهریور ۱۳۸۸

گفت‌وگو با اميرعبدالحسيني، دبير آرت اكسپوي تهران

تلاش اصلی ما برای جلب خریداران دولتی است

مجید احمدی

 

البته كه در همه اين‌ سال‌ها آثار هنري خلق شده‌اند، به نمايش درآمده‌اند و بخشي از آنها هم به فروش رسيده‌اند. اما آنچه در اين ميان مغفول و غايب بوده است، چيزي است كه در كشورهاي توسعه‌ يافته به آن «اقتصاد هنر» مي‌گويند. يعني يك چرخه متعادل و متوازن كه در آن، هنرمند به خلق اثر مي‌پردازد، گالري‌دار عرضه آن را به عهده مي‌گيرد و خريدار براي خريد اثر اقدام مي‌كند؛ چرخه‌اي منطقي و منظم كه همه حاضران در آن، سود مادي و معنوي خود را مي‌برند و در نهايت به افزايش خلاقيت بصري در هنرمندان و فرهنگ‌سازي در عامه مخاطبان منجر مي‌شود.

برپايي اكسپوي رسمي تهران را مي‌توان اولين گام جدي دانست كه در كشور ما براي مطرح شدن «اقتصاد هنر» برداشته شد. اين گام، با همه افت و خيزهايش، رويدادي مبارك بود و آغاز راهي كه اگرچه طولاني و صعب مي‌نمايد، طي‌شدني است.

امير عبدالحسيني به عنوان دبير اين اكسپو، نقشي موثر و جدي در آشتي دادن هنرمندان و گالري‌داران و مخاطبان دولتي و خصوصي داشت؛ چراكه در كارنامه‌اش، دبيري و برپايي چندين رويداد مهم هنري و فرهنگي ديده مي‌شود و با دستي پر به اين حيطه آمده است. همين كارنامه موفق بود كه متوليان مركز هنرهاي تجسمي وزارت فرهنگي و ارشاد اسلامي را مجاب كرد تا سكان دبيري دومين اكسپو را نيز به او بسپارند.

با عبدالحسيني ديروز و امروز اكسپوي تهران را مرور مي‌كنيم.

 

براي شروع گفت‌وگو به برگزاري اكسپوي گذشته (سال ۷۸) بپردازيم. چگونه شد كه نمايشگاه فروش آثار هنري در سال پيش شكل گرفت؟

پس از تغيير مديريت مركز هنرهاي تجسمي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي و تصدي مديريت جناب آقاي شالويي، برگزاري نمايشگاه فروش آثار هنري با مشاركت نگارخانه‌داران به عنوان يكي از سياستهاي كلان اين مديريت مطرح شد. بر همين اساس با راه‌اندازي دبيرخانه و تشكيل شوراي هنري و همچنين با مشورت نگارخانه‌داران مقدمات برگزاري اكسپوي ۸۷ فراهم شد. استادان گرانقدر پرويز كلانتري، مجيد حسيني‌راد، حسين خسروجردي، ابراهيم حقيقي و يعقوب امداديان به عنوان شوراي هنري در جلسات حضور يافتند و پس از تدوين و تصويب آيين‌نامه فراخوان اعلام شد. در نهايت با حضور ۶۳ نگارخانه و موسسه و قريب به ۱۵۰۰ اثر از ۶۰۰ هنرمند اكسپوي ۸۷ به مدت ۱۵ روز در تالار وحدت برگزار شد.

ظاهراً فروش آثار در اكسپو پايين‌تر از حد انتظار بود. با وجود حمايت‌هاي دولتي آيا اين فروش كافي بود؟

نمي‌دانم منظورتان از حد انتظار چيست! و اينكه چه مبلغ فروشي انتظارتان را تأمين مي‌كند؟ ببينيد، نكته مهم در برگزاري آرت‌اكسپوي تهران فرهنگ‌سازي براي خريد و فروش آثار هنري بود. روز اول هم كه كار شروع شد، بسياري از صاحب‌نظران و كارشناسان معتقد بودند كه با توجه به شرايط فرهنگي جامعه، فعاليت واسطه‌ها و دلالان خريد و فروش طي ساليان اخير و فعاليت گروه‌هاي خاص در عرصه بين‌المللي، برگزاري اكسپو و جذب مخاطب موفقيت‌آميز نخواهد بود. گروهي ديگر هم بر اين اعتقاد بودند كه خريداران و مجموعه‌داران با گالري‌داران و افراد خاصي در ارتباط هستند و آن‌ها مي‌توانند خارج از قواعد نمايشگاه و خريد و فروش به شكل خصوصي نظرشان را تأمين كنند. عده‌اي ديگر مباحث قانون نيم‌درصدي در سال ۸۳ و فروش آثار، عملي نشدن وعده‌هاي مالي و عودت بيش از نيمي از آثار پس از يك سال را مطرح مي‌كردند و بسياري از موارد مشابه ديگر. حتي بحث وجود قيمت‌هاي كاذب و برخوردهاي كاسب‌مآبانه نيز مطرح بود.

