برای حمید عجمی
این مطلب را برای نمایشگاه آثار استاد حمید عجمی در گالری گیتا نوشتم و در تاریخ ۶ آذر ۸۶ در روزنامه همشهری منتشر شد.
سماع کلمات
در تاریخ هنر ایرانی– اسلامی، هیچ یک از هنرها به اندازه هنر خوشنویسی قدسی و معنوی جلوه داده نشده است. حتی اگر معنویت نسبت داده شده به این هنر را حاصل تلاش علاقهمندان به هنر دینی بدانیم، باید بپذیریم که هیچ هنری تا به این اندازه مستعد پذیرش رنگ و بوی قداست نبوده است. شاید بتوان گفت که همجواری این هنر با کلام وحی سبب شده تا خوشنویسی به این اندازه قدسی و معنوی جلوه داده شود. تلاش هنرمندان خوشنویس دستیابی به صورت متعالی هنر بود و همین تلاشها سبب شد تا به تعبیری هنر خوشنویسی به یک آیین قدسی بصری درآید. کلام آسمانی توسط خوشنویس صورت زمینی میگرفت و همین ترجمان و نگارش کلام وحی سبب تعالی هنر خوشنویسی شد. در واقع، خوشنویسی صورتی بود تا معانی کلام الهی جاودانه شود و همین ارتباط بین صورت و معنا باعث شد تا خوشنویسی اگر نتواند هم سنگ معنای آسمانی باشد، لااقل ظرف مناسبی باشد تا معانی عوالم باقی مظروف آن شود.
اگر کسی بخواهد خوشنویسی را از چنین منظری به نظاره نشیند به حکم عقل و فطرت باید به آغار و پیدایی این هنر رجوع کند؛ آغازی که مسلمانان آن را به کاتب وحی، حضرت امیرالمومنین علی (ع) نسبت میدهند. علاوه بر این سرآغاز شگفت، بسیاری از عرفا و حکما طی سالیان متمادی به شرح قداست وکرامت این هنر پرداختهاند و از همین جاست که به هنر خوشنویسی بیش از آنکه به چشم ممارست و تمرین و نگرش هنری دیده شود، به دیده ریاضت و سیر سلوک نگریسته میشود.
در فرهنگ و سنت ایرانی- اسلامی، هنرمند کسی است که که به فضل و کمال آراسته باشد و در این مفهوم، خوشنویس هنرمندی است که با جهد و تلاش بسیار و با توشه معرفت، راه تعالی و کمال را میپیماید و در این مسیر، هرچه فضل او افزونتر باشد، خطوطی که مینگارد از صلابت و پختگی بیشتری برخوردار است.
زنده یاد استاد هدایتالله عجمی – ادیب و شاعر معاصر- زبان را ظرفی قرار داد تا مظروف آسمانی در آن بگنجد و در مقام شاعر و فراتر از آن درکسوت معلم، مراتب سیر و سلوک عرفانی و معنوی را طی کرد و آثاری از خود به یادگار گذاشت. حمید عجمی عشق به آسمانیان را از پدر آموخت و پس از پرورش در مکتب پدر، خوشنویسی را پیشه خود ساخت تا با زبان هنر دنبالهروی سیره پدر باشد و از همین رو به جرگه خوشنویسان درآمد و از محضر استادان تراز اول خوشنویسی همچون استاد کیخسرو خروش و استاد غلامحسین امیرخانی بهرهمند شد.
در ملک خوشنویسی باید سالهای سال بگذرد تا گرد سپیدی بر سرو رو نشیند و لقب استادی به نامت اضافه شود، اما حمید عجمی با همین توشه و همان تلاش، در سالهای جوانی به کسوت استادی درآمد و البته این مرتبهای نبود که طبع عجمی بدان بسنده کند. او به دنبال طرح نو در عالم خوشنویسی بود و از همین رو مدام در جستوجو و تکاپو؛ و سرانجام این جستوجو و تلاشها به بار نشست و منجربه ابداع نوعی نگارش شد که ضمن آنکه بر پایههای سنتی هنر خوشنویسی استوار است، اما زبانش امروزی و نوین است.
برای عجمی خوشنویسی عین زندگی است و زندگی او در کلمات و عبارات سپری میشود و برترین کلمه از بهر او نام مبارک اولین کاتب وحی حضرت امیرالمؤمنین(ع) است و از همین روی نیز عنوان “معلی” را برای این ابداع برگزید. معلی در سال ۷۶ معرفی شد و مورد تأیید خوشنویسان معاصر و فرهنگستان هنر قرار گرفت. در خط ابداعی حمید عجمی ردپایی از تمامی خطوط قدیم به چشم میخورد. گویا پیوندی عمیق بین او و گذشتگان وجود دارد. عجمی نه تنها به نسبتهای عمیق خوشنویسی گذشتگان در ابداع خط معلی وفادار مانده بلکه همان ریشهها را با زبان و روش امروزی به کار بسته و بیان کرده است. خطوط نسخ، ثلث، نستعلیق و شکستهنستعلیق بهترین تأثیر را در خط ابداعی حمید عجمی داشتهاند. اما بیش از همه خطوط مورد اشاره، قرابت حروف و مفردات معلی را میتوان در خط نسخ جست و جو کرد. در هم آمیختگی حروف و کلمات و پرهیز از سادهنویسی را میتوان مهمترین وجه تشابه نسخ و معلی دانست.