به ياد دارم در يكي از گالري‌ها با آثار هنرمندي مواجه شدم كه قيمت‌هاي بسيار بالا و كاذب بر آثارش گذاشته بود. وقتي به مدير نگارخانه گفتم كه قيمت‌ها غيركارشناسانه‌ است، عنوان كرد كه مي‌دانيم و مي‌خواهيم با برگزاري چند نمايشگاه و ارائه اين مبالغ، قيمت آثار اين هنرمند را بالا ببريم!

يا مورد ديگر آن‌كه هنرمندي ۱۰ اثر خود را با قيمتي پايين به يك گروه خاص واگذار كرده بود و آن گروه در يك حراجي پس از آن‌كه دو سه اثر را به شكل غيرواقعي و ظاهري بين خودشان خريد و فروش كردند، مبلغ آثار اين هنرمند را بالا برده و به دلالان و يا مجموعه‌داران فروختند! مثال‌هايي از اين دست بسيار است.

برگردم به پاسخ سؤالتان، اول آنكه متذكر مي‌شوم هدف برگزاركنندگان، اشاعه و ترويج فرهنگ و خريد و فروش آثار هنري بود تا درآمدزايي، همچنين ساماندهي به مقوله اقتصاد هنرهاي تجسمي از جمله اهداف مركز هنرهاي تجسمي در برگزاري آرت‌اكسپو بود. دوم آن‌كه به نظر من عليرغم برخي از تبليغات منفي و جريان‌سازي‌ها، در آن شرايط اجتماعي و زمان كوتاه تجهيز دبيرخانه تا برگزاري اكسپو، فروش خوبي صورت گرفت. سوم آن‌كه شرط اصلي واگذاري آثار در اكسپوي ۸۷، فروش نقدي بود. به همين‌ منظور بسياري از نهادها، مؤسسات و خريداران مي‌خواستند آثار را خريداري كنند و ببرند و پس از طي مراحل اداري و مالي و يا يكي دو ماه بعد مبالغ را پرداخت كنند كه به دليل شرط فروش نقدي اكسپو نتوانستند خريد اثر داشته باشند.

نكته چهارم آن‌كه يكي دو نهاد اصلي و بانكي كه قرار بود به شكل عمده‌اي خريد داشته باشند به دليل تغيير مديريت همزمان با برگزاري اكسپو و يا اختصاص بودجه به موارد پيش‌آمده ديگر، علاقه‌مند بودند كه آثار را ببرند و پول آن را بعداً پرداخت كنند كه آن هم مورد توافق دبيرخانه اكسپو نبود.

نكته آخر آن‌كه در هر حال رضايت اكثر نگارخانه‌داران حاضر در اكسپو، به جريان انداختن مصوبات بودجه‌اي، تأسيس دبيرخانه دائمي، برگزاري دو اكسپوي مهم سال در تهران و كيش، فعاليت‌هاي سالانه دبيرخانه براي مصوبات جديد، قيمت‌گذاري كارشناسانه و صدور شناسنامه اثر را بايد از نكات قابل توجه و دستاوردهاي برگزاري اكسپو دانست.

ضمن‌ آنكه فروش هم با توجه به تمامي شرايط موجود و مناسبات ديگري كه عرصه فرهنگ و هنر را تحت‌الشعاع قرار مي‌داد، مناسب و براي شروع برنامه‌ريزي خوب بود. علاوه بر آن، موضوع مهم ديگر اين است كه برگزاري اكسپوي تهران توانست هاله كاذبي از قيمت‌هاي سرسام‌آوري كه دور برخي آثار هنرمندان كشيده بود، كمرنگ كند و تصوير واقعي‌تري از قيمت آثار هنري پيش روي خريداران و مخاطبان قرار دهد. همچنين اين اكسپو اولين گام جدي براي محدود و محصور كردن فعاليت‌هاي كاذب عرصه هنر بود كه تا پيش از اين، با آسودگي در اين عرصه حضور داشته و اقتصاد هنر را مخدوش كرده بود. البته طبيعي است كه با برگزاري يك اكسپو نمي‌توان به سرعت به تمامي اهداف دست يافت و يا اين‌كه بساط واسطه‌هاي غيرمجاز اين عرصه را برچيد، اما با شكل‌گيري اين رويداد، اولين اقدامات براي ضابطه‌مند شدن خريد و فروش آثار هنري انجام شد. اكنون فرصت مناسبي است كه با حمايت متوليان امور هنري و البته مشاركت بيشتر گالري‌داران و هنرمندان، اكسپوهاي بعدي اين فرصت مطلوب را فراهم كند كه آثار هنري با شكل مناسب و روشي شايسته عرضه و از اين طريق، اقتصاد هنر به معناي واقعي خود شكوفا و متجلي شود.

چرا بعضي از نگارخانه‌داران در اكسپوي گذشته حضور نداشتند؟

تاكنون نگارخانه‌هاي فراواني از دفتر هنرهاي تجسمي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي مجوز گرفته‌اند. اما بسياري از آن‌ها قادر به فعاليت نشده و يا اينكه پس از چند سال با ركود مواجه شده‌اند كه همه آن‌ها در زمره نگارخانه‌هاي غيرفعال و يا نيمه‌فعال قرار گرفته‌اند. براي برگزاري اكسپو با تمام نگارخانه‌هاي فعال و حتي نيمه‌فعال ارتباط برقرار شد و براي حضور در اكسپو از آن‌ها دعوت شد. ۶۹ نگارخانه هم از مجموع ۸۰ نگارخانه‌اي كه با آن‌ها ارتباط گرفته شده بود، در اكسپو حاضر شدند. اين در حالي است كه ۶ نگارخانه هم به دليل ضعف آثار موفق به حضور در اكسپو نشدند در نهايت ۶۳ نگارخانه در اكسپوي ۸۷ شركت داشتند. نپذيرفتن بعضي از شرايط و مقررات اكسپو از قبيل پرداختن مبلغ ورودي و يا محدوديت‌هاي هنرمندان و آثار، عدم پذيرش قيمت‌گذاري توسط اكسپو، مسافرت برخي از مديران نگارخانه‌ها، زمان محدود براي هماهنگي نگارخانه‌ها با هنرمندان و مسائلي از اين دست سبب شد كه تعدادي محدود از نگارخانه‌ها نتوانند با اكسپو همكاري داشته باشند.

 

آيا تعطيلي فروش گروه “هفت‌نگاه” به برگزاري آرت اكسپو مرتبط بود؟

تا آن‌جا كه اطلاع دارم “هفت‌نگاه” به دليل مهيا نشدن فضاي نمايشگاهي نتوانست برگزار شود. اگر درست به خاطر داشته باشم حتي يك بار هم زمان هر ساله‌شان را جابجا كردند تا نمايشگاه‌شان برگزار شود.

اصولاً نبود فضاي نمايشگاهي مناسب يكي از معضلاتي است كه جامعه تجسمي با آن روبه‌روست. به جز موزه هنرهاي معاصر تهران و تالارهاي موسسه فرهنگي هنري صبا كه آن‌ها هم برنامه‌هاي مشخصي دارند، فضاي ديگري با اين وسعت براي برگزاري نمايشگاه، جشنواره، دوسالانه و يا اكسپو نداريم. فرهنگسراي نياوران و خانه هنرمندان هم از ديگر فضاهايي است كه مي‌توان حركت‌هاي كوچكتر را در آن‌ها ساماندهي كرد.

اكسپوي گذشته در تالار وحدت برگزار شد كه در گفتگوها و رسانه‌ها هم اعلام شد كه اين تالار فضاي نمايشگاهي تجسمي ندارد و براي اجراهاي موسيقي، تئاتر و يا مراسم‌ خاص مناسب است. در هر حال اميدوارم كه با تدبير و مشاركت بخش دولتي، فضاهاي نمايشگاه مناسب براي همة‌ گروههاي فعال مهيا شود.