با شناخت بیشتر از روحیات این هنرمند خوشنویس میتوان دریافت که معلی نه فقط در شکل، بلکه در اندیشه نیز از نسخ بهره فراوان جسته است. معلی سماع و ستیز حروف و کلمات است. کلمات در سماع عاشقانه گرد حریم مفاهیم به رقص در میآیند و در این میدان، هماوردی عاشق را میطلبند تا تمنای سرَ عشق را از منظر حقیقت بر کاغذ دل نقش بندند. گاهی کلمات چندان در هم تنیده میشود که خوانش مکتوب به دشواری میسر است. شاید از همین روست که عجمی بیشتر عباراتی را مینگارد که با اذهان مسلمانان آشناست. عبارات قرآنی، احادیث قدسی، ادعیه مشهور و مطالب مشابه دیگر که اگر از پس خواندن آنها برنیاییم هم با خواندن و آشنا بودن یکی دو حرف آن، کلمه و یا جمله را حدس زد و از نگارش آن لذت برد. گروهی که دشواری در خواندن مکتوب را عامل ضعف معلی میدانند، اگر به دیده غرض ننگرند، میتوانند آن را با یکی دیگر از زیباترین خطوط هنر خوشنویسی؛ شکسته نستعلیق به مقایسه بنشینند. شکستهنستعلیق نیز در اغلب اوقات به راحتی خوانده و درک نمیشود، اما این امر باعث نمیشود تا مخاطب از فرمهای دلنشین و زیبا و ارزشهای بصری جاودانه آن لذت نبرد. نگرنده و خواننده با هر دشواری که باشد مفهوم را در مییابد و از خواندن کلمه، جمله یا قطعه خوشنویسی شده به اشتیاق میرسد.
شاید به نظر برسد که معلی با همه زیبایی و بداعت، به سبب حرکتهای اغراقآمیز و تند و تیزش برای کتابت مناسب نبوده و فقط برای سطرنویسی یا عنواننویسی کاربرد داشته باشد. این نقد دیگری است که گروهی از منتقدان بر معلی وارد دانستهاند. اما عجمی با خلق آثار متفاوت و متنوع قصد آن دارد تا در عمل اثبات کند که قابلیت و انعطاف معلی به قدری است که بتوان با تغییرات اندک در برخی از اجزای حروف، کارکردهای بیشتری را از آن انتظار داشت. نمایشگاههای متعدد عجمی که از ۲۰ عنوان متجاوز است هر کدام با این قصد و نیت همراه بوده که برخی از قابلیتهای معلی به نمایش درآید.
جذابیتهای تصویری و گرافیکی معلی و سهولت در کسب مهارت نگارش- در مقایسه با سایر خطوط – باعث شده تا افراد علاقهمند بیشماری خواه آنان که پیشینه خوشنویسی دارند و خواه آنان که خوشنویسی را با معلی آغاز کردهاند، به نگارش معلی بپردازند. اما بسیاری غافل از آنند که پشتوانه معلی تکنیکهای نگارشی آن –که ساده و بدون قاعده به نظر میرسند- نیست و صلابت در کنار لطافت و قدرت دست و پنجه و مهمتر از همه اندیشه هنرمند است که با خلق ترکیببندیهای زیبا و انحصاری و فوقالعاده به این خط جلوه دیگری بخشیده و باعث اثرگذاری آن میشود و صد البته که این سیر به سهولت نگارش نیست و بسان خط نستعلیق سالها تلاش میطلبد و پشتکار و ممارست و صبوری.
قضاوت کردن همهجانبه درباره خط معلی هنوز هم زود به نظر میرسد. باید سکوت کرد و منتظر ماند و دید. عجمی هنوز دست از تجربه و جست و جو برنداشته و روز به روز بر پختگی و قدرت معلی میافزاید. او در تدارک است تا رسمالخطی برای معلی دست و پا کند تا هم این ادعای مخالفان که معلی را خطی بیپایه و اساس میپندارند را باطل سازد و هم راه را برای بیهنران و مقلدانی که به تقلید سطحی و ظاهری و ناشیانه از او و خط معلی میپردازد ببندد.
در هر حال آخرین نمایشگاه حمید عجمی بر دیوارهای نگارخانه گیتا منتظر است تا جلوه درخشان دیگری از معلی در پیش روی دیدگان بگذارد و چشم و جان را بنوازد. این نمایشگاه نیز بسان دیگر آثار این هنرمند با رجوع به ریشه معلی و نگارش چند اثر با ذکر کلمه علی، ارادت و مکنونات قلبی عجمی به شاه ولایت و اولین کاتب حقیقی، امیرالمومنین علی(ع) را به تصویر میکشد تا همیشه این بیت زمزمه شود که:
نفس به یاد دمی میزنم که مرگ درآید
مگر به گوش گران بشنوم صدای علی را
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.