برنامه‌هاي اكسپوي ۸۸ چگونه است؟

پيش‌نويس فراخوان و شرايط و مقررات برگزاري آماده شده و پس از تصويب شوراي هنري و تأييد مديركل هنرهاي تجسمي منتشر خواهد شد. همچنين براي حضور نهادها و مؤسسات دولتي جهت خريد آثار، رايزني‌هايي صورت گرفته است. اهداف كلي و سياستهاي اصلي هم تغييرات چنداني نسبت به دوره گذشته ندارد. اما با توجه به آسيب‌شناسي برگزاري اكسپوي قبلي، در مكان برگزاري، شرايط حضور نگارخانه‌ها، برنامه‌هاي جنبي، سير اجرايي برگزاري و موارد جزئي و حاشيه‌اي تغييراتي صورت گرفته و چگونگي اختصاص فضا به گالري‌داران، چيدمان آثار، صدور شناسنامه معتبر اثر با تأييد شوراي هنري، شرايط فروش نقدي، ارائه امكانات متفاوت به خريداران و بسياري ديگر از موارد در اكسپوي ۸۸ پيش‌بيني و برنامه‌ريزي شده است.

به نظر شما آيا بردن اكسپو به شهرستان‌ها مفيد است؟

يكي از سياستهاي اعلام شده مركز هنرهاي تجسمي بحث تمركززدايي از پايتخت و بردن رويدادها به استان‌ها و شهر‌هاي فعال در عرصه‌ هنر است. اگر بحث مفيد بودن را از آن‌جا مطرح مي‌كنيد كه خريداري آثار هنري را در شهرستان‌ها تقويت كنيم، كه پاسخم منفي است و معتقدم سودمند نخواهد بود. اما اگر يكي از اهداف برگزاري اكسپو يعني اشاعه و ترويج فرهنگ خريد و فروش آثار هنري مدنظر قرار گيرد، اين حركت مي‌تواند طي يك برنامه بلندمدت زماني در فرهنگ‌سازي اين رويداد مؤثر واقع شود.

اين نكته را از ياد نبريم كه در بسياري از شهرها مثل شيراز و يا ساري هنرمندان زيادي فعال هستند و گالري‌هايي نيز در عرصه خريد و فروش آثار هنري حضور دارند. اما به نظر من تا زمان بسترسازي لازم، قرار گرفتن اكسپوي تهران در تقويم رويدادهاي فرهنگي هنري، ارتقاي كيفي اين نمايشگاه فروش ساليانه و ايجاد پتانسيل و قابليت‌هاي شايسته نبايد در بردن اكسپو به شهرهاي ديگر تعجيل كرد.

به نظر شما درست است كه دولت خودش اكسپو برگزار كند و بعد خودش هم به خريد آثار بپردازد؟

بازهم تأكيد مي‌كنم كه هدف اصلي اكسپوي تهران بحث فرهنگ‌سازي و ترويج خريد و فروش آثار هنري است. مركز تجسمي در برگزاري اكسپو اهداف بلندمدتي را دنبال مي‌كند و از همين رو بر برگزاري اكسپو و ساماندهي حراج‌هاي ساليانه تأكيد دارد.

اما در خصوص خريداران آثار متذكر مي‌شوم كه عمده تلاش برگزاركنندگان براي خريداران دولتي است. خريداران و علاقه‌مندان غيردولتي به‌طور طبيعي با گالري‌ها و يا خود هنرمندان مرتبط بوده و آثارشان را خريداري مي‌كنند. البته ناگفته نماند كه در اكسپوي گذشته سهم مشاركت افراد و اشخاص و خريداران خصوصي هم قابل توجه بود و حدود يك سوم آثار اين گونه به فروش رسيد. در هر حال عمده تلاشمان حضور بخش دولتي است و اينكه وزارتخانه‌ها، ارگان‌ها، نهادها، مؤسسات و كانون‌هاي دولتي بخشي از بودجه خود را به خريد آثار هنري و به منظور تأسيس گنجينه هنري و استفاده در فضاهاي موجود اختصاص دهند. ضمن آنكه خود مركز تجسمي هم به منظور حمايت از هنرمندان و تكميل مجموعه هنري موسسه هنرهاي تجسمي، بودجه‌اي را به شكل ساليانه به خريد آثار هنري اختصاص داده كه چه بهتر اين خريد به شكل متمركز و يكدست و با در نظر گرفتن اقشار و گرايش‌هاي مختلف هنري از نگارخانه‌هاي حاضر در اكسپو صورت پذيرد.

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

ده + سه